حرف شمال_حسن قمي:  همزمان با تشکیل مجلس دهم ظرف چند روز آتی و گذار از زمان برگزاری انتخابات اسفند ۹۴ و بعد از قوام‌بخشی برخی ریزش‌ها و رویش‌ها، رفتارهای برخی حلقه‌های شوراهای اصلاح طلبان چالوس و نوشهر..و شکست اصولگرایان در کاندیدای مورد حمایت خود و از سوی دیگر بی‌تعادلی جبهه اعتدال دولت‌گرا در منطقه شاهد پیدایش دیدگاه جدید در معادلات سیاسی و اجتماعی موثر در منطقه هستیم که مجال خود را طلب می‌کند تا بطور دقیق مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد.

بعد از انتخابات مجلس دهم، منطقه نوشهر و چالوس و کلاردشت در "رویش گفتمان جدید و مثبت" شاهد تشکیل جریان سومی با عبور از تفکرات "اصولگرایی" ، "اصلاحات سنتی"، "اعتدال دولت گرا" است که موثر از مولفه‌های مختلف بوده است.

منفعت‌طلبی برخی اصلاح‌طلب‌نماها و سنت‌گرا، افشاگری برخی جریانات معامله‌گر و از همه مهتر تشنگی لایه‌های جوانتر در لایه‌ های تغییر نسل سیاسی منطقه کمک کرد تا جریان سوم که می‌توان با عنوان "رویش گفتمان جدید" نام برد بصورت نهالی نورس در کالبد معادلات سیاسی منطقه شروع به رویش و جوانه زدن نماید.

جریان سومی که معتقد است دوران جریان‌سازی‌های پدرخوانده‌های سیاسی منطقه چه در قطب‌های اصلاحات و اعتدال دولت‌گرا و چه در قطب اصولگرایی سنتی رو به زوال و نقطه پایانی است.

این جریان اگرچه بدلیل مختلف تاکنون از دایره قدرت و نفوذ در تقسیم بندی‌های پست‌های سیاسی دور و محروم مانده و در نگاه ساختار بیرونی چندان روشن و ساختارگرا نیست اما در درون خود از تکثر رویش‌ها و لایه‌های تفکر نوگرا و مدیریت بهینه برخوردار است.

جریانی که علاقه‌مند است تا در ساخت منطقه خود بیشتر بر ظرفیت‌های درون‌زای منطقه اهتمام بگذارد و با شکست قفل‌های تمامیت‌خواه و بهره‌گیری از قدرت نقد منصفانه و هوشمندانه نقش موثر در تصمیم سازی‌ها و تصمیم گیری‌ها داشته باشد.

این جریان معتقد است با تکثر می‌توان به افق‌های توسعه یافتگی منطقه کمک کرد اگرچه حضور و وجود دو یا یه قطب دیگر هم می‌تواند رقابت سنجی افکار عمومی را رونق سازد.

مشخصا در تحلیل فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی در دوران پس از انتخابات مجلس دهم در نوشهر، چالوس و کلاردشت نشان می‌دهد که نخبگان سیاسی منطقه به سه گرایش علاقه از خود نشان می دهند. از یکسو افرادی که همچنان با رویکرد انتخاباتی برخورد می‌کنند و به جای نقد واقعی منتخب دهم در این حوزه انتخابیه با گرایش احساسی رفتار می‌کنند و از سوی دیگر نخبگانی که با نقد عالمانه وارد گود نقد و تاثیرگذاری در توسعه بخشی منطقه گرایش دارند هر چند در این میان عده‌‌ای نیز همچنان در سکوت خویش مسکوت مانده‌اند!

آنچه قابل تعمیم و تثبیت بنظر می‌رسد  جریان نوظهور سیاسی یا همان "گفتمان جدید و رویش نوگرا" است. البته نوظهور به معنای روش، یعنی روش جدیدی  برای اعلام موجودیت که تمایل دارند یک جریان سوم در منطقه باشند. در اصلاح‌طلبان و علیرغم احترام برای پدران معنوی دوست دارند مستقل تصمیم‌گیری کنند البته عملکرد اصلاح طلبان منطقه در گذشته نیز به این جریان کمک کرده تا این جریان منسجم‌تر شود و دارای پایگاه اجتماعی و قدرت چانه‌زني در بدنه جامعه شود. اگرچه در جریان اصول‌گرایی منطقه هم بصورت خفیف و مه آلود یک جریان نو در حال شکل‌گیری هست که در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو فعالیت بیشتر این گروه را شاهد هستیم.

به هر روی در مقال و مجال‌های آتی به شاخصه‌های این جریان نوگرا و موج سومی که ترکیبی از بدنه گسترده تر از اصلاح طلبان نوین و گاها در تراز کوتاه تری از لایه‌های اصولگرای نسل نوین و اعتدال بدون دولتی‌گرا است به انتشار دیدگاه خواهیم پرداخت.

حسن قمي/ روزنامه نگار