حرف شمال

کد خبر: 114
براساس اسناد و شواهد تاريخي داعي كبير روز 25 رمضان سال250 هجري وارد قريه سعيدآباد چالوس شده است؛ سعيدآباد كه در منابع تاريخي گاهي از آن به سعيدآباد رويان و گاهي سعيدآباد كلار تعبير مي شود.

 
 
 
   * محمود علیخانی کشکک (کارشناس ارشد ادیان و مذاهب دانشجوی دکترای مدرسی معارف اسلامی)
در ميان كشورهاي مختلف جهان مردم ايران به سابقة تشيع و محبت به خاندان پيامبر بزرگوار اسلام صلي الله عليه و آله و سلم معروف هستند؛ در ميان ايرانيان مردم خطة شمالي كشور يعني تبرستان و ديلمان به شهادت تاريخ گوي سبقت را از ديگران ربوده اند.
زماني كه امام زادگان و سادات معظم علوي (كثر الله نسلهم الشريف) تحت خفقان شديد خلفاي عباسي قرار داشتند بعضي از امام زادگان توانستند با كمك مردم اين خطه حكومت تشكيل دهند كه نتيجة آن هم نجات مردم اين سامان با رهبري امام زادگان از سلطة حكام مستبد و ستمگر بوده و هم گسترش فرهنگ اهل بيت(ع) و تفكر شيعي در اين منطقه و نفوذ آن در ساير نقاط شده كه باعث گسترش قلمرو علويان تبرستان شده است.
بنابر مصوبه شوراي فرهنگ عمومي مازندران 14 آبان به مناسبت روز ورود حسن بن زيد – داعي كبير – در سال243 شمسي روز مازندران نامگذاري شده است؛ براساس اسناد و شواهد تاريخي داعي كبير روز 25 رمضان سال250 هجري وارد قريه سعيدآباد چالوس شده است؛ سعيدآباد كه در منابع تاريخي گاهي از آن به سعيدآباد رويان و گاهي سعيدآباد كلار تعبير مي شود؛ محلي است منسوب به سعيد بن دعلج يكي از حكام عرب در زمان مهدي عباسي كه ساخت آن را شروع كرد، اما هنوز بناي شهر سعيدآباد به پايان نرسيده، سعيدبن دعلج، عزل و به جاي او عمربن العلاء منصوب شد، او سعيدآباد را به اتمام رسانيد و كاخي بزرگ و با شكوه با برج و باروي بلند، ايجاد نمود كه محل و مقر حكومت رستمدار بود. رستمدار در آن زمان شامل رويان، كجور، كلار و نور بود. عمر بن علاء سه بار با فاصله به حكومت سعيدآباد منصوب گرديد؛ در زمان المعتصم بالله عباسي«محمدبن اوس» حاكم سعيدآباد شد. او پس از استقرار در سعيدآباد دست ظلم و ستم دراز كرد. مردم به ستوه آمده و متوسل به افراد سرشناس منطقه شدند؛ عده اي به نمايندگي به حضور آقا سيد محمد بن ابراهيم دبير صالحاني – از نوادگان امام حسن مجتبي(ع)- به صالحان كجور رفتند و استمداد كردند، او داماد خود «شوهر خواهر» حسن بن زيد ساكن شهر ري را معرفي نمود و نامه اي هم به او نوشت؛ اين نامه توسط سران سعيدآباد در شهر ري به حسن بن زيد رسيد و او در تاريخ فوق وارد سعيدآباد شد اهالي اين منطقه با او بيعت كردند سپس در 27 رمضان همان سال وارد رويان شد و نماز عيد فطر را در مصلي رويان(كجور، صالحان) خواند. حسن بن زيد قيام خود را علني نمود و به داعي كبير شهرت يافت كه بنيانگذار سلسله علويان مازندران است. سعيدآباد امروزه به اسم مرزن آباد معروف است، سعيدآباد يا سعدآباد(مخفف آن) نام قسمت تاريخي و قديمي شهر مي باشد.
منطقه تبرستان از قرن هاي اوليه اسلام ملجأ و پناه گاه امام زادگان و محل حكومت آنان بوده است، بنابراين در ابتدا لازم است مقصود از سه واژه امامزادگان، تشیع و تبرستان مشخص شود:
الف: امامزادگان چه کسانی هستند؟
ب: منظور از تشیع چیست؟(کدام فرقه های شیعی مراد است؟)
ج: تبرستان به چه محدوده مکانی گفته می شود؟
الف: امامزادگان چه کسانی هستند؟
به عبارت ديگر به چه کسانی امامزاده و سید گفته می شود؟
امام زاده یعنی فرزند امام به کسی که بی واسطه یا با چندین واسطه فرزند و زادۀ امام معصوم باشد اطلاق می شود،که مورد احترام هم اهل بیت(ع) و هم مسلمانان و مخصوصاً شیعیان می باشد. بر اساس آموزه های قرآنی مسلمانان ملزم به مودت و محبت به خاندان و نزدیکان پیامبر اسلام(ص) هستند. در فقه اسلامی هم احکام زیادی در مورد سادات و امامزادگان وجود دارد مانند پرداخت نکردن زکات غیر سید به آنان، تعلق خمس به آنان و یائسگی بانوان و ... که انگیزه ای شد دانشمندان اسلام به ویژه دانشمندان شیعی در کتابهای خود با عناوین مختلف به مباحثی پیرامون سادات و امامزادگان بپردازند، و از همان زمان ائمه اطهار(ع) این مطلب مورد توجه بوده است.
امام زاده گاهی نیز به حرم و مقبره و بقعۀ فرزندان و نوادگان ائمۀ اطهار هم گفته می شود که مردم آنها را زیارت می کنند؛ البته ما مجاز نیستیم هر سیدی که از دنیا رفت قبرش را به عنوان امام زاده قرار دهیم، بلکه آن دسته از سادات را امام زاده می نامیم که در زمان حیاتشان از جایگاه اجتماعی، اخلاقی، و معنوی والایی برخوردار بودند؛ مانند: حضرت معصومه(س)، حضرت عبدالعظیم حسنی، محمدبن ابراهیم دبیر صالحانی، ناصر اطروش و ...
بنابراین اگر در اینجا سخن از روشن شدن مفهوم سیادت و امامزاده بودن مطرح می شود.، مراد همان افرادی هستند که در زمان حیات و مماتشان مورد احترام شیعیان و مرجع و ملجأ و پناه گاه آنان بوده اند، که این پناه گاه بودن غالباً در تاریخ تشیع مخصوصاً در منطقه تبرستان دو طرفه بوده است، یعنی هم مردم به آنها پناه می دادند و آنها را در رسیدن به حکومت و نشر معارف اسلامی و شیعی کمک می کردند و هم امام زادگان(ع) از حقوق مردم در برابر حکام ستمگر دفاع می کردند.
مشهور این است سیادت بر کسانی اطلاق می شود که از طرف پدر به یکی از ائمه معصومین(ع) منتهی شود، ولی کسی که فقط از طرف مادر به یکی از ائمه معصومین(ع) برسد احکام فقهی سیادت بر او اجرا نمی شود ولی سید معنوی است. بنابراین نه تنها کسی که مادر او سیده باشد از حقوق معنوی سیادت برخوردار است بلکه در ردیف جده های او هم بانوانی سیده باشد تمام فرزندان و فرزند زادگانی که از بطن آن جده متولد شده اند از آن جهت که پیامبر(ص) و فاطمه زهرا(ص) محرم هستند دارای حقوق معنوی سیادت می باشند.
از این جهت به تمامی نسل پیامبر(ص) چه از طریق مادر و چه از طریق پدر می توان عنوان سیادت را منطبق دانست، گر چه امروزه استعمال رایج نبوده و تنها فرزندان و فرزند زادگان پسری از نسل پیامبر (ص) با لقب سیادت و نماد سیادت مثل شال سبز یا عمامه سیاه برای علما و روحانیون در عرف شناخته می شوند. و اگر بحث احترام و ادای حقوق معنوی باشد قهراً به تمامی آنان باید احترام گذاشت و حقوق معنوی سیادت را ادا نمود.
بنابراین مقصود از امامزادگان در این نوشتار یعنی افراد وابسته به خاندان پیامبر (ص) از طریق امام علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) که با مردم تبرستان در ارتباط بوده اند، مخصوصاً کسانی که در این ناحیه حکومت تشکیل داده اند. و در طول تاریخ به نام علویان تبرستان معروف بوده اند؛ اعم از علویان حسنی و حسینی، هم آن دسته از ساداتی که با گرایش های زیدیه بودند و هم آنهایی که امامیه بودند.
ب: منظور از شيعه چيست و كدام فرقه هاي شيعه در تبرستان مراد است؟
كلمة شيعه در لغت به معنای طرفداری کردن و جانبداری کردن آمده است ؛ در قران كريم نیز به معنای پیرو به کار رفته است مانند: انّ من شيعته لابراهيم.
هر چند لفظ شيعه در زمان پيامبر بزرگوار اسلام وجود داشته و اين لفظ از زبان مبارك پيامبر براي طرفداران علي بن ابيطالب(ع) استعمال شده است؛ مانند: علي و شيعته هم الفائزون و حتي بعضي از افراد مثل سلمان و ابوذر را در زمان حيات پيامبر(ص) به عنوان شيعة علي مي شناختند و همان جريان اصلي اسلامي مي باشد كه بعد از پيامبر اسلام(ص) به سفارش آن حضرت عمل نموده و قائل به امامت و خلافت بلافصل حضرت امام علي بن ابيطالب(ع) و معتقد به نص بر امامت او شده اند؛ شیعیان در گذر زمان به گروه های مختلفی تقسیم شدند مانند: کیسانیه، زیدیه، اسماعیلیه، اثنی عشریه و دیگر فرقه ها که بعضی از این گروه ها به فرقه های کوچکتری تقسیم شدند، ولی تنها دو گروه از شیعیان در تبرستان نقش مهم ایفا کردند: در ابتدا شیعیان زیدی و سپس شیعیان دوازده امامی.
ج: تبرستان به چه محدوده مکانی گفته می شود؟
تبرستان:
تبرستان، تپورستان یا تپوران به بخشی از سرزمین های میان کوه البرز و دریای خزراطلاق می شده است و از لحاظ جغرافیایی شامل استان مازندران و بخش هایی از استان گلستان و شرق و شمال استان تهران و شمال استان سمنان می شده است.
در بارۀ معنای واژۀ تبرستان سه قول ذکر شده است:
1. تبرستان از تبر گرفته شده است، تبر همان وسیله و ابزاری است که برای خرد کردن و شکستن چوب ها، هیزم ها و درختان از آن استفاده می شود؛ چون این مناطق در گذشته با انبوه درخت ها و جنگل ها پوشیده شده است، به راحتی عبور و مرور در آن ممکن نبوده و غالباً دست افراد برای گذر از راه های آن یک تبر بوده که راه خود را به وسیلۀ آن با شکستن شاخه ها و درختان باز می کردند.
در كتاب معجم البلدان حموي در اين باره چنين آمده است:
أن أهل تلك الجبال كثيرو الحروب وأكثر أسلحتهم بل كلها الأطبار حتى إنك قل أن ترى صعلوكاً أو غنيا إلا وبيده الطبر صغيرهم وكبيرهم فكأنها لكثرتها فيهم سميت بذلك ومعنى طبرستان من غير تعريب موضع الأطبار واللهَ أعلم.
همانا اهالي آن كوه ها{تبرستان}زياد اهل جنگ بودند و سلاح آنها بيشتر اوقات بلكه هميشه تبر بوده است؛ حتي اينكه تو گويي هيچ فقير يا ثروتمندي پيدا نمي شود جز اينكه در دست بزرگ و كوچكشان تبر وجود دارد؛ پس به همين دليل كه تبر در بين مردم آنجا زياد وجود دارد به تبرستان نام گزاري شده است، و معناي تبرستان بدون اينكه معرب شود موضع و جايگاه تبرها است. والله اعلم.
لازم به توضیح است در زمان حاضر هم هنوز در بین روستائیان مازندران مخصوصاً کسانی که در مناطق جنگلی زندگی می کنند، تبر نقش مهمی دارد؛ به ویژه افرادی که دامدار هستند و در جنگل ها و صحراهای این استان به عنوان چوپان یا گالش مشغول هستند، تبر از وسایل ضوری زندگی آنها محسوب می شود و معمولا هرروز که به جنگل و صحرا می روند ضرورتاً تبر را با خود می برند، که به وسیلۀ آن هم هیزم جمع می کنند و هم برای دام خود از شاخه های درختان و برگهای آن علوفه تأمین می کنند که به زبان محلی به «دارواش» علف درخت معروف است.
در بارۀ معنای تبرستان در کتاب الروض المعطار فی خبر الاقطار چنین آمده است:
طبرستان بفتح اوله و ثانیه، سمیّت بذلک لان الشجر کان حولها شیئاً کثیراً فَلَم یَصل الیها جنود کسری حتّی قطعوه بالفأس و الطبر بالفارسیة الفأس و استان الشجر.
2. تبرستان از قوم تپور گرفته شده است، یعنی در اصل تپورستان بوده و به سبب کثرت استعمال تپرستان و بعد تبرستان شده است.
3. تبرستان از طبر گرفته شده طبر به معناي كوه و تبرستان به معناي كوهستان است.
محدودۀ جغرافیایی تبرستان
بنابر آنچه در معنای واژۀ تبرستان ذکر شده و بنابر شواهد و قرائن، مشخص می شود محدودۀ تبرستان از شمال به جنوب باید حد فاصل بین بحر خزر و کوه های البرز باشد، و از شرق به غرب باید حد فاصل خراسان تا دیلمان و گیلان باشد.
و حد طبرستان ممایلی المشرق و جرجان و قومس و ممایلی المغرب الدیلم و ممایلی الشمال البحر و ممایلی الجنوب بعض قومس.
وطول هذا الحد خسون فرسخاً و عرضه ممایلی قومس اربعون فرسخا.
پس چرا تا این حد در برخی از منابع جغرافیای تبرستان گسترش داده شده است؟ به نظر می رسد یکی از عللی که بعضی از مورخین مساحت جغرافیایی تبرستان را تا این اندازه بزرگ بیان کردند، قلمرو گسترش علویان تبرستان بوده که تا هر مکانی آنها نفوذ داشتند اگر چه خارج از تبرستان بوده، مورخین جزو تبرستان ذکر کرده اند؛ اين از ويژگي هاي حکومت علویان تبرستان است که قلمرو حكمراني آنان از مرزهای آن گسترش پیدا کرده و در یک محدوده جغرافیایی خاص توقف نکرده است.
یکی از سؤالاتی که در مورد واژۀ تبرستان هست این است که تبرستان با «تاء» صحیح است یا طبرستان با «طاء»؟
در گذشته جغرافی نویسان و سایر مؤلفان که به زبان عربی می نوشتند اغلب نام های ایرانی را که با «ت» آغاز می شد با «ط» ضبط کرده بودند. و کلمات فارسی که معرب می شدند با طاء نوشته می شدند. و «ت» در کلمات فارسی[نیز] به شیوه نادرست به شکل «ط» نوشته می شود: چون: استخر- اسطخر، تپیدن- طپیدن، تپانچه – طپانچه، تنبور - طنبور، توفان – طوفان، تهران- طهران، تبرستان- طبرستان، تهماسب- طهماسب، تهمورس – طهمورس، غلتیدن – غلطیدن، [توس – طوس] و ...
امام زادگان و ارتباط آنان با تبرستان.
1. در حال حیات
ورود علویان به تبرستان و تماس آنها با مردم باعث شد که مردم به زندگی سالم آنها و علم و دانش آنان که توأم با عدالت پیشگی بود علاقه مند شوند. بنابر آنچه در تاریخ آمده که مردم خودشان به سراغ امام زاده ها رفتند نشان می دهد که زندگی آنها به گونه ای بوده که مردم را شیفتۀ آنها می کرده است؛ به تعبیری آنها به این روایت به خوبی عمل می کردند: کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم.
2. حرم امامزادگان
بعد از وفات یا شهادت حرم و بارگاه امام زادگان ملجأ و پناهگاه مردم شده و غالباً مردم امورات زیر را در جوار بقاع متبرکه انجام می دهند:
- زیارت مزار آنان
- برای طلب شفای بیماران
- آغاز زندگی مشترک
- اعیاد و جشن های ملی و مذهبی
- دفن اموات خود در کنار قبور امام زادگان(ع) برای شفاعت
- مراسم عزاداری ائمه اطهار(ع) به ویژه عزاداری تاسوعا و عاشورای حسینی
- سفره های نذری
- پرداخت هدایا و نذورات
- مجالس فرهنگی و آموزشی مثل کلاس های قرآن
- تفریح و سیاحت
3. نسبت آنان به رسول الله (ص)
یکی از دلایل علاقۀ مردم تبرستان به امام زادگان انتساب آنان به پیامبر بزرگوار اسلام(ص) می باشد؛ که بر اساس دستور صریح قرآن کریم محبت آنان را فرض و طاعت می دانستند.
4. دیکتاتوری و ستمگری حکام منطقه
ظلم و جور حاکمان منطقه مانند عباسیان و طاهریان و...یکی از عللی بود که سبب می شد مردم برای دادخواهی بیشتر به امام زادگان نزدیک شوند و برای احقاق حقوق خود از آنها کمک بگیرند. حتی در ابتدا هم که مردم نزد محمد بن ابراهیم دبیر صالحانی رفتند و از او کمک خواستند به همین دلیل بوده است. محمد‌بن اوس، حاكم سعید آباد پس از استقرار در این رویان ظلم و ستم زیادی كرد و از جمله مالیات سه سال را یكجا گرفت، و با اشغال کردن زمینهای بایر و بدون مالک، که مردم از آن برای تعلیف دام های خود بهره می‌بردند، نارضایتی مردم را در پی داشت و باعث شد مردم به مخالفت برخاستند و به نزد محمدبن ابراهیم ، معروف به آقا سید محمد دبیر صالحانی، از نوادگان امام حسن مجتبی (ع) رفتند و از او خواستند بیعتشان را بپذیرد ولی او خودش قبول نکرد و آنها به نزد داماد خود (شوهر خواهر) حسن بن زید (داعی کبیر) معرفی کرد.
5. مظلومیت امامزادگان
یکی از دلائل گرایش مردم تبرستان به امام زادگان این بوده که مردم تبرستان احساس می کردند آنان مظلوم هستند، و حوادثی از قبیل: تبعید، زندگی در دیار غربت، شهادت و مورد بغض و دشمنی خلفا و حکام قرار گرفتن و مانند آن در این احساس مردم تأثیرگزار بوده است.
6. روش امامزادگان با مردم فرهنگی بود نه نظامی
اگرچه امام زادگان در مقابل دشمنان خود و حکام ستمگر با قاطعیت مبارزۀ نظامی داشتند ولی در برابر توده های مردم بر اساس سخن خداوند که می فرماید: ادع الی سبیل ربک بالحکمه الموعظۀ الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن روش فرهنگی را در پیش گرفتند که همین امر باعث شد زمانی هم که قدرت نظامی آنها کاهش پیدا می کرد همچنان در بین مردم محبوب باشند و اعتقادات و تفکرات آنها وجود داشته باشد
7. بعد از قیام داعی کبیر تبرستان مأمن و مأوای علویان شد.
8. گرایش به امامیه
یکی از افتخارات مردم تبرستان این است که از ابتدای ورود علویان تاکنون نه تنها از اعتقادات شیعی فاصله نگرفته و جدا نشدند بلکه با مرور زمان با آشنایی کامل و کامل‌تر و نزدیکی بیشتر با امامزادگان عظیم الشان و سادات جلیل القدر سلسله امامان خود را کامل و از زیدیه به امامیۀ اثنی عشریه گرایش پیدا کردند.
9. شاگردان امامزادگان
یکی از فعالیت های امام زادگان در تبرستان تربیت شاگردان بوده است که آنها در ترویج عقاید و افکار سادات علوی نقش ایفا می کردند.
10.عوامل تأثیرگذار در افزایش قدرت علویان تبرستان
1/10. عوامل نظامی
چه قیامهایی که پیروز شد و به تشکیل دولت شیعی انجامید و چه آنها که شکست خورده و افراد و رهبرانشان شهید شدند،
در تضعیف حکومت های جور و تقویت شیعیان و محبان اهل بیت (ع) و نهضت ها و قیام های علویان تبرستان و افزایش قدرتحکومت های آنان (داعی کبیر، صغیر، مرعشیان) نقش داشتند.
2/10. عوامل سیاسی
مبارزه با حکام منطقه
تبعیض و بی عدالتی حکومت هايي مانند طاهریان و عباسیان در مسائلي مانند اخذ خراج و مالیات سنگین از مردم تصرف غاصبانه زمين ها و مراتع اشخاص باعث مي شد كه مردم مظلوم و ستمديده در پشت علويان پناه بگيرند و به مبارزه با حكومت هاي مستبد بپردازند؛ يعني رابطه علويان و مردم تبرستان در اين موضوع كاملاً دو طرفه و شبيه هم بوده است، از يك سو مردم تبرستان علويان را مظلوم مي دانستند كه مورد ظلم حكومت هاي جور قرار گرفتند از آنها به عنوان مظلومين آل محمد(ص) دفاع و پشتيباني مي‌كردند؛ و از سوي ديگر علويان هم مردمي را كه حقشان توسط حاكمان محلي ناديده گرفته و پايمال مي شد حمايت و اعتراض‌ها و قيام هاي آنان را رهبري مي‌كردند.
3/10. عوامل اقتصادی:
یکی از آموزه های دین اسلام پرداخت وجوهات نقدی به متولیان دینی در قالب زکات و خمس و... است که مردم تبرستان علاوه بر وجوهات شرعیه با پرداخت خراج و مالیات، در مناطق دیگر به تبلیغ و تقویت تشیع و کارهای فرهنگی می پرداختند مانند بازسازی عتبات عالیات، احداث مراکز علمی و اعزام نمایندگان به مناطق دیگر و...
4/10. عوامل طبيعي و جغرافيايي
كوه هاي بلند تبرستان و جنگل هاي انبوه و زمين هاي باتلاقي از يك سو و درياي مازندران از سويي ديگر به همراه روحيه سلحشوري و سادگی و بی آلایش بودن مردم تبرستان باعث افزايش چند برابري قدرت علويان در برابر مخالفين و دشمنان بوده است.
___________________________


ياقوت حموي، معجم البلدان،ج3،ص222؛ تاريخ طبري، ج8،ص143؛ تاريخ ابن خلدون،ج3،ص266؛ الكامل في التاريخ،ج5،ص233؛ مهدي اقبال، تاريخ چالوس،ص129.
. قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی. الشوری/23
فرهنگ معاصر عربی-فارسی، آذرتاش آذرنوش.
الصافات/83.
الميزان فی تفسیر الفران،ج20،ص578.
ياقوت حموي،معجم البلدان،ج3،ص147،باب الطاء و الالف و مايليهما .
الحميري، محمدبن عبدالمنعم، الروض المعطار في خبر الاقطار، ناصر الثقافه، بيروت،ج1،ص383..
دانش نامه جهان اسلام، چاچ اول، ج8،ص713.
شاملو، محسن، نشریه زبان و ادبیات «یغما» آبان 1346، شماره 232 .
. اصول کافی،ج2،ص78
. النحل/   125
 
 


نظرگاه شما
نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی شود
مجوزها
تازه ترین عناوین