تفكر جزيزه اي ، قشري نگري ، نگاه قومي قبيله اي؛ هرگز!

حشمت الله سميعي شيردره :  ما نباید ابزار كساني شويم كه مي خواهند با رئيس مآبانه رفتار كردن ، نظرات روان شناسانه دادن و بر چسب زدن به ديگران ، طعنه و كنايه زدن ، امر كردن و تحميل نمودن ، تهديد كردن ، پند بيهوده دادن ، طفره رفتن ، ابهام ايجاد كردن ، اطلاعات ندادن و منحرف كردن بخواهند دوباره وكيل ما شوند.

كم كم به روزهاي حساسي نزديك مي شويم در حالي كه پاييز ، اين عروس آفرينش  جاي خود را به زمستان پاكي آور داده است ، برگهاي زرد و نارنجي و صداي خش خش زيبايشان كمتر به گوش ها را ميرسد ، زمان به سان ابرهاي بهار مي تازد و و پيش مي رود تا در اوايل اسفند سال جاري مردم ديار من تصميمي عاقلانه و خردمندانه می گيرند تا با كمك نمايندگان منتخب خودشان ،فصل جديدي را براي توسعه بگشايند 

حرف از انتخاب كه به ميان مي آيد ، چندين واژه را با خود يدك مي كشد. خرد ، آگاهي ، درستي ، حكمت ....

از قديم الايام هميشه بين خير و شر ، زشتي و زيبايي ، جهل و آگاهي ، ستيز بوده است . چراكه پيروان جهل ، زشتي وشر ، هميشه مناديان خير و آگاهي را در مقابل زياده خواهي هاي خودشان مي دانستند.

اين مناديان آگاهي و دانش بوده اند كه در طول تاريخ جهت تنوير افكار و انديشه ها كه آن را از مطالبات به حق مردم مي دانستند از هيچ تلاشي فرو گذار نكردند . و براي دستيابي به اين مهم بازها متحمل پرداخت هزينه شدند. 

مثال هاي بيشماري حكايت از اين ستيز ديرينه و هزينه هاي فراوان آن مي توان زد . سقراط مگر چه مي گفت ، مگر هدفش غير از اين بود كه بگويد اي مردم من نمي دانم و مهم تر از آن اين است كه مي دانم نمي دانم و براي اينكه اين جهل خودم و اين نا آگاهي خود را كه نقصان بشريت هست را به آگاهي و خرد و انديشه تبديل كنم تلاش مي كنم و با استفاده از تفكر صواب خود را به واقعيت و حقيقت نزديك مي كنم .پاسخ اين تلاش چه بوده است ؟

امير كبير ، شهيد مطهري ونمونه هاي بيشماري را مي توانيم نام ببريم كه در راه دانش و آگاهي بخشي هزينه داده اند و شوكران را سر كشيده اند.

اما علي (ع) اين بزرگمرد تاريخ و معلم بشيريت هم زندگی اش را در راه آگاهي دادن به جاهلان زمانش از سپری کردند تا به ما بفهمانند كه رشد آگاهي در جامعه يكي از مهترين وظايف فرهيختگان جامعه مي باشد.

امروز روي صحبتم با فرهيختگان و خردورزان جامعه است 

آيا وقت آن نرسيده تا فارغ از هرگونه تفكر جزيره اي ، قشري نگري ، نگاه قوم و قبيله اي كه بلاي جان توسعه متوازن و پايدار استان است ،به روشنگري بپردازيم تا  دست به انتخاب درست بزنيم 

آيا زمان آن نرسيده به بهانه هاي واهي هم محلي بودن ، هم شهري و يا فاميل بودن ، آينده سرزمين و ديارمان مازندران عزیز را به تاراج تفكر قرون وسطايي نبريم .

شايد آگاهي بخشي براي يك انتخاب درست هزينه هاي فراوان داشته باشد و برچسب هايي شبيه بي غريتي ، غريبه پرستي و يا و........ نثارمان گردد اما ايجاد يك فرهنگ با مرارتهاي بيشماري همراه است خصوصا آنكه بخواهي برخلاف آب و جهت سيل شنا كني .

7 اسفند 94 تاريخي ترين انتخابهايمان را مي كنيم تا در آينده شرمنده فرزندانمان نشويم.

ما نباید ابزار كساني  شويم كه مي خواهند با رئيس مآبانه رفتار كردن ، نظرات روان شناسانه دادن و بر چسب زدن به ديگران ، طعنه و كنايه زدن ، امر كردن و تحميل نمودن ، تهديد كرد ، پند بيهوده دادن ، طفره رفتن ، ابهام ايجاد كردن ، اطلاعات ندادن ، منحرف كردن بخواهند وكيل دروغين ما شوند . انتخاب درست داشته باشم . ان شالله