شنبه، 3 آذر 1403
حرف شمال » اخبار ویژه » فوران کوه های آتشفشانی زباله در جنگل های هیرکانی مازندران؛ زندگی روی کمربند انفجاری

فوران کوه های آتشفشانی زباله در جنگل های هیرکانی مازندران؛ زندگی روی کمربند انفجاری

0
1 458
کد خبر: 389

فوران کوه های آتشفشانی زباله در جنگل های هیرکانی مازندران؛ زندگی روی کمربند انفجاری

 

حرف شمال_ امروز زنجیره زباله های درحال انفجار مازندران به اندازه داعش خطرناک هستند و کافی است ضامن کمربندشان را بکشندو بوممممممممممم. امروز طبیعت به سال ها دپوی زباله در قلبش با خشمی هرچه تماتر پاسخ داده است و اگر این روند مخرب را متوقف نکنیم ...
به گزارش حرف شمال و بنقل از عبارت، 9 ساعت طول کشید تا آتشنشانهای چالوس، شعله های بی محبای آتش را در کوهستان زباله های این شهر فروبنشانند.
رقص شعله ها با بوی گند و آتشفشان بالقوه ای که زیر انبوهی از زباله برای انفجار لحظه شماری می کند؛ حال و هوای اینروزها شهر زیبای چالوس را رقم زده است.
 

فوران کوه های آتشفشانی زباله در جنگل های هیرکانی مازندران؛ زندگی روی کمربند انفجاری

 


به گفته زندی؛ فرماندار چالوس:«ازگسترش آتش سوزی و کشیدن آتش به سمت جنگل جلوگیری و آتش سوزی مهار شد اما به دلیل تولید گاز در پی انباشت زباله احتمال انفجار وجود دارد.»
این آتش سوزی ظهر دیروز و بر اثر افزایش دما و فشردگی زباله‌ها در منطقه "پلهم‌کوتی" چالوس و بر اثر انباشت در محل دفن زباله ها رخ داده و موید خطری است که حالا بسیاری از شهرهای مازندران را تهدید می کند.
این آتش زیرخاکستر اگر به صورت زنجیره ای شعله ور شود، فاجعه ای را در استان رقم خواهد زد که تا قرن ها درس عبرت دانش آموزان و محققان محیط زیست در کلاس های دانشگاه خواهد شد.
در واقع مازندرانی در حال حاضر روی کمربندی انفجاری زندگی می کنند و اگرچه به لطف مدافعان حرم ایرانی پای داعش ها به کشورمانباز نشده اما امروز زنجیره زباله های درحال انفجار مازندران به اندازه داعش خطرناک هستند و کافی است ضامن کمربندشان را بکشندو بوممممممممممم. امروز طبیعت به سال ها دپوی زباله در قلبش با خشمی هرچه تماتر پاسخ داده است و اگر این روند مخرب را متوقف نکنیم ...
 
زخم کهنه ای به نام «بحران زباله»
بحران زباله در مازندران حرف دیروز و امروز نیست. کمتر از دوسال پیش بود که شهرداران برخی از شهرهای غربی استان مثل رویان، نور و نوشهر تهدید کردند که زباله هایشان را به دریا خواهند ریخت تا آب آنها را به ساحل فرح آباد ساری بیاورد، مگر اینکه با اینکار بتوانند توجه مسئولان استانی را جلب کنند.
بحران و تنش زباله ای بین نور و آمل بالاخره با پادرمیانی مسئولان ارشد استان و تصمیمی فوری و مقطعی مهار شد اما از آن روز تا به حال هیچ اتفاق خاصی و بنیادینی در این زمینه صورت نگرفته و هنوز هم زباله ها یکی از اصلی ترین چالش های زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی مازندران هستند.
عدم احداث کارخانه های زباله سوز و کمپوست در نوشهر، ساری و بهشهر، آمل و عباس آباد، انهم علی رغم وعده های فراوان و تعیینِ سریالی ضرب الاجل ها باعث افزایش بی اعتمادی مردم نسبت به تدبیر دولت ها برای حل مشکل زباله در مازندران شده است.
اگر قرار بود وعده ها عملی شود حالا باید چندماهی هم از عمر زباله سوز ساری می گذشت اما بعد از به تعویق افتادن های بسیار، بالاخره اعلام شده است که این کارخانه تا پایان امسال وارد مدار می شود و کار خود را آغاز می کند.
 
پاسکاری گلوله گازدار آتشین
وضعیت در شهرهای دیگر مازندران به مراتب بدتر است. شهرداری ها جایی برای دفن زباله ندارند و به همین خاطر اقدام به دپو کردن و دفن آن در جنگل های بکر هیرکانی می کنند. اتفاقی که هیچ جای دنیا جز ایران احتمال وقع ندارد.
این زباله ها نه تنها اکوسیستم جنگلی مازندران را به شدت تهدید و تخریب می کنند، بلکه رودی از شیرابه ها را در رگ های مازندران جاری می سازند و آنها را با پمپاز فرسایش خاک و باران های موسمی به قلب تپنده خرز می ریزد.
در راه جاری شدن این شیرابه ها ها جانوران، گونه های گیاهی، آب های زیرزمینی و سطحی، سلامت شهری و روستایی و در یک کلام جان مازندران در معرض مخاطره قرار می گیرد.
دولت می گوید پول کافی برای تکمیل این واحدها را ندارد و شهرداری ها نیز در وضعیت دشوار مالی به سر می برند و هنوز موفق نشده اند شیوه های درآمدی تازه ای برای خودشان تعریف کنند یا به سویه هایی از درآمد پایدار دست یابند که به واسطه آن از پس تامین مالی پروژه های بزرگ و ضروری برایند.
از طرفی دیگر تحریم ها، مشکلات مالی و بانکی و اختلاف نظر دنباله دار  پیرامون بایدها و نبایدهای برخورد با زباله در مازندران باعث شده است که این روند به شدذت کند و فرسایشی شود.
 
ایده های ساده و بروکراسی پیچیده
اگر در 10 ساله گذشت بخشی از درآمد حمل زباله در حساب ویژه ای پس انداز می شد و از واحدهای آلاینده و شهروندان با تولید زباله تر بالا عوارض بیشتری اخذ می شد از همین محل می توانستیم بخش عمده ای هزینه راه اندازی کارخانه های کمپوست و زباله سوز را در استان تامین کنیم.
اینکه ایده هایی ساده و پیشتر آزمایش شده از این دست، مورد توجه و عنایت مسئولان قرار نمی گیرد جای ابهامات فراوانی دارد. البته نمی توان گفت چنین ایده ای تا به حال ذهن کسی نرسیده اما بوروکراسی پیچیده و چندگانگی مراکز تصمیم گیری باعث شده است که هیچ ایده ای تاب عبوری از میلان این چرخ دهنده ها را نداشته باشد و بحران روز به روز به ما نزدیکتر شود.
 
ضرورت توجه و اقدام ملی
مسئولان ملی باید متوجه باشند که اگر اتفاق تلخی مثل انفجار گازهای زباله ای در مازندران رخ دهد دامنه خطرش تنها محدود به استان نخواهد بود و همه شمال کشور را درگیر خواهد کرد. بحران های زیست محیطی برخلاف بحران های سیاسی و اجتماعی از مرزهای محل وقوع فراتر می روند و اصولا مرزجغرافیایی نمی شناسند.
به گفته نماینده عالی دولت در چالوس:«نیروهای مردمی نیز به صورت خودجوش برای مهار آتش سوزی وارد منطقه شده بودند و این حضور نقش مهمی در مهار آتش داشت.»
این یعنی هیچ تمرین پدافندی خاصی برای مواقعی از این دست صورت درنظرگرفته نشده ونه شهرداری ها و نه، سازمان محیط زیست و پدافندغیرعامل و هلال احمر اصلا آماده بحران در بخش زباله استان نیستند و اگر حضور خودجوش مردمی در کار نباشد احتمال هرگونه فاجعه ای می رود!
از طرف دیگر سال هاست که مازندرانی ها فریاد می زنند این استان خدمات ملی ارائه می دهد اما بودجه استانی می گرد و این روند باید تغییر کند. یکی از مهمترین استنادها به ضرورت تغییر، همین مسئله زباله است که با جمعیت ثابت استان به هیچ وجه همخوانی ندارد. مسافران برای ما زباله تولید می کنند و ما مجبوریم با بودجه استانی آنها را دفن و دفع کنیم. این یعنی عدم تعادل که متاسفانه در نقه مقابل شعار اعتدال دولت قرار می گرد.
دولت باید توجه داشته باشد که «اعتدال»تنها مفهومی سیاسی نیست و همه جنبه های زندگی و حیات یک جامعه را در برمی گیرد که از قضا وجه اقتصادی اش در شرایط فعلی به مراتب مهمتر از سویه سیاسی آن است.
حالا که بحران در حال عبور از خط قرمز است دیگر نمی توان به شعار و وعده های مدت دار دلخوش کرد. استانداری مازندران باید در اقدامی فوری با شناسایی محل های پرخطر در قدم اول با دیوارکشی آنها را محصور کرده و سپس عمق فاجعه را به شکلی دقیق به پایتخت منتقل کند و خواهان حضور کارشناسان محیط زیست، وزارت کشور و وزارت علوم* در مازندران شوند.
آیا اینبار پایتخت نشینان به کمک استانداری مازندران خواهند آمد؟
منبع: عبارت ـ ترانه دباغیان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*(به یاد داشته باشیم که همکاری چند دانشگاه مازندران برای احداث کارخانه های کمپوست و زباله سوز از ظرفیت بالایی در مازندران خبر می دهد که متاسفانه علی رغم پیگیری های نخبگان علمی استان همچنان بلاتکلیف مانده و به نقطه مطلوب نرسیده است)
تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *