تکلیف قدرت تجزیه و تحلیل ما چه می شود!
حرف شمال/ گروه فرهنگی: آرزو مظلوم ساکی، کارشناس مدیریت امور فرهنگی در یادداشت پیش رو که پیرامون تحقیق و پژوهش دانشجویان در دانشگاه ها نگاشته شده، آورده است: در بسیاری از تحقیقات برای تعریف از فرهنگ به ارزشها، باورها، عقاید و مواردی از این نظر اشاره شده است اما با توجه به گسترش سواد رسانه ای در سطح دانشگاه ها و مراکز آموزشی به مراتب استفاده نادرست از رسانه های ارتباطی را شاهد هستیم. به گزارش حرف شمال، متن این یادداشت ، به شرح زیر است:
امام خمینی (ره) همواره دانشگاه ها را مهد تمدن سازی عنوان فرمودند. با این توصیف امروزه از شواهد امر مشخص است که محیط دانشجویی و دانشگاه ها از این وظیفه مهم فاصله گرفته است. تعریف از دانشگاه در چارچوب تبادل افکار، گفتمان های مربوطه، ارائه سمینارها و تحقیق و پژوهش است که دانشجو بایستی در راستای نیل به اهداف در نظر گرفته شده، حرکت کند.
امروزه دانشگاه ها برای افراد، صرفاً محیطی برای سپری کردن اجباری اوقاتی ست که به دریافت مدرک نائل می شوند. مدرکی که در بیشتر اوقات حتی متمایز با حیطه کاری و فعالیت های شغلی شان است. توجه به این امر ضروری ست که نقش وظایف اساتید در هدایت افکار دانشجویان تاثیر بسزایی دارد. اساتید بیش از آنکه سواد مربوطه را داشته باشند بایستی از وجدان کاری برخوردار باشند. بدین منظور که بیهوده زمان را به بطالت و گفتگو های جانبی نگذرانند و به نوعی بتوانند نقش مفیدی در محیط دانشگاهی ایفا کنند که هر دانشجویی با تکیه بر دانش اساتید و راهنمایی های آنان بتواند گام های صحیحی در سطح کیفی رشد و ارتقاء جامعه بردارد. در حقیقت دانشگاه می تواند از جمله اولین تلنگر هایی باشد که دانشجو را به جریان باروری اندیشه های نو می پروراند. چنانچه اگر دانشگاهی تحت نظر هر ارگانی نتواند خاستگاه جامعه را نسبت به دانشجوی فارغ التحصیل شده برآورده کند، جامعه با خیل بی شماری از تحصیل کرده های ناموفق و ناآگاه مواجه می شود که نه تنها نمی توانند نقش مفیدی در حیطه رشته تحصیلی شان داشته باشند، بلکه حتی در انتقال دانش مبذول شده به نسل جدید نیز تفکرات خام خودشان را القاء می کنند که در این میان به خودی خود بخش عمده ای از انرژی، زمان و سرمایه از میان می رود چراکه حاصلی در بر نخواهد داشت. بنابراین دانشگاه بایستی مشخص کننده خط مش های جوانانی شود که بار سنگین مسئولیت های جامعه بر دوش آنان خواهد بود. از دیگر وظایف دانشگاه ها ترغیب کردن، اصلاح کردن، آشنا ساختن، ریسک کردن، رعایت کردن و مواردی از این قبیل است که هر یک دارای تعریف مشخصی می باشد. دانشگاه می تواند عامل ترغیب و انگیزه فرد در جهت فعالیت های مربوط به رشته تحصیلی فرد شود که موجب افزایش تمایل او به تحقیق، پژهش و بیان نظریه های مربوطه می شود. دانشگاه می تواند اصلاح کننده عقاید و تفکرات شخص شود. بدین ترتیب که با در اختیار نهادن اطلاعات و آگاهی های لازم، شخص را از اندیشه های باطل برحذر داشته و به او دیدگاهی تازه بخشد. دانشگاه می تواند موجب آشنایی فرد با مسائل و موضوعات تخصصی، از طریق اساتید اندیشمندی شود که به امورات مختلف اجتماعی از قبیل کارافرینی در رشته مورد نظر و یا درک جایگاه واحد تحصیلی در جامعه واقف هستند. دانشگاه به شخص، قدرت ریسک کردن و جرات کردن در فعالیت های دانشگاهی از جمله ارائه سمینار، مقاله نویسی و قدرت اختیار در ورای بیان نقطه نظرات و دیدگاه فرد می دهد که همگی زیر سایه نظام دانشگاهی حاصل میشود. رعایت کردن به معنای حفظ موازین اسلامی توام با اعتقادات و تفکرات صحیح مبنا بر عملکردهای درست و منطقی می باشد که منجر به حاکمیت محض امنیت روانی در محیط دانشگاهی می شود. با توجه به تغییرات فرهنگی در جامعه، بایستی نگرش ها در جهت برقراری انسجام ذهنی هدایت شوند و قاعدتاً این امر خطیر به عهده نظام آموزش کشور است.
از جمله عواملی که باعث عدم ساختارمند شدن دانشگاه ها در جهت نیل به اهداف مربوطه می شود، فقدان تحقیقات پژوهشی، بنیادی و فقدان فعالیت های عملی، کارگاهی در بخش های تخصصی دانشگاه است که دانشجویان را از پیشرفت تحصیلی بازداشته و تنها به صرف دریافت مدرک می توانند از دانش خودشان رضایت خاطر داشته باشند که البته اغلب در دانشگاه های علمی کاربردی و یا موسسه های اموزش عالی مشهود است. ناگفته نماند که وجود فناوریهای بالقوه باعث پیشروی بسیار زیادی در سطح کلیه مراکز آموزشی شده و درواقع از این نظر وجه تمایزی بسیار ویژه با گذشته دارد. مراکز آموزشی امروزه در عصر جهانی شدن قرار دارند اما این بدان معنا نیست که از تمام ویژگی های ساختارمند در راستای فعالیت های آموزشی برخوردارند. درواقع دانشگاه ها بایستی فضای مناسبی را جهت مطالعات و افزایش دانش افراد ایجاد کرده تا حداقل قشر دانشجو به مطالعه نه فقط صرفاً جهت رفع تکلیف بلکه دانشگاه ها باید بصورت انگیزشی در این راستا عمل کنند. اینکه دستاوردهای مادی ( تمدن ) و غیر مادی ( فرهنگ ) تا چه میزان در محیط دانشگاهی برآورده می شود و تا چه اندازه ای خاستگاه جامعه را پوشش می دهد امری ست که بایستی به بازخورد دانشگاه ها توجه شود. تمدن و فرهنگ می توانند به موازات یکدیگر پیشروی داشته باشند حال آنکه تمدن همواره در برخی از موارد گوی سبقت را از فرهنگ می رباید. در بسیاری از تحقیقات برای تعریف از فرهنگ به ارزشها، باورها، عقاید و مواردی از این نظر اشاره شده است اما با توجه به گسترش سواد رسانه ای در سطح دانشگاه ها و مراکز آموزشی به مراتب استفاده نادرست از رسانه های ارتباطی را شاهد هستیم. برای نمونه جهت تحقیق ساده پروژه دانشگاهی بدون آنکه از قدرت اندیشه و استدلال برای تهیه آن استفاده کنیم در عرض چند ثانیه بدون هیچگونه زحمتی می توانیم به منابع بی شماری از مطالب متنوع دست یابیم. نکته ای که مجهول می ماند این است که تکلیف قدرت تجزیه و تحلیل و یا به نوعی توان ذهنی ما چه می شود! بی شک استفاده از منابع ارزشمند برای تحقیق و تفحص امری الزامی است اما آیا صرفاً بایستی به قدرت رسانه های ارتباطاتی و اطلاعاتی اکتفا کرد ؟ امروزه کتاب های کاغذی جای خود را به سیستم کتاب خوانی مجازی داده اند و به نوعی توده ای از کتاب های نفیس و ارزشمند در کتابخانه ها خاک می خورند. جایگاه فناوری به دلیل سهولت در انجام کارها مسلماً امری الزامی ست اما آموزش استفاده صحیح از آنها می تواند عامل مهمتری باشد که نیاز به برنامه ریزی های ویژه فرهنگی است. تاثیر واقعی تکنولوژی را نمی توان بدون وجود فرهنگ در نظر داشت. تغییرات اجتماعی و فرهنگی هر لحظه بر جهان حاکم سایه می افکند بنابراین با افزایش آگاهی های فرهنگی می توان از طریق دانشگاه ها به انتقال بهره مندی از فناوری های لازم و توسعه ارزش های اصولی ضمن برطرف ساختن شُبه های شُبه افکنان و تفکرات نادرست عقیدتی پرداخت./بولتن نیوز
آدرس کوتاه خبر: