از تأییدصلاحیت به مثابه رزومه تا رسانه های زرد؛ علیه آگاهی
اما آیا اعضای شوراهای ششم بهویژه در ساری؛ مرکز استان مازندران با عبرت گرفتن از سرنوشت این دوره، از کشمکشها و سهم خواهیهای سیاسی و اقتصادی دوری میکنند و هدف اصلی خود را حل مشکلات شهر و شهروندان قرار میدهند؟
برای پاسخ به این سوال کمی زود است، اما در همین یک هفته اخیر که تنور تبلیغات کمی داغ شده و صفآرایی رقبا و نوع گفتمانشان روشن گردیده است، میتوان دست بهنوعی کیفیتسنجی زد.
▪️وقتی تأییدصلاحیت؛ رزومه میشود!
در این چندروزه که نامهی تائید صلاحیت نامزدها توسط فرمانداری به آنان ابلاغ شده، حرکات عجیبی از سوی برخی صورت گرفته که سطح توقع مخاطبان را از کاندیدای انتخابات پارلمان شهری، به داوطلب حضور در شورای مدرسه تقلیل میدهد و این سوال را به ذهن متبادر میسازد که این افراد همانهایی هستند که پس از فاجعهی دوره پنجم، قصد بازگرداندن اقتدار و کیفیت شورا را دارند؟
کار بهجایی رسیده که نامهی تأییدصلاحیت بدل به دستمایه تفاخر شده و کم مانده برخی آن را قاب بگیرند و شبها در آغوش آن بهخواب بروند.
مثلا یکی از نامزدهای تایید شده در پیامکی با ذکر نام خود و تبریک روز شوراها، نوشته: "بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنوم" هرکس نداند فکر میکند که صلاحیت وی برای شرکت در انتخابات ریاست سازمان ملل متحد تایید شده است.
▪️تبلیغات توهینآمیز
برخی از این پیامهای تبلیغاتی در فضای مجازی بهقدری احمقانه، ابلهانه، خجالتآور و توهین آمیز است که انتشار آنها جز هدر دادن منابع و توهین به شعور مردم نتیجهای ندارد.
به نظر شما کسی که توانایی انتخاب یک متن مناسب برای معرفی و یا تبلیغ خود را ندارد، چه گلی به سر این شهر میزند که نخبگانِ پیش از او نزده باشند؟
در همین راستا اگر از گوشی هوشمند استفاده میکنید و با پیامرسانهایی که امکان ایجاد گروه در آنها وجود دارد، سر و کار دارید احتمالا در روزهای اخیر علاوهبر تبلیغات پیامکی، در گروههایی با عنوان "حامیان فلانی"، "دوستداران بهمانی"، "فردای بهتر برای شهر" و چیزهایی از این دست به عضویت درآمدهاید و اغلب هم خبر ندارید چه کسی شما را عضو این گروه کرده.
ماجرا وقتی اسفبارتر میشود که به محتوای این گروهها نگاهی بیاندازید و ببینید کسانی که خود را در قامت مسیح و منجی شهر معرفی میکنند از چه مطالبی برای تبلیغات استفاده کردهاند.
در اکثر این کمپینها و گروههای مجازی دریغ از یک خط برنامه درست، اصولی و عملیاتی. هرچه هست پوسترهای زشت و بیقواره با بدترین ترفندهای گرافیکی و شعارهای بیربط به فرهنگ و جغرافیای محل ثبتنام.
▪️فساد و کاهش کيفيت نیروی انسانی
فساد آنچنان در تاروپود این جامعه تنیده شده که «تأییدصلاحیت» موجب افتخار است. درحالیکه سلامت اقتصادی و اجتماعی نامزدها تا یک دههی قبل، امری متداول و پیشفرضی ابتدایی بود.
این مسئله در وهلهی اول بیانگر کاهش معنادار کیفیت نامزدهای شوراهای شهر مازندران، بهخصوص در شهرهای بزرگ استان است. چهرههای شناختهشده جایشان را به تازه از راه رسیدههایی دادهاند که جایگاه اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بسیار نازلی دارند.
طبیعیاست که در تمام دنیا، انتظار مردم از طیف دانشگاهی و نخبگان اجتماعی بسیار زیاد است. زیرا فهم آنها از جامعه و ابعاد مختلف آن، عمیقتر از سایر اقشار است و به همین سبب مسئولیت و رسالت بیشتری نسبت به عامهی مردم دارند. هرچه تعداد چنین افرادی در میان نامزدها بیشتر باشد، شانس تشکیل شورای شهری مقتدر و مؤثر بیشتر خواهد بود.
بررسی شوراهای شهر ادوار نشان میدهد که در این سالها همواره شاهد کاهش تاثیر روشنفکران بر مدیریت شهری بودهایم. در این دوره اما با خشکسالی جدی در زمینه نیروی انسانی مقتدر و متخصص روبرو هستیم، که خدا میداند چه نتیجهی هولناکی خواهد داشت.
▪️رسانه؛ علیه آگاهی
برای شورتر شدن آش انتخابات، هیچ چیزی بهتر از رسانههای بیهویت نیست.
وقتی مدیرمسئولی با دریافت ۵۰۰ هزار تومان، رسالت خود را کلا فراموش میکند و تنها بعنوان ابزاری ابتدایی چندینوچند صفحه از نشریهاش را بدل به تریبونی برای دروغپردازی مینماید، انتظار دارید مردم همانند گذشته به رسانهها اعتماد داشته باشند و آنها را چراغ راهی مطمئن بهسوی خوشبختی ببینند؟
در این الگوی معیوب؛ وقتی رسانهای از داوطلبی جوان پول میگیرد؛ "جوانی" به بهترین الگو و تنها راه "نجات شهر" بدل میشود. اما وقتی هزینهها توسط یک کاندیدای سالخورده تامین شود، تجربه و سابقه کاری؛ تنها راه نجات معرفی میشود.
نمونههای فراوانی وجود دارد که یک رسانه در یک صفحه از دو ایدهی کاملا متضاد حمایت کرده است. زیرا تنها چیزی که معنا دارد؛ «پول» است، نه آبروی حرفهای و اطلاعرسانی شرافتمندانه.
چنین رفتارهایی موجب بیاعتمادی مردم به رسانههای رسمی و رونق فضای مجازی خواهد شد که نتیجهاش عدم تفکیک حقیقت از دروغ خواهد بود. این فضای غبارآلود بهترین فرصت برای سواستفاده کوتولههای سیاسی است!
▪️جای خالی شفافیت
مردم ساری با توجه به اتفاقاتی که در دوره گذشته شورای شهر رخ داد و فرصت پیشرفت و ترقی شهر را برای 4 سال از آنان گرفت، در این دوره به آسانی فریب نخواهند خورد. جامعهای که سیلی فساد، صورتش را کبود کرده باشد، به آسانی اعتماد نخواهد کرد.
مجموعه عوامل مختلفی موجب کاهش تمایل عمومی به شرکت در انتخابات شده است. بهخصوص در شهری همچون ساری که انگشتنمای زمین و زمان شده بود.
بهنظر تنها راه افزایش مشارکت ؛ افزایش شفافیت و جلب دوباره اعتماد مردم است. شفافیت نه در شعار و بر روی کاغذ، بلکه در عمل و در بالاترین سطح خود میتواند اندکی از گرههای ایجاد شده را با دست بازکند.
قدم اول این شفافیت؛ اعلام رسمی تمام اموال و دارایی کاندیداهای محترم و خانوادههایشان پیش از ورود به شورا است.
به ویژه آنهایی که پیش از این در شهرداری یا شورای شهر ساری مسئولیتی داشتند، باید اعلام کنند دارایی خودشان، همسرانشان و خانوادههایشان قبل و بعد از مدیریت چه تغییری کرده است.
مثلا اگر مدیر یکی از سازمانهای تابعه یا معاون یکی از بخشهای شهرداری نامزد شده، باید تغییرات ایجاد شده در دارایی خانواده خود و خانواده همسرش را قبل و بعد از دوران مدیریت اعلام کند. در غیر این صورت هیچ حقی برای ورود به شورا نخواهد داشت، زیرا از هماکنون روشن است برای مال اندوزی به میدان آمده، نه آنچنان که خودش میگوید؛ برای خدمت.
به نظر میرسد انتخابات این دورهی شورایهای شهر در مازندران، محکی جدی برای سنجش کیفیت دموکراسی محلی است. فرصتی که نشان میدهد یک شهر تا چه اندازه از بزرگان و ریش سفیدان تاثیرگذار برخوردار است و آیا میتواند آنها را از کنج انزوای خودخواسته بیرون بیاورند.
تابحال آنچه درصحنه نمایش بهچشم میآید چیزی بیشتر از بازی بچهگانهی تازه بهدوران رسیدگان نیست. نه شوری در میان مردم دیده میشود و نه معرفتی در میان اکثر نامزدها. با این حساب ۴سال آینده بهاحتمال زیاد، دوران رکود اندیشه و عمل خواهد بود. دورانی انباشته از سکون و بیتحرکی که سرنوشت جمعی، قربانی منفعت ضروریِ حاصل از فقر اقتصادی و اجتماعی خواهد شد./عبارت