روایتی از موفقیتهای فرهنگی مازندران با بودجه ۵۰۰ میلیون تومانی! / به رسانههای مکتوب استان در دوران کرونا سخت نگذشت / اردیبهشت ۱۴۰۰ زمانی برای طلسم شکنی / ماجرای سفر مشهد آقای مدیرکل با پیکان
او به عنوان جوانترین مدیرکل فرهنگ و ارشاد در سراسر کشور، از معدود مدیران محبوب دولتی در میان افکار عمومی و اهالی زیرمجموعه کاری خود است و همین محبوبیت کار او را دشوارتر نیز میسازد. وی در همین مدت توانسته علیرغم مشکلات اقتصادی و شرایط ناشی از کرونا تا حد مناسبی وضعیت ادارهکل فرهنگ و ارشاد استان را با ثبات نگه دارد و از بروز اتفاقات تلختر در جامعه فرهنگی هنری مازندران جلوگیری به عمل آورد.
زارع اهل ساری و همچنین عضوی از خانوادهای فرهنگی و اهل نشر است که صاحب بزرگترین موسسه چاپ در مرکز مازندران هستند. علاوهبر آن او دربین اولین سری دانشجویان حوزه چاپ و نشر کشور شروع به تحصیل کرد و پس از اخذ کارشناسی از سال 85 وارد اداره فرهنگ و ارشاد مازندران شد.
او سابقه مسئولیت نمايندگی بنياد بينالمللی فرهنگی هنری امام رضا(ع) در استان مازندران، کارشناس فرهنگی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان بهشهر، کارشناس حوزه چاپ،نشر و کتاب، رئیس اداره فرهنگی، تبلیغات و مطبوعات را در کارنامه خود دارد و از سال 92 نیز به عنوان معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد استان فعالیت میکرد.
به عقیده خودش تعدد مسئولیتهایش در این سالها به او کمک کرده تا هم به ظرفیت نیروی انسانی ارشاد اشراف کامل پیدا کند و هم به جامعه فرهنگ و هنر استان نگاه ویژه داشته باشد. اما متاسفانه بودجه اندک این اداره کل فرصت هرگونه اتفاق بزرگ را آن هم در حوزه مهم فرهنگ و هنر از دستاندرکاران استانی سلب میکند ولی با این وجود اتفاقات خوبی در زمینه فرهنگ و هنر مازندران در این مدت به وقوع پیوسته که جای توجه دارد.
به بهانه پایان سال دشواری که بر اهالی هنر و فرهنگ مازندران گذشت، گفتگویی را با عباس زارع مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران ترتیب داده شده که در ادامه آن را از نظر میگذرانید.
-سال 99 را برای ادارهکل فرهنگ و ارشاد مازندران چگونه ارزیابی می کنید؟
بدون شک سال دشواری بود و بسیاری از هنرمندان و اهالی فرهنگ در این سال با ضرر و زیان مالی مواجه شدند. به ویژه در ابتدای سال که تمام فعالیتها برای ماهها تعطیل بود میزان این خسارات نیز افزایش چشمگیری داشت و ما سعی کردیم در حد توانمان بخشی از آنها را جبران کنیم. اما رفته رفته اوضاع بهبود مییابد و ما به آینده امیدوار هستیم.
-چه بخشهایی از فرهنگ و هنر مازندران بیشترین آسیب را از کرونا متحمل شدند؟
همانطور که گفتم در ابتدا این ضرر برای همه بسیار جدی و به یک اندازه بود اما با بازگشت به فعالیت در برخی بخشها اوضاع کمی بهبود یافت. ولی باید بگویم که در حوزه موسیقی، کنسرت و هنرهای نمایشی همچنان شاهد تعطیلیهای گسترده هستیم و به همین ترتیب ضرر و زیان این بخشها از کرونا بیش از سایرین خواهد بود.
-وضعیت رسانهها در این ایام به چگونه بود؟
جا دارد در ابتدا از تمامی رسانههای مکتوب و پایگاههای خبری و علاوهبر آنها فعالان فضای مجازی استان برای زحماتشان در دوران کرونا قدردانی کنم و به آنان خسته نباشید بگویم. متاسفانه بخش بزرگی از رسانههای مازندران با ورود کرونا آسیب جدی دید و ضررهای بسیاری متحمل شد که در این میان پایگاههای خبری بیشترین فشار را متحمل شدند اما اوضاع رسانههای مکتوب خوب بود و زیاد به آنها سخت نگذشت. زیرا طبق روال آگهیها و مناقصه، مزایدهها برقرار بود و علاوه بر این از یارانههای دولتی ما هم استفاده کردند و توانستند از این شرایط آسانتر عبور کنند.
-مهمترین اتفاقاتی که در سال 99 برای ارشاد مازندران رخ داد چه بود؟
در این سال سخت به لطف خدا هنرمندان مازندرانی توانستند در تمام جشنوارهها و رویدادها با موفقیت حاضر شوند و افتخارات زیادی را برای استان کسب نمایند. استان مازندران تقریبا در تمام بخشهای جشنواره فجر از موسیقی گرفته تا سینما و مد و لباس برگزیده داشت و این نشاندهنده این است که هنرمندان مازندرانی در یکسال گذشته عملکرد قابل قبولی را از خود به جا گذاشتند. در همین اسفندماه در جشنواره مد و لباس مازندرانیها توانستند 3 برگزیده را به خود اختصاص دهند و برای فعالان این عرصه افتخار بیافرینند. در کنار آن ما سعی کردیم تا به حوزه فرهنگ بومی در مازندران نگاه ویژهای داشته باشیم تا آن را از هجوم فرهنگهای دیگر در امان نگه داریم. باید به این نکته توجه داشت که مازندران در طول سال میزبان گردشگران فراوانی از سراسر کشور است و کم توجهی به فرهنگ بومی میتواند در طول زمان این خردهفرهنگهای جذاب و اصیل را به سبب هجمه دیگر فرهنگها به طور کامل از بین ببرد. گردشگران میلیونی مازندران هرچند به عنوان یک فرصت اقتصادی تلقی میشوند اما اگر حواسمان به بحث فرهنگی نباشد ممکن است برای ما تبدیل به یک آسیب شود. به همین سبب سعی کردیم تعداد برنامههای بومی را در تمام شهرها افزایش دهیم و شهرستان نور را هم به عنوان پایتخت شهرهای فعال در حوزه فرهنگ بومی مشخص کردیم. همچنین در حوزه ترویج کتابخوانی مازندران در زمره استانهای ممتاز کشور قرار گرفت و رتبههای بسیار خوبی کسب کرد. در بخش موسیقی نیز راهاندازی و احیای مجدد انجمن موسیقی و اهدای ساختمان به این انجمن یکی از کارهای ماندگاری است که در سال 99 اتفاق افتاد. به طورکلی با اینکه سال سختی را پشتسر گذاشتیم میتوانید وضعیت فرهنگوهنر مازندران را از عملکرد هنرمندانش در جشنوارهها طی یکسال اخیر به خوبی ارزیابی کنید.
-اوضاع اعتبارات در این سال به چه ترتیب بود؟
متاسفانه مشکل اعتباری همواره برای ارشاد وجود داشته و دارد و در سال 99 نیز اعتبار فرهنگی ما 40 درصد این اعتبار در سال 98 بود و به عبارتی 60 درصد کاهش اعتبار در این بخش را شاهد بودیم. به زبان ساده بودجه فرهنگی مازندران 700 میلیون تومان در سال است که 200 میلیون تومان آن به اصحاب رسانه و خبرنگاران تعلق میگیرد و اداره کل فرهنگ و ارشاد مازندران با بیش از 20 اداره شهرستانی میماند و 500 میلیون تومان بودجه فرهنگی برای یک سال. این کار را برای ما سخت میکند و تمام کارهایی که انجام شده نیز با همین بودجه اندک و به صورت جهادی صورت گرفته.
-علاوه بر اینها، چالشهای اصلی ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران را در چه چیزهایی میبینید؟
ما در این ادارهکل چالش نداریم اما چندگانگیهای زیادی داریم. سازمانهای دیگر معمولا با یک طیف خاصی از افراد مواجه هستند اما درحوزه فرهنگ و هنر بخشهای متعددی وجود دارد. اگرچه تمام فعالان فرهنگی، هنری و قرآنی در مازندران در راستای ارتقای فرهنگ ایرانی اسلامی گام برمیدارند اما با این وجود گستردگی مسئولیتها چالشهایی را در مسیر اداره ارشاد قرار میدهد و درجاهایی کار را برای ما سخت میکند.
-اما سوال همیشگی، وضعیت تالار مرکزی ساری به کجا رسید؟
تالار مرکزی ساری قصه پرغصه ادارهکل ارشاد در 10 سال اخیر بوده که با وجود یک دهه از آغاز به ساخت همچنان به بهرهبرداری نرسیده است. اما انشاالله پایان این قصه نزدیک است و اگر همهچیز خوب پیشبرود بهزودی و در اردیبهشت 1400 شاهد افتتاح این مرکز به عنوان بزرگترین تالار فرهنگی، هنری شمال کشور خواهیم بود. این را هم مرهون حمایتهای مدیران ارشد استان و شخص استاندار مازندران آقای حسینزادگان هستیم که با حمایتهایشان در کنار پیگیریهای مجدانه اداره ارشاد سبب شدند تا این پروژه عظیم دوباره روی غلطک بیفتد.
-به تازگی دانشنامه مازندران و تبرستان به عنوان کتاب سال 99 برگزیده شد. در خصوص این کتاب که سالها در انتظار چاپ مانده بود توضیح دهید.
دانشنامه مازندران و تبرستان نیز از دیگر قصههای غمانگیز اداره ارشاد مازندران در سالهای اخیر بود که بالاخره امسال پس از یک دهه به چاپ رسید و توانست عنوان کتاب شایسته تقدیر سال 99 را به خود اختصاص دهد. یادم نمیرود روزی را که خودم شخصا برای چاپ این کتاب به دفتر نشر نی در تهران رفتم و در آنجا تعهد دادم تا از این کتاب حمایت کنم. مسئول نشریه از اینکه مدیرکل یک استان به صورت حضوری برای حمایت از یک کتاب به پایتخت آمده و استاندار هم مجدانه پیگیر این مسئله است تعجب کرده بود اما هرطور که بود توانستیم این مجموعه نفیس را به چاپ برسانیم تا خدمتی باشد در جهت معرفی فرهنگ اصیل مازندران به نسلهای آینده. افتخار برگزیدهشدن این کتاب نیز از نظر من متعلق به تیم بیش از یک هزار و 200 نفرهای است که سالها برای تهیه و تنظیم آن وقت گذاشتند.
-با توجه به آغاز عید نوروز آیا اداره ارشاد مازندران برنامه ویژهای برای این ایام در نظر گرفته است؟
نوروز همواره برای ما از جایگاه ویژهای برخوردار بود و ما برنامههای مربوط به این ایام را پیش از فرارسیدن آن آغاز میکردیم. در نوروز پیشرو نیز برنامههایی برای اجرا، تهیه و تدوین شده اما منتظر اعلام شرایط ستاد مقابله با کرونا هستیم و همچنین باید تا اعلام آخرین رنگبندی کرونا در استان صبر کنیم. براساس آخرین رنگبندی کرونایی در سال 99 برنامههای ما در شهرهای آبی برقرار خواهد بود و در شهرهای زرد سعی میکنیم تا احتیاط را در دستور کار خود قرار دهیم. به همین ترتیب در شهرهای نارنجی و قرمز نیز تمامی برنامهها به صورت مجازی برگزار خواهد شد.
-چه تفاوتی میان نوروز این سالها با دوران کودکی خود میبینید؟
البته سن من آنقدر نیست که تفاوت چندانی را شاهد بوده باشم اما مهمترین تفاوت نهتنها در نوروز بلکه در همه زمینهها میان نسل حاضر و نسل ما، فضای مجازی است. گسترش استفاده از تکنولوژی و اقبال روزافزون از فضای مجازی تمام جوانب زندگی ما را تحتالشعاع خود قرار داده و نوروز هم از این قاعده مستثنا نیست.
-خاطرهای از آن دوران در ذهنتان باقی مانده که بخواهید برای ما تعریف کنید؟
بهترین خاطرات من از نوروز سفرهایی بود که به مشهد داشتیم. برنامههای تحویل سال و آنشور شوق معنوی که در حرم آقا امامرضا(ع) حاکم بود هیچوقت از خاطرم پاک نمیشود. یادم هست اولین بار وقتی 7 سالم بود تمام خانواده پرجمعیت ما با پیکان پدر به پابوس امام رفتیم و هنوز هم عکسهای آن زمان را دارم و گهگاهی آن را نگاه میکنم و لذت میبرم.
-صحبت پایانی
سال سختی بود. اما امسال ان شاالله به پشتیبانی شعار سال مقام معظم رهبری و ایجاد همدلی و استفاده هرچه بیشتز ار منابع داخلی، موانع را کنار می زنیم و در حوزه تولیدات فرهنگی که از دغدغه های رهبری معظم انقلاب نیز به شمار می رود جهش قابل توجهی را تجربه کنیم. در پایان از همه هنرمندان و همکاران که در یکسال اخیر برای پیشبرد هرچه بهتر کارها از جان مایه گذاشتند کمال تشکر را دارم.