تاسیس مدرسه آسان تر از ساندویچی؟ / از خیال تا واقعیت مدارس غیر استانداردی که پول هنگفت می گیرند!
در گذشته ای نه چندان دور وقتی نام مدرسه می آمد تصویری که در ذهن نقش می بست ساختمانی بود با کلاس های متعدد و حیاطی وسیع که هر روز صدای جنب و جوش کودکان فضای آن را سرشار از آمبیانس زندگی می نمود.
آب خوری ها و سرویس های بهداشتی در گوشه ای از حیاط بود، در سمتی دیگر عده ای مشغول بازی بودند و بعضی هم کتاب به دست در طرف دیگر قدم می زدند و تنبیه دانش آموزان محروم کردن آنان از حضور در حیاط بود! آن زمان تصور اینکه روزی خواهد آمد که حیاط مدارس کفاف حتی به صف شدن دانش آموزان را ندهد چیزی شبیه هذیان گویی بود. مگر مدرسه بدون حیاط می شود؟
اما امروز چه شده که دیگر جز همان چند مدرسه ی قدیمی دیگر مدارس تازه تاسیس بی خیال این بخش مهم از ساختمان شده اند و تا توانستند به جایش دیوار کشیدند و آن ها را پر کردند از نقاشی گل و بلبل! در گذشته نه چندان دور بچه هایی که زندگی آپارتمانی داشتند مدارس را محلی برای شیطنت های کودکانه ی خود می دانستند و در آن جا جنب و جوش و خلاقیت را می آموختند اما اکنون وقتی به آنها نگاه می کنی که چگونه مظلومانه به عکس های در و دیوار مدرسه می نگرند ناخودآگاه ماهی های آکواریوم در ذهن تداعی می شود که در 4دیواری شیشه ای محبوسند اما آرزوی دریا در سر دارند.
چنانچه طبیعت کودک را بشناسیم باید بدانیم در صورتی که آن ها شیطنتشان را در محیطی کنترل شده مانند مدارس تخلیه نکنند این کار را در فضای دیگر بدون هیچ محدودیت و کنترلی انجام خواهند داد. اگر نماد آموزش را کلاس های یک مدرسه بدانیم نماد پرورش بدون شک مربوط به فضای مدرسه و فعالیت دانش آموزان در حیاط آن خواهد بود. تجمعات مناسبتی، نصب روزنامه های دیواری، فعالیت های ورزشی و ... از فعالیت هایی بود که با برچیده شدن این فضا از مدارس دورشان قلم قرمز پررنگی کشیده شد.
این مسیر اشتباه اما با شروع تاسیس مدارس غیرانتفاعی آغاز شد. عده ای به سرشان زد حالا که متولدین دهه 60 با بالاترین پیک جمعیتی دانش آموز در اختیار ما است چرا از آن پول به جیب نزنیم؟ بنابراین مدارس غیرانتفاعی از سال ۶۷ همزمان با تمام کشور در مازندران فعال شدند. هدف از راه اندازی این دسته مدارس کمک به گسترش پوشش تحصیلی و کیفیت بخشی به نظام آموزشی بود، اگر چه بعدها خود این مدارس به معظلی برای کیفیت آموزش در نظام آموزشی تبدیل شدند.
رشد قارچ گونه ی مدارس غیرانتفاعی همانا و عدم توجه و به شرایط و ضوابط مدرسه سازی همان. دیگر نه حیاط مهم بود و نه فضای کلاس های آموزشی، تنها تعداد مدارس و کلاس ها بود که اهمیت داشت. یکی پس از دیگری در هر کوچه و برزنی مدرسه ساخته شد و با توجه به رشد ناگهانی محصلان هیچ صندلی حتی در کوچکترین مدارس نیز خالی نمی ماند.
این روند نادرست تا امروز پا برجاست. خانواده ها هنوز خیال می کنند که نام غیرانتفاعی در تابلوی مدارس تضمین کننده ی کیفیت مکان و رسیدگی به فرزند دلبندشان است اما نمی دانند که واقعیت فرسنگ ها دور از تصورات آن ها است. مدارسی با کمتر از 50 دانش آموز وجود دارد که در ساختمان های قدیمی و استیجاری با سیستم گرمایشی لنگان و سرویس بهداشتی و بوفه های کیلومتر ها دور از استانداردشان دانش آموزان را در ازای دریافت رقم هنگفتی ثبت نام می کنند و استدلالشان هم استفاده از معلمان حرفه ای برای تدریس به بچه ها است! انگار که تعریف مدرسه و آموزشگاه در این سالها بسیار به هم نزدیک شده! سوال اینجا است که چطور می شود در چنین مدرسه ای کودکی را برای حضور فعال و تاثیر گذار در جامعه ی امروز تربیت کرد؟ شاید همین مسئله ی به ظاهر کوچک دلیل بسیاری از مشکلات بزرگی است که برای نوجوانان ما به وجود آمده است.
مجوز این به اصطلاح مدرسه را کدام ارگان صادر می کند؟ چگونه است که برای تاسیس یک سیگار فروشی زیر پله باید از چند اداره مجوز گرفت و بازرسی ها را پشت سر گذاشت اما برای مدرسه این مراحل آنقدر راحت است که بسیاری از مکان هایی که برای زندگی یک خانواده با 3 فرزند هم مناسب نیستند با نام مدارس غیر انتفاعی مشغول فعالیتند؟
به گفته آموزش و پرورش مازندران، ۷۵درصد یعنی ۵۸۲ مدرسه غیر انتفاعی استان در ساختمان های استیجاری مستقر هستند و ۸۸ درصد کل مدارس غیرانتفاعی استان هم سازه مسکونی دارند که مناسب فضای آموزشی نیستند. اگر خدای نکرده حوادث طبیعی مانند زلزله در زمان مدرسه اتفاق بیفتد چه کسی توان پاسخگویی آن فاجعه ی احتمالی را دارد؟
بماند که این مدارس غیر استاندارد بعضا در کوچه ها یا خیابان هایی تاسیس شده اند که غیر از ایجاد مزاحمت و ترافیک سودی برای ساکنین آن منطقه ندارند. دیده شده که به عنوان مثال در شهر ساری بعضی از مدارس در کوچه های 6 متری که دو ماشین هم از کنار یکدیگر به سختی عبور می کنند فعالیت دارند و صبح و بعد از ظهر شلوغی و ترافیک خسته کننده ای را برای اهالی آن مناطق به همراه می آورند. این که واقعا به چه صورت مجوز فعالیت به آن ها در مکانی داده شد که حتی بقالی هم اجازه ی فعالیت ندارد خود سوال دیگری است که ذهن را به خود مشغول می نماید.
سوال های بی جواب در ارتباط با مدارس غیر استاندارد و بخصوص غیرانتفاعی فراوان است اما یکی از خبرهای خوب در این زمینه این است که مدارس غیر انتفاعی یا غیر دولتی بر اساس قانون جدید تا سه سال وقت دارند نسبت به مقاوم سازی بناهای آموزشی اقدام کنند و این زمان نیز تمدید نخواهد شد. این یعنی از حالا تا 3 سال دیگر باید منتظر بمانیم و امیدوار باشیم تا کودکان نسل بعد باز هم طعم دویدن و بازی کردن در حیاط مدرسه را بچشند.
بر اساس آمارهای رسمی، در سال تحصیلی جاری حدود ۵۳۷ هزار دانش آموز در بیش از چهار هزار و ۴۰۰ مدرسه مازندران تحصیل می کنند که از این تعداد ۷۹۵ مدرسه غیردولتی هستند و ۱۲۰ هزار دانش آموز را زیر پوشش تحصیلی خود دارند.
منبع: عبارت