آنچه رئيس جمهور روحاني از آن غافل است!
امروزه دور از چشم دولت، ميبينيم در گوشه و كنار كشور پهناورمان ،مديران شهرستاني مجري سياستهاي دولت نيستند و با شروع به كار مجلس، استاندارهاي نگران تعويض ،با لابي هاي خارج از دولت، تسليم خواسته هاي مجلس ميشوند!
حرف شمال/ علي عادليفرد*: درست است كه دوم خرداد٧٦ ، محوري ترين شعارش جامعه مدني بود اما در صحنه مديريت مبدع پاكسازي مديران بود كساني كه دوم خرداد را درك نكردند از صحنه مديريت اجرايي خارج كرد.
در مجلس ششم ،مردم هم همين افراط را داشتند به آنچنان تغييري راي دادند كه حاصلش، سياسي كاري همان مجلس ، ظهورمجلس هفتم و احمدي نژاد بود، مردم در به ظهور رسيدن احمدي نژاد هم افراط در واقعيت پذيري داشتند چرا كه مردي از جنس خود را ديدند كه خواست ،نفت را بر سرسفره مردم بياورد اما نشد!
روحاني كه آمد خواست با اعتدالش براي نخستين بار نگاهي جديد را در ساحت سياست ايران، تعريف كند. در مفهوم اعتدال بايد گفت كه تعامل و تحمل عقيده مخالف ، سبب ساز پيدايش اعتدال ميشود. اعتدال رفتن به راه ميانه نيست اعتدال نزديك كردن دو قطب مخالف است، با حداقل اشتراكات، تا آن گاه كه دوطرف بفهمند دليل اختلاف، مباني اعتقادي نيست بلكه عدم پذيرش رويكردهاي مخالف است.
در چينش مديران بالا دستي روحاني بر همين رو يه رفت وزير كشور و وزير دادگستري را علي رغم مخالفت اطرافيانش از جناح مقابل خود در انتخابات، انتخاب كرد و درتعامل با همان جناح، توانست شعار انتخاباتيش را اجرايي كند اينكه سانتريفيوژ بايد بچرخد ،زندگي مردم هم بايد بچرخد.
اينها رويه ي نيكي بود كه روحاني بنيان نهاد اما مجموعه مديريتي او در چينش مديران مياني خود نتوانست درست عمل كند. اينان با همان نگاه اعتدالي به چينش مديران وزارت كشور پرداختندسعي نمودندمديران افراطي هر دو جناح را در وزات كشور بكار نگيرند اما اشتباه بزرگترسر زد!
اعتدال با محافظه كاري حاصل نميشود محافظه كاري و عدم شفافيت سبب ساز زايش افكار فرصت طلبي ميگردد و ايده ي محافظه كاري ( حد وسط)در وزارت كشور كليد می خورد.
در چينش فرمانداريها متأسفانه همين رويه ي دنبال شد. محافظه كاري رضايت به وضع موجود را تعقيب ميكند در حقيقت اغلب كارگزاران و عاملان، خود را مقيد به محافظه كاري ميبيند و تلاش ميكنند كه براساس وضع موجود در شرايط موجود حركت كنند اساسا رويكرد و رفتارشان غيرقابل پيش بيني است.
ترس از به خطر افتادن جايگاه و منافع فردي، نميتواند مجريان و ژنرالهاي جسوري براي اجراي برنامه هاي اعتدالي دولت پرورش دهدو براي همين نميشود روي اين مديران در بزنگاهها، حساب كرد. امروزه دور از چشم دولت ،ميبينيم در گوشه و كنار كشور پهناورمان ،مديران شهرستاني مجري سياستهاي دولت نيستند .
در دولت هاي گذشته مديران استاني و شهرستاني معمولا بعد از سخنرانيهاي رئيس دولت در طول هفته به تبين برنامه هاي دولت ميپرداختند.نكته اي كه مديران وزارت كشوري به عمد يا غير عمد از آن غافلند ،امروز حتي ميبينيم بده وبستانهايي بين مديران بالادستي براي انتصاب در فرمانداريها در جريان است با شروع به كار مجلس، استاندارهاي نگران تعويض ، با لابي هاي خارج از دولت، تسليم خواسته هاي مجلس ميشوند دولت بايد بداند كه از استاندارش حمايت كند; اينكه هرازگاهي صحبتي هدف دارمبني برتعويض استانداران بيان ميشود شايد بازي اهل قدرت باشد !نديده ايم دولت صراحتا از استاندارانش و مديران زيرمجموعش حمايت جدي كند و اين خود ريشه محافظه كاري را در خاك سياست محكم ميكند:
براي نمونه، ماه قبل در بعضي از تريبونها سخن از جابجايي استاندار مازندران بود تا اينكه باز خورد خبر اين وقايع از آب در آمد:خبرهاي غير رسمي اما تاييد شده نقل ميشود كه
فرماندار تازه منصوب شده محمود آباد به چالوس ميرود فرماندار تازه منصوب شده چالوس به نوشهر ميرود و در نهايت تنها فرماندر اعتدال گراي نوشهر صرفا بخاطر فرمان نابري به محمود اباد ميرود !
ميگويند همه اين انتصابات خارج از معمول ، در جايي غير از وزارت كشور كليد خورد؛اكنون كه سال پاياني عمر دولت است دولت بايد توجه كند اگر ميخواهد رويه ي اعتدال و تدبيرش بر زمين نماند بايد از خود بپرسدايا ميتواند در همان بزنگاه ها و ارائه برنامه هايش ، از همين مديران استفاده كند اين پرسش جدي را بايد پيگيري كرد چرا كه غفلت از ان موجب خسران است.
مهر افزون
*دبير اموزش و پرورش نوشهر
آدرس کوتاه خبر: