کاهش سن اعتیاد آتش زیر خاکستر مازندران
حرف شمال/ آخرین شیوع شناسی مصرف مواد مخدر نشان میدهد در ایران بیش از دومیلیون و 800هزار نفر به صورت دائمی مواد مخدر مصرف میکنند.
این رقم نسبت به شیوع شناسی قبلی دو برابر شده است و این خود نشاندهنده عمیق بودن بحران در این زمینه است. هر چند سالانه میزان زیادی مواد مخدر در مرزها کشف میشود، اما همه مواد مخدری مصرفی از خارج نمیآیند.
اگر روزگاری اعتیاد در بزرگسالان دیده میشد، امروزه در کودکان، نوجوانان و جوانان هم دیده میشود. اگر زمانی با دیدن یک سیگار در دست جوانان موجی از تعجب به راه میافتاد، اینک در سطح شهر و در خودروها دیدن جوانان پایپ به دست عادی شده است. نه اینکه این معضل ناراحتکننده نباشد، بلکه انگار با کاهش سن اعتیاد قبح آن ریخته شده است، چرا که دسترسی به مواد مخدر به حدی سهل و ممکن شده که با یک جستوجوی ساده در فضای مجازی میتوان به سوداگرانی دست یافت که در کمین جوانان نشستهاند. اینک تولیدکنندگان مواد مخدر در کشور با شناسایی بازار هدف در آشپزخانههای داخلی معجونی از مخدرها را برای استعمال جوانان ترکیب میکنند و سودی را به قیمت نابود کردن آیندگان به جیب میزنند.
به گزارش حرف شمال بنقل از عبارت در همین راستا روز گذشته احمد مظفری دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر مازندران در دیدار با مدیر کل آموزش و پرورش مازندران با بیان اینکه پایین آمدن سن اعتیاد و دسترسی به مواد مخدر صنعتی نگران کننده است، گفت:با ارائه آموزشهای مناسب و معرفی خطرات، مضرات و عواقب مواد مخدر همه دانش آموزان باید در مقابل ویروس اعتیاد واکسینه شوند.
او افزود: آموزش و پرورش با اجرای طرح یاریگران زندگی در سه حوزه معلمان و مربیان، دانش آموزان و خانواده محور اصلی برنامههای پیشگیری در ستاد مبارزه با مواد مخدر است.
صرف نظر از تعاریف کلاسیکی که برای اعتیاد به کار میرود، تعریف عملیاتی اعتیاد را میتوان خو گرفتن و وابسته شدن جسمی، روانی و عصبی فرد به مواد که ترک آن مشکل یا غیر ممکن است تعریف کرد. در گزارشات رسمی و غیر رسمی آمده است که سن شروع اعتیاد در کشورمان به حدود 13 -12 سالگی رسیده و روزانه حدود 300 نوجوان در معرض شروع اعتیاد قرار دارند و سازمان ملی جوانان مصرف شیشه را در بین جوانان روز افزون و خطرناک اعلام کرده است. در این گزارش ها مهمترین عوارض اعتیاد را خودکشی، سرقت، فرار از خانه، قتل، نزاع و جرایم جنسی اعلام کرده است.
اما طرح یاریگران زندگی اهدافی در خلاف جهت این موضوعات دنبال می کند. در مهرماه سال ۹۸، تفاهمنامهای بین ستاد مبارزه با موادمخدر و وزارت آموزش و پرورش صورت گرفت و دستورالعمل طرح یاریگران زندگی به مدارس سراسر کشور ابلاغ شد. از کل ۱۱۲ هزار مدرسه دولتی موجود در سراسرکشور، فعالیتهای مربوط به طرح یاریگران زندگی در ۲۰ هزار مدرسه دولتی در سال تحصیلی جاری ۹۹-۱۳۹۸ برای گروههای هدف گسترده دانشآموزان، والدین و کارکنان مدارس در حال اجرا است و برابر برنامهریزی و پیشبینیهای انجام شده، در سال تحصیلی آینده ۱۴۰۰-۱۳۹۹ برای ۶۰۰ هزار مدرسه دولتی دیگر اقدام خواهد شد.
سعدی پور مدیرکل آموزش و پرورش مازندران نیز اعلام کرده بود " ۸۰۰ مدرسه با ۴۰ هزار دانش آموز پارسال تحت پوشش طرح یاریگران زندگی قرار گرفتند و در سال تحصیلی جدید این طرح در بیش از ۶۰ درصد مدارس استان اجرایی خواهد شد."
اما مازندران به عنوان یکی از استان های پرشیوع مواد مخدر در سطح کشور نیاز به برنامه هایی جدی تر برای برخورد با این موضوع دارد. بر اساس آخرین آمارهای منتشر شده، در حال حاضر حدود 3 میلیون معتاد به مواد مخدر در کشور وجود دارد و این درحالی است که حدود یک درصد از حدود 14 میلیون دانش آموزی که در حال تحصیل هستند با معضل اعتیاد دست و پنجه نرم می کنند. این آمار شاید به نظر کم بیاید اما وقتی نگران کننده میشود که بدانیم این آمار در حال رشد است. مسئله ای که اکنون مانند آتش زیر خاکستر شده و هر سال به نقطه بحرانی خود نزدیک و نزدیکتر می شود. جامعه ای را تصور کنید که مسئولان و پدران آینده اش از سنین پایین به اعتیاد گرایش پیدا کرده اند، آیا این جامعه توان پیشرفت و رسیدن به اهداف والا را خواهد داشت؟
بدون شک تغییرات الگوی مصرف، جنسیت و خصوصیات مصرفکنندگان مواد مخدر از مهمترین عواملی است که بدون دانستن آنها، سیاستگذاری در حوزههای کاهش تقاضا و مقابله با عرضه مواد مخدر با مشکل مواجه میشود.
اعتیاد زنان و کاهش سن اعتیاد در آنان از جمله مسائلی است که به علل عرفی کمتر به آن پرداخته می شود و همین امر باعث شده تا کنترل آن تا برای نهادهای متولی تا حدودی دشوارتر باشد و همچنین نبود آمار دقیق، قابل استناد و عدم شیوعشناسی آسیبشناسانه در این حوزه پژوهشگران را با مشکلات جدی روبرو کرده است.
بر اساس آمار و اطلاعات رسمی نهادها و ارگانهای متولی این امر، اکنون ۱۰ درصد جمعیت معتادان را زنان تشکیل میدهند و آمار ارائه شده حکایت از افزایش اعتیاد در زنان دارد؛ به طوری که در گروه سنی ۱۵ تا ۲۹ سال به ازای هر ۶.۶ مرد، یک زن معتاد و در گروه سنی ۳۰ تا ۴۴ سال به ازای هر ۱۵.۷ مرد، یک زن و در گروه سنی ۴۵ تا ۶۴ سال، ۱۶.۶ زن معتاد وجود دارد.
تعداد زنان معتاد بین سالهای ۸۶ تا ۹۲، ۷۳ درصد افزایش داشته و تعداد زنانی که در اثر سوء مصرف جان خود را از دست دادهاند نیز ۱۵ درصد رشد داشته است. از سوی دیگر نیز شاهد کاهش سن اعتیاد در زنان هستیم، به طوری که میانگین سن زنان معتاد در رده سنی ۲۰ تا ۳۶ سال است که اغلب آنها مواد مخدر تریاک، شیشه، الکل و کراک استفاده میکنند. بر این اساس میتوان گفت ۴۹ درصد از زنان مصرفکننده مواد مخدر و روانگردانها کمتر از ۳۵ سال سن دارند.
دلایل بسیاری برای گرایش نوجوانان به اعتیاد مطرح است که حوصله آن از این مطلب حارج است اما باید بپذیریم که رفتار قهری و سرکوب هایی مانند بگیر و ببندهای انتظامی شاید کمترین تاثیر را در اصل موضوع گرایش این افراد به اعتیاد داشته باشد که اگر داشت باید در این سالها نتایج بهتری از آن می دیدیم. باید قبول کنیم که اعتیاد به شکل وحشتناکی در تاروپود جامعه ما نفوذ کرده و برای از میان بردن آن باید اعمالی جایگزین برای آن فراهم کنیم.
طرح یاریگران زندگی با تمام کاستی هایش آغاز مسیری درست برای مبارزه با اعتیاد و اجتماعی شدن آن است اما بدون شک ایجاد چند فضای تفریحی سالم و ارزان برای این رده سنی نیز می تواند تاثیرات شگرفی در این مسئله داشته باشد که نباید از آن غافل ماند. نسل امروز کمتر به دنبال پیروی کردن و گوش سپردن به نصیحت ها است اما وقتی می شود در آنان تغییر را ایجاد نمود که با زبان خودشان سخن بگوییم. برای مبارزه با اعتیادِ جوانان باید ارگانهایی نظیر سازمان صداوسیما، نهادها و سازمانهای دولتی و غیردولتی و همچنین خانوادهها دست به دست یکدیگر دهند تا جوانان کشور را که سرمایههای بزرگ این مرز و بوم هستند از آسیب دور نگه داریم