صفحه نخست | از غرس نمادین نهال تا نشنیدن صدای درختان بیمار!

از غرس نمادین نهال تا نشنیدن صدای درختان بیمار!

حرف شمال: صفر لَفُوتی/روزنامه نگار حوزه محیط زیست و منابع طبیعی*: در هفته منابع طبیعی قرار داریم و هر روز شاهد انتشار اخباری از کاشت نمادین نهال توسط مسئولان و مدیران نهادهای مختلف هستیم؛ اما در طول سال توجه به محيط زيست و جنگل ها از ياد همه رفته است! از مردم گرفته تا مسئولين زيست محيطی ، منابع طبيعی ، سازمان جنگلها و شهرداری ها و شوراهای شهر، کسی به فکر نيست، که نيست!
ايران از زمان باستان تا آغاز قرن هجدهم دارای جنگل‌های بسيار و گوناگون بود. پهنه جنگل‌های موجود در ايران با مرزهای کنونی در زمان هخامنشيان به بيش از ۱۶ ميليون هکتار می ‌رسيد. از بين بردن جنگل‌های ايران از زمان حمله مغول آغاز گشت و به ويژه در سه قرن گذشته به بالاترين مرتبه خود رسيد. در زمان قاجار بين سال های ۱۲۸۱ و ۱۲۹۱ نزذيک به ۱۳۰ هزار تن ذغال چوب از بريدن درختان جنگلی ايران توليد شد و به خارج از کشور صادر شد. براساس آمار موجود ، در ۵۰ سال گذشته ، يك ‌سوم جنگل‌های ايران به هر دليلی نابود شده‌اند. در سال های اخير نيز  جنگل ها و به اصطلاح قديمی ها ، دار و درخت ، مورد بی مهری فراوان قرار گرفته اند، تا جايی که خطر نابودی ، شديدا آنها را تهديد می کند.
وضعيت جنگل‌ها و محيط ‌زيست كشور آنقدر وخيم است كه همه  کارشناسان این حوزه در سخنرانی ها و مصاحبه های رسانه ای خود هشدار می دهند ولی گویا گوش شنوایی وجود ندارد!
گياه و درخت برای هر كشور و مجموعه بشری مايه بركت و آبادانی است ولی در ایران شدیدا مجموعه جنگل‌های كشور در معرض تهديد قرار دارند؛ از بين رفتن محيط سبز اطراف شهرها‏، بخصوص جنگل‌ها، مشكلات متعدد بشری را به‌دنبال دارد كه همه مسئولين مرتبط با موضوع در دولت، مجلس، قوه قضائيه ، منابع طبيعی و شهرداريی ها بايد برای جلوگيری از پيشرفت اين حركت غلط، اقدام جدی به‌عمل آورند! ولی جنگل ها همچنان از بين می روند و کسی پاسخگو نيست و بنا بر پيشگويی کارشناسان با روند فعلی تا ۳۰ آينده در ايران جنگلی وجود نخواهد داشت!
نابودی جنگل ها و درختان در حالی است که حتی کودکان مقطع ابتدايی نيز به نقش درختان در کاهش آلودگی هوا واقفند و می دانند درختان دی اکسيد کربن جذب می کنند و اکسيژن بيرون می دهند!
پارک های جنگلی هيرکانی در حقيقت نوعی ذخيره گاه های جنگلی هستند که با هدف دور نگه داشتن از دسترسی بهره برداران و تغيير کاربری و تعرض، حصاربندی شده اند و  با اين هدف که مردم بتوانند از هوا، چشم انداز و فضا های شگفت انگيز آنها برخوردار شوند و احساس آرامش و راحتی پيدا کنند، ايجاد گرديد. اين پارک ها در حقيقت يک موزه زنده جنگل های هيرکانی در مقياس های مينياتوری هستند که می توانند گردشگران بسياری را از سراسر دنيا به خود جذب کنند. پارک های جنگلی مذکور فضايی شگفت انگيز برای تبلور خلاقيت های هنری هستند؛ بنابراين پارک های جنگلی هيرکانی بايد به نوعی به گردشگران ارائه شوند که ضمن امکان استفاده از آنها، برای هميشه حفظ شوند و به دور از هر نوع تخريب و تعرض باقی بمانند. در حقيقت مسئولين امر  بايد يک گردشگری مسئوليت پذير را ارائه و آموزش دهند. پارک سی سنگان نوشهر، فين و شهدای چالوس، صفارود رامسر تنها يکی از اين نمونه ها است.
در جريان بازديد نگارنده  از پارک  جنگلی يادبود شهدای غرب مازندران  که توسط « مهندس اکبر ملکان راد » يکی از کارشناسان ارشد منابع طبيعی شهرستان نوشهر ، طراحی و اجرا و در هفته منابع طبيعی سال ۱۳۷۷ به دست مهندس داوود کشاورزيان ، استاندار وقت مازندران،  افتتاح و مورد بهره برداری و استفاده عموم شهروندان و گردشگران داخلی و خارجی قرار گرفته بود و بخاطر دارم آن سال ها بارها از اين مکان بعنوان عملکرد مثبت اداره کل منابع طبيعی منطقه نوشهر ياد می شد، متاسفانه ديده شد که هيچ احدی به عنوان مسئول حراست و حفاظت و يا فضای سبز در آن حضور نداشت، حتی قسمتی از دفتری که در ابتدای ورودی اين پارک جنگلی وجود دارد نيز تخريب شده بود و اين يعنی مدت بسيار طولانی است که اين مکان مهم به حال خودش رها شده است!
عدم مديريت مناسب و آبياری و کوددهی به موقع ، موجب خشک شدن بسياری از درختان اين پارک جنگلی شده  و اين در حالی است که سراسر اين پارک  از انواع و اقسام زباله ها پر بود، و اين نشانه ناموفق بودن منابع طبيعی در آموزش به شهروندان و گردشگران درباره تبعات انباشت زباله در جنگل است!
سوءمديريت پسماند ها و انتخاب جنگل و رودخانه به عنوان مخازن رايگان زباله و فاضلاب و آلوده سازی آب، خاک و جنگل در سطح و زير زمين و به دنبال آن بروز بيماری های عفونی انگلی، گوارشی، پوستی، تنفسی، انواع سرطان ها و مرگ های زودرس مشکوک ، دستاورد فاجعه بار اين سوءمديريت در شمال و ديگر مناطق کشور است که هزينه های هنگفت درمان آنها، بار مالی سنگينی بر مردم و طبیعت تحميل کرده است!
در چند سال گذشته تا کنون شاهد کم لطفی و تخريب های فراوانی نسبت به حفاظت از پارک  جنگلی يادبود شهدای غرب مازندران هستيم ، ضمن اينکه نبايد نام شهدايی که برای حفظ خاک و آب و اراضی اين کشور از جان خود گذشتند، اينگونه مورد بی مهری  قرار گيرد ، بايد نگاه ما به موضوع حفاظت از منابع طبيعی هم ديدگاه صيانتی و ملی باشد و درک کنيم  تمامی مظاهر طبيعت همچون جنگل ها، مراتع، رودها و دريا  از مواهب الهی هستند ، زمين، مرتع، جنگل و ساحل متعلق به تمام مردم و نسل امروز و آينده است و بايد بدانيم انفال عمومی متعلق به يک دولت و وزارتخانه نيست و اموال ملی محسوب می شود.
بنابراين بايستی برای استفاده از اين نعمت های خدادادی برنامه اصولی و صحيحی تدوين شود تا همه اقشار و طيف های مختلف بتوانند از مواهب منابع طبيعی استفاده کنند. اميدوارم همانطور که در هفته منابع طبیعی همه به غرس نهال و ثبت عکس های یادگاری و رسانه ای هستند، هرچه زودتر به صورت اضطراری فکری برای رفع مشکلات پارک ياد شده و امثال آن کنند و راهکاری برای درمان این درختان بیمار انديشيده شود؛  چرا که اگر متوليان امر درخصوص وضعيت بسيار اسفبار اين پارک جنگلی ، اقدام موثر و فوری انجام  نداده و در دستور کار خود قرار ندهند، نابودی صد در صدی آن، قطعی است! *سردبیر
17-12-1396, 14:19
بازگشت