حرف شمال_ محمد صفر لفوتی روزنامه نگار و فعال سیاسی با انتشار یادداشتی نسبت به خطر انشقاق جبهه پساانتخابات در نوشهر،چالوس و کلاردشت و سرکوب منتقدان برخی چهره های مطرح توسط هوادارنماها هشدار داد و انتقاد کرد.
محمد صفر لفوتی روزنامه نگار و فعال سیاسی در یادداشت خود که یک نسخه آن را به پایگاه خبری حرف شمال ارسال کرده، نوشته است؛
بعداز برگزاری دهمین دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی حوزه شهرستان های نوشهر،چالوس و کلاردشت ، شاهد انتشار و یا اظهارنظرهایی حاوی نقد و گاه نیز توهین ها و تنش های فروانی در فضای شبکه اجتماعی تلگرام و همینطور سایت ها و خبرگزاری های محلی بسیاری هستیم. برخی عدم حمایت مهندس طاهرنژاد از دکتر ریاحی فر را بهانه ای برای عقده گشایی های خود نموده اند و بعضی نیز متعصبانه از وی حمایت می کنند، از یک طرف تعدادی دکتر ریاحی فر را اصلاح طلب نمی دانند و اطلاعیه شورای اصلاح طلبان نوشهر و نیز پیوستن جمعی از افراد بدنه اصلاح طلبان منطقه به ستاد وی را به باد انتقاد گرفته اند و آنها را نفوذی لقب می دهند و از سوی دیگر نیز تعدادی از جوانان اصلاح طلب ، عدم حمایت شورای اصلاح طلبان شهرستان های چالوس و کلاردشت را باعث پیروزی رقیب دانسته اند و پیشنهاد تشکیل مجمع یا کانون و یا شورای اصلاح طلبان نوین را درمنطقه داده اند؛
الان و دراین مجال قصد واکاوی چرا و چگونگی و دلایل رد صلاحیت ها را ندارم و اصلا تصمیم ورود به این مباحث را نداشتم ولی تصویری از حزب مردمی اصلاحات ایران اسلامی استان مازندران که توسط یکی از کاربران شبکه اجتماعی تلگرام در گروهی ارسال شد و در آن نام و تصویر آقای احمدی لاشکی وجود داشت و به همین جهت نیز لیست منتشرشده توسط ائتلاف گام دوم که نام دکتر ریاحی فر در آن ذکرشده بود را جعلی خوانده بود و اوندسته از افرادی که با نام اصلاح طلب از جناب دکتر اعلام حمایت کرده بودند را به انتقاد گرفته و آنها را نفوذی نامید؛ بهانه ای برای این یادداشت شد. در ادامه آن گفتگوها متاسفانه بحث و جدالی سخت هم بین کاربران پیش گرفت و توهین هایی از هر دو طرف انجام شد. تا جایی که تصویری از مصاحبه منتشر شده آقای دکتر ریاحی فر در هفته نامه سراسری پیک سبز را که مزین به تصویر جناب مهندس طاهرنژاد و دکترمحسنی نیز بود و در آن ، توسط مصاحبه شونده ، از این دو عزیز بزرگوار با احترام خاصی تجلیل نموده بود را نشانه سوء استفاده و گستاخی دانسه اند!
آن تصویر اولی متعلق به حزب مردمی اصلاحات ایران اسلامی استان مازندران بود که خارج از قواعد لیست داد، چون اگر اشتباه نکنم مقررشده بود که این دوره از انتخابات هیچ حزب اصلاح طلبی به صورت مجزا اعلام لیست نکند و فقط لیست گام دوم معتبر باشد. احزابی هم که مدعی اصلاح طلبی بودند و البته درصورتیکه در لیست مورد قبول احزاب شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان کشور وجود داشته باشند می بایستی پیشنهاد خودشان را برای منطقه و حوزه اشان ، به گام دوم اعلام می کردند، همچنین شوراهای شهرستان ها؛ حالا اگه یکی مثل حزب نام برده شده ، خارج از قواعد مطروحه، نام افرادی را مطرح می کند ، باید خودشان پاسخ بدهند که بر چه اساس و شاخصه هایی اولا آقای احمدی را اصلاح طلب یا معتدل و نزدیک به دولت انتخاب کردند دوما چرا خارج از میثاق نامه لیستی مجزا بیرون دادند و به لیست اصلی گام دوم تمکین نکردند؟!
باتوجه به اینکه همه می دانند این دوره ، تنها لیست موجود دارای اعتبار اصلاح طلبان و حامیان دولت ، مربوط به ائتلاف گام دوم بود و نام دکتر ریاحی فر، براساس منابع و مستندات معتبر در این لیست قرار گرفت. اگر مدعی این هستیم که می بایستی برای سران اصلاح طلبان احترام قایل شویم پس نباید به اعضای شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان و ائتلاف فراگیر اصلاح طلبان و حامیان دولت /گام دوم/ هم که در راس آنها آقای عارف نشسته است و این لیست را تنظیم نموده بودند بی ادبی کرد !
چطور لیست گام دوم که اسم آقای دکتر ریاحی فر در آن قید شده را جعلی می دانند؟ خیلی راحت با چندتا کلیک ساده در گوگل می توانند وارد سایت اصلی و معتبر و غیرجعلی و پایگاه اطلاع رسانی آن بشوند و نام ایشان را مشاهده کنند؛ چرا بعضی دوستان خودشان را به آن راه می زنند،نمی دانم؟!
ضمن اینکه مگر ملاک حال انسان ها نیست؟ چه لزومی دارد چون آقای مهندس طاهرنژاد جزو به وجود آوردنگان دوم خرداد و اصلاحات است مورد نقد و انتقاد واقع نشود؟ مگر ایشان مبری از خطا و اشتباه هستند؟ مگر ایشان فصل الخطاب اصلاح طلبان منطقه هستند؟اگر اینطور است پس چرا دیگر در منطقه شورای اصلاح طلبان تشکیل شد ؟ این تلاش ایشان برای راه اندازی و تشکیل شورای اصلاح طلبان در شهرهای استان مازندران که بنده از نزدیک شاهد بودم و خیلی زحمت کشیدند ، قابل تقدیر هست و مطمئن هستم این روحیاتی که متاسفانه برخی هواداران جناب مهندس دارند در خود ایشان وجود ندارد! چون بهترین دوران نوجوانی و جوانی ام را سایه به سایه در کنار ایشان سپری کردم و درس های زیادی از محضرشان آموخته ام که یکی از آنها همین روحیه مشارکت و خرد جمعی و نقد پذیری اشان است که متاسفانه در خیلی از هواداران این روزها ، نمی بینم!
ولی برخی دوستان طوری صحبت می کنند که انگار به جز ایشان کسی حق ندارد فردی را در منطقه اصلاح طلب معرفی کند یا کسی حق ندارد به غیر از ایشان خودش را اصلاح طلب بداند ، کسی حق ندارد به جز ایشان خود را کاندیدای اصلاح طلبان بداند !
اگر شورای اصلاح طلبان نوشهر که در فرایندی دموکراتیک به وجود آمده است حق نداشت بدون اجازه ایشان یا بدون اجازه شورای شهرستان چالوس و شهرستان کلاردشت لیست بدهد، پس چرا اصلا تشکیل شد؟ ازابتدا یک شورای واحد به نام سه شهرستان تشکیل می دادند! اصلا مگر قرار است هرچه آقای مهندس طاهرنژاد بگوید آنها انجام دهند؟ مگر کارمند ایشان هستند؟ بله احترام جای خود ، ولی کار مشارکتی و تیمی سیاسی و انتخاباتی این را نمی پذیرد که ازیک فرد بت بسازند! و فقط او را فصل الخطاب بدانند! اصلاح طلبی مگر قایم به فرد است؟
بسیار در تاریخ می بینید حتی بعدازانقلاب ، افرادی که از انقلابیون درجه اول بودند ، از یاران نزدیک حضرت امام بودند و حتی هم خودشان و هم اعضای خانواده اشان هزینه های سنگین مالی و جانی و ...در راه انقلاب و پیشبرد اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و حمایت از اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه پرداخت نموده اند ، ولی هیچ کس آنها را مبری از خطا نمی داند و اگر کار اشتباهی کنند مورد نقد قرار می گیرند...! حتی توسط جوانان و نوجوانانی مورد نقد قرار می گیرند که سن آنها نصف سن انقلاب است! چرا فکر می کنید جوان ها و نوجوانانی که درسنین پایین تر قرار دارند حق ندارند نسبت به سران اصلاح طلبان انتقاد کنند ؟ و چرا بایستی اصلا اینها هرچه آنها می گویند را اطاعت کنند؟ پس چه می شود آن عقیده و مرام و روش اصلاح طلبی و روحیه خرد جمعی و مشارکت ؟! پس یکسره بگویید که همه کاره اصلاحات منطقه آقایان فلان و فلان هستند و اگر اینها کسی را تایید نکنند مابقی اصلاح طلبان از پیر و جوان حق ندارند شخصی دیگر راحمایت کنند و حق ندارند صدایشان در بیاید!!! این عین دیکتاتوری محض است! بایداحترام آقای مهندس طاهرنژاد و دکترمحسنی و امثالهم حفظ شود ، باید برای تلاش هایشان ارزش قایل شد، باید از تجربیاتشان استفاده نمود ، باید برای سوابق کارتشکیلاتی و حزبی اشان و شخصیت فراملی اشان ارزش و اهمیت و احترام قایل شد، ولی قرار نیست بنا بر این دلایل، دیگران از اظهارنظر و خردجمعی منع شوند! هرچیزی جایگاه خودش را دارد، چرا یاد گرفته ایم تا کسی انتقاد می کند به او اتهام فتنه گری و خیانت و نفوذی می زنیم؟ متاسفانه از چندماه پیش در گروه های تلگرامی اینگونه باب شده بود و شخصا شاهد بودم که هر کسی از ایشان انتقاد می کرد فورا یک سری می آمدند و فرد منتقد را به مزدور بودن ، مامور بودن ، پول گرفتن ، خائن ، فتنه گر و نفوذی و بچه و کم و سن و سال و ووو متهم می کردند، اینها با روحیات اصلاح طلبی در تناقض کامل است.
خوب بخاطر دارم در جلسه ای خصوصی که همراه استاد عزیزم جناب مافی محضر آقای مهندس طاهرنژاد بودیم، وقتی ایشان کلیپی کوتاه را مشاهده فرمودند ، گفتند که نمی خواهم از من قهرمان بسازید! من خدمتگزار مردم هستم و نه قهرمان! لذا به شخصه معتقد هستم که آقای مهندس طاهرنژاد از اینگونه ادبیاتی که برخی به نام ایشان و به نام هواداری از وی به کار می گیرند بی اطلاع هستند وگرنه باشناختی که از وی دارم، امکان ندارد بگذارد از اینگونه ادبیات استفاده شود و یا بدینصورت منتقدین را متهم به نفوذی و ... نمایند.
چون هرکسی حق اظهار نظر دارد ولو مخالف ...
یادم است در دوران مجلس ششم برخی دکتر محسنی را از جناح راست می دانستند، اون زمان زیاد اصلاح طلب و اصولگرا مطرح نبود و واژه های چپ و راست برسر زبان ها بود و دوم خردادی بودن کاندیداها برای قشری عظیم از مردم عامه دارای اهمیت می بود؛
می گفتند دکترمحسنی رییس ستادانتخاباتی آقای ناطق نوری در انتخابات ریاست جمهوری بود و نبایستی از او حمایت می شد، الان دکتر محسنی را یک اصلاح طلب کامل می دانند، برخی هم می گفتند مهندس طاهرنژاد که کارگزارانی است و اصلا اصلاح طلب نیست! اینها نمی دانستند که کارگزاران سازندگی یکی ازاحزاب اصلاح طلب است ،آنها نمی دانند که طاهرنژاد خودش یکی از بوجود آورندگان اصلاحات و دوم خرداد است؛ الان هم بعضی هامدعی این هستند که دکتر ریاحی فر اصلاح طلب نیست! نمی دانم اینها اصلاح طلبی را درچه می دانند؟ چه شاخصه هایی را برای اینکه فردی اصلاح طلب دانسته شود در ذهن دارند؟
بنده با مطالب آقای عادلی فر به هیچ عنوان موافق نیستم ، من هم انتقاددارم ، ولی نه اینگونه !
انتقاد من از هواداران متعصب است که اصلاح طلبی را قایم به فرد می دانند، بله یک زمانی من نیز نوشتم و گفتم که به جز طاهر اصلاحات هیچ فرد دیگری دربین این کاندیداها را در اندازه ایشان و حتی چند قدمی به ایشان نمی بینم و نمی دانم ،این حرف من الان هم پا برجاست و به قوت و محکم می گویم در سطح استان مازندران هیچ فردی را از لحاظ تفکر و اندیشه و ثبات سیاسی ، کار تشکیلاتی و حزبی ، برچسب و عنوان اصلاح طلبی ، توانمندی مدیریتی ووو در سطح و اندازه جناب مهندس طاهرنژاد نمی دانم و نمی بینم ، ولی این دلیل نمیشد که به خاطر عدم حضور ایشان درعرصه انتخابات ، میدان را دو دستی به رقیب واگذار کنیم، در یادداشتی هشدار داده بودم که رقیب همین را می خواهد،هشدارداده بودم که رقیب به دنبال همین است تا با حذف این بزرگان و عزیزان ، مردم را،هواداران آنها را ،دلسرد و نا امید کند، تا با صندوق های رای قهر کنند و با پایین ترین نمره و حتی نمره ناپلئونی وارد بهارستان شود و همین هم شد، تمام تلاش خود را در چند روز پایانی هفته تبلیغات رسمی به کاربردم ،چه درفضای مجازی و شبکه های اجتماعی و چه در فضای واقعی و حقیقی و نشست ها و جلسات حضوری ، تا بتوانم برخی متعصبین به این چهار بزرگوار ردصلاحیت شده و یا احراز صلاحیت نشده را متقاعد کنم که پاس گل اشتباه به رقیب ندهید ! باصندوق های رای قهر نکنید،مردم را دلسرد از حضور نکنید ، بیایید و محکم و تمام قد از تنها گزینه موجود تایید صلاحیت شده اصلاح طلب این دوره انتخابات منطقه که در لیست ائتلاف فراگیر اصلاح طلبان و حامیان دولت /گام دوم/ و توسط شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان کشور تنظیم و منتشر شده است ، وجود دارد ، حمایت کنید ،اگر مهندس تایید شد که چه بهتر ولی اگر نشد حداقل به صورت موازی در کنار ایشان حضور داشته و زمین بازی را راحت واگذار نکنید، که اگر به این هشدار توجه می شد و این اتفاق می افتاد و آن تعداد نفرات با صندوق های رای قهر نمی کردند ، امروز شاهد نتیجه ای دیگر بودیم. البته شورای اصلاح طلبان نوشهر متوجه اهمیت موضوع شد و در زمین رقیب بازی نکرد...
قبلا گفته ام و الان نیز با اینکه شنیده ام برخی از بزرگان و یا بعضی از دوستان از این جمله من دلخور شده اند ، با احترام باز هم تکرار می کنم که آندسته از افرادی که بخاطر رد صلاحیت های منطقه ، با صندوق های رای قهر کردند و یا دیگران را تشویق به عدم حضور کردند،آنهایی که گفتند شرکت می کنیم و نام رد صلاحیت شدگان را می نویسیم،گناهشان از گناه آنانی که در صدد حذف آن بزرگان برآمدند بیشتراست ، چون باعث شدند کاندیدای اصلاح طلب منطقه با اختلاف آرای بسیار کمی پیروزی را بدست نیاورد!
خوب بخاطر دارم که دوست عزیزمان جناب آقای مهندس آرش شفیعیان بارها و بارها در خصوص برخی مسایل پشت پرده و دلایلی آشکار در تمایل بعضی از اعضای شورای اصلاح طلبان به سمت رقیب ، هشدار داده بودند که متاسفانه جدی گرفته نشد ، چون خیلی راحت با یک حرکت قابل خنثی سازی بود!
در لباس دوستی ، بیهوش دارو می دهند
مردم این عهد عیارند ، تو خود باهوش باش
متاسفانه برخی فکر می کردند دکترریاحی فر نمی تواند پا به پای رقیب بالا بیاید! برخی ها که به قول معروف و به اصطلاح همیشه به دنبال شرط بندی بر روی اسب برنده هستند می ترسیدند با آرای 5 شش هزارتایی مواجه گردند و مورد تمسخر واقع شوند و یا منافع شخصی و پست و مقام هایشان به خطر بیافتد!!! ؛ بعضی ها می گفتند که اگر شورای اصلاح طلبان سه شهرستان از وی حمایت کنند و او شکست بخورد آبرویمان می رود ؟ در یادداشت و جوابیه ای که دوست و همکار عزیز و استاد بزرگوارم جناب آقای مافی خطاب به آقای عادلی فر نوشته اند نیز آمده است که « حالا آقای احمدی فقط میتواند بگوید اصلاح طلب های نوشهری را بزمین زدم آیا این برای شما مطلوب است؟ »
استاد بزرگوار جناب مافی:
آیا این برای شما مطلوب بود که شورای اصلاح طلبان چالوس و کلاردشت اعلام حمایت نکنند و رقیب پیروز شود؟ آیا این برای شما مطلوب بود که هواداران متعصب به کاندیداهای رد صلاحیت شده ، درپای صندوق های رای حضور پیدا نکنند و یا بانوشتن نام آن بزرگواران ، رای خود را باطل کنند تا رقیب پیروز شود؟ آیا رای ندادن و یا نوشتن نام رد صلاحیت شدگان را مساوی با رای دادن به رقیب نمی دانید؟ آیا اگر شورای اصلاح طلبان چالوس و کلاردشت و برخی هواداران متعصب در بدنه اصلی اطلاح طلبان منطقه باعث نفاق و دو دستگی نمی شدند و انتخابی واحد می داشتند و تمام قد پشت گزینه اصلاح طلب می ایستادند ،امروز سر افکنده می شدید؟ نگاهی به آمار و ارقام صندوق ها و اطلاعیه ای که توسط فرماندار محترم شهرستان نوشهر منتشر شده بیاندازید ، ببینید اختلاف آرا چه مقداربود؟ تعداد آرای باطل شده را هم ببینید،تعداد حائز شرایطی که شرکت نکرده اند را هم ببینید! یک حساب سرانگشتی به شما کمک و راهنمایی می کند که اگر این اتحاد و همدلی به وجود می آمد، اگر این تعصب های بی رویه ای که متاسفانه همیشه چوبش را مردم ایران می خورند و نمی خواهند از اینگونه افکار دست بردارند ، بوجود نمی آمد،امروز نتیجه دیگری را شاهد بودید! اگر بزرگواران ، به تیم تبلیغاتی دکتر ریاحی فر که متشکل از نخبگان علم سیاست و تبلیغات انتخاباتی که در دوره های ماضی رتبه اول در کشور را کسب کرده بودند ، اعتماد می کردند و حرف آنها را مبنی بر توانمندی اشان در جهت ایجاد سونامی در دو روز آخر قبول می کردند و نمی ترسیدند و حمایت می کردند ،امروز با این اختلاف اندک ، میدان را و عرصه را و بهارستان را ، دو دستی تقدیم رقیبی که به دلیل نداشتن ثبات سیاسی و فکری اش ، نمی دانم درکدام جناح و تفکر و اندیشه باید قرارش دهم ، نمی کردند!!!
به نظر و عقیده این شاگرد کوچک ، ضمن اینکه باید از این وقایع درس و پند بگیریم ، می بایستی دوستان ، که همگی نیز از صاحب نظران منطقه هستند و هر یک به تنهایی دارای وجه ی قابل احترامی می باشند ، بتوانند همدیگر را تحمل نموده و در یک نشست صمیمی و دوستانه ، یک کرسی آزاداندیشی یا هر نام دیگری ، بدور از جار و جنجال و تنش و خارج از تعصب های فردی ، نسبت به مسائل به وجود آمده آسیب شناسی فرمایند ، که چه شد امروز در این مقطع قرار گرفته ایم و چرا اینگونه شده ایم ؟! و حتی اگر لازم دیدند تشکیلاتی نوین را پی ریزی فرمایند تا تمام اهالی تفکرواندیشه ، چه بزرگان و چه جوانان صاحب نظر ، بتوانند حرف خود را بزنند.
به هرحال در جهان دوقطبی زندگی می کنیم و هر جریانی باید بعد منفی یا مخالف را در کنار خودش داشته باشد، باید ریزش و انحراف بشود تا یکسری بروند و یکسری بمانند! گرچه کار سختی است ، چون وقتی امیرالمومنین (ع) نتوانسته با همه آن چیزهایی که ما در آن سراغ داریم ، همبستگی و یکپارچگی فکری را ایجاد بکند، ما جای خود داریم! ولی قابل انجام است اگر بخواهیم و اگر پایبند به اصول اخلاقی باشیم و منافع شخصی خود را نادیده بگیریم! و اگر رندانه راه فرار به جلو را برنگزینیم!!!
با آرزوی توفیق الهی
محمدصفرلفوتی – روزنامه نگار