حرف شمال / *فاطمه حسینی_ این روزها و در پی هجوم کرونا، مهربانی همه گیر شده است و هرکسی به میزان توانایی و سلیقه خود در کاهش اندوه و ترس و هراس کرونا همدیگر را یاری می دهند و برای ابتلا نشدنش نسخه می پیچند و احساس تنهایی نمی کنند و همچنین نمی خواهند صحنه را به نفع کرونا ترک کنند. چون به این سطح از درک و فهم رسیده اند که در این وضعیت غمبار و تراژیک، کسی جز ناخن انگشتشان نمی تواند پشتشان را به خاریدن گیرد.
البته مهربان بودن مردم ایران مربوط به عوامل بحران زا و بروز دشواری ها و رنج های طاقت فرسا نیست.
مهربان بودن لااقل در قیاس با مردم کشور های دیگر، بخشی از هویت وجودی ایرانیان است و در ذات آنها نهادینه شده است. اما مشخص نیست که چه اتفاقی افتاده و چه بر سر مردم آمده است که مدتهاست مهربانی ایرانیان به کالای نایابی تبدیل شده است؟
برای نمونه، در آموزش دادن مهربان نیستم،در تذکر دادن خشن رفتار می کنیم، در بروز احساسات خود به آسیب خوردگان اجتماعی مدیریت و کنترل احساس نداریم، در خرید و فروش به هم دروغ می گوییم و یا در به فروش رساندن کالای خود دچار اغراق و مبالغه می شویم.
سعی می کنیم به نوعی همدیگر را بپیچانیم و بر سر هم کلاه بگذاریم و حتی در برخی موارد دست محبت دیگران را به اکراه می فشاریم و شاید برای خنداندن دیگران، ضعیفان و بینوایان را سوژه می کنیم و گاهی موارد برای دور زدن دوستان و حتی خانواده چه دروغ هایی که نمی بافیم. بر راست گویان و صادق کرداران، انگ و برچسب کودنی و احمقی می چسبانیم و شاید ناچار باشیم به روش ماکیاولیسم برای رسیدن به هدف، وسیله و ابزار را توجیه کنیم.
در مجموع آنکه کارنامه ما در این روزگاران در رفتار های اجتماعی درخشان نیست و سهم ما از نمره قبولی، ناپلئونی است.
اینکه آب را نباید گل کنیم، اینکه نباید در چهار راه ها با اتومبیل از چراغ قرمز عبور کنیم، اینکه روشن دل و نابینایی را برای رساندن به آن طرف خیابان دستگیری کنیم،اینکه نباید جلوی درب ورودی منازل اتومبیل خود را پارک کنیم، اینکه نباید جلوی بیمارستان دست بر بوق اتومبیل بفشاریم، اینکه نباید روی گسل های زلزله در شمال تهران و کلان شهر ها و البته برای سود جویی، برج های پنجاه و شصت طبقه بسازیم، اینکه نباید پشت سر گویی و دیگران را تخریب کنیم و اینکه برای توجیه ضعف های خود به قطار های در حال حرکت سنگ پرتاب نکنیم، همگی هنجارهایی برای رسیدن به ارزشی چون مهربانی است.
اما باید بپذیریم که سهم کنونی ما ایرانیان در شرایط حاضر برای مهربان شدن فقط به بروز وپیدایی مشکلات خلاصه شده است.
واقعیت آن است که مهربانی شدن ما نباید محصول سیل،زلزله،سونامی و اپیدمی شدن ویروس های مرگباری چون کرونا یا ویروس های مشابه باشد و همچنین نباید سهم ما از مهربانی قصه و روایت خارجیان از مهربانی و مهمانوازی خارجیان باشد. قطعا کرونا، سیل، زلزله،سونامی، خشکسالی و مرگ بهانه خوبی برای مهربانی نیست.
بیاید مهربان بودن را همچون گذشته و فارغ از همه رنج ها و سختی ها و درد ها تمرین کنیم. البته هر چند که هجوم کرونا را نباید دستمایه مهربانی سازیم، بیایم همدلانه و مهربانانه برای پایان دادن به کابوس کرونا آستین همت را بالا زنیم و با پایان گرفتن کابوس کرونا،مهربانی را شکوهمندانه به جشن بگیریم.
یادمان باشد شکست رنج ها و کابوس بزرگی چون کرونا با مشارکت همدلانه و تداوم مهربانی میسر می شود، پس:همراه شو عزیز،تنها نمان به درد،کاین درد مشترک هرگز جدا جدا درمان نمی شود.
*کارشناس برنامه ریزی و آموزشی