صفحه نخست | سلام بر مدرسه، سلام بر دانش‌آموز

سلام بر مدرسه، سلام بر دانش‌آموز

علی اسماعیلی : بار دیگر در آستانۀ بازگشایی مدارس کشور هستیم، بار دیگر زنگ مدارس نواخته خواهد شد تا کاروان ره‌پویان طریقِ دانش، سیر و سلوک علمی خود را آغاز نمایند. اینک بهار تعلیم و تربیت در پاییز طبیعت فرا رسیده است و رود خروشانِ کودکان و نوجوانان و جوانان، حرکت و تلاش و جوش و خروش خود را برای طریق علم و دانش شروع نموده‌اند. در هر کوی و برزن، کودکی دست در دست پدر و مادر با کوله‌ای از کتاب و دفتر، روانۀ مدرسه است تا روح و روان خود را به کام رود زلال آموزشِ معلمان و مربیان پُرتلاش و متعهد بسپارد.
امروزه توسعه، ترقی و پیشرفت هر جامعه‌ای در گرو باروری و شکوفایی استعدادهای بالقوۀ نوجوانان و جوانان آن جامعه است. همۀ ما به خصوص برنامه‌ریزان، مدیران آموزش و پرورش، معلمان و مربیان در جهت شکوفایی استعدادهای کودکان و نوجوانان مسئولیم. اگر این استعدادها مجال بروز پیدا نکنند، سایر منابع کشور هم، آنچنان که شایسته است به بهره‌وری نخواهند رسید.
بی‌تردید، بهترین سال‌های رشد و بالندگی فرزندان این کشور در اختیار مدارس است و اگر نگرش غالب مدیران و اولیای مدارس این باشد که تربیت دانش‌آموزان در جهت شکل‌گیری شخصیت آزاد و متکی به خود و خردورز و کوشا در آنان باشد، هر آینه در آیندۀ نزدیک شاهد یک تحول عظیم در جامعه و بهبود وضعیت کشور در مقایسه با وضعیت موجود خواهیم بود. چرا که وضع فردای کشور در گرو کیفیت آموزش و پرورش امروز است.
نوع نگرش عمومی به این مهم‌ترین نهاد توسعۀ کشور، یعنی آموزش و پرورش، در پیشرفت و موفقیت آن سهم بسزایی دارد. باید این ذهنیت و تداعی تصوراتی همچون پیچیدن نسخۀ مدارس تنها در ساختمان و کلاس و میز و گچ و تخته در جامعه اصلاح گردد. طبیعی است که اصلاح و جهت‌گیری مناسب این ذهنیت می‌تواند نگرش مسئولان نظام تعلیم و تربیت را به اهمیت امر ارتقاء بخشد.
از نکات مهمی که در نظام تعلیم و تربیت یا همان آموزش و پرورش باید مورد لحاظ قرار گیرد، توجه به امر تربیت در راستای تعلیم است. از آنجایی که تربیت ناظر بر بُعد شخصیتی دانش‌آموزان است و یک مقولۀ کیفی و غیرقابل نمره‌گذاری و نمره‌دهی است، کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
اگر بپذیریم که هدف محوری آموزش و پرورش، جامعه‌پذیری، شکوفایی استعدادهای بالقوه و تشکیل سرمایه‌های انسانی و حصول به توسعۀ انسانی است، آن وقت پذیرفتنی است که شخصیت افراد بیشتر تحت تأثیر تربیت قرار دارد نه تدریس. گرچه هر دو موضوع، مأموریت آموزش و پرورش و در جاهایی مکمل یکدیگرند.
اصولاً جوامع توسعه‌یافته از تعلیم و تربیتی برخوردار هستند که پرورش نیروی مغزی یادگیرندگان را مهم تلقی می‌کنند. آموزش و پرورش پویا مبتنی بر هر روش و اصولی که باشد، علاقه‌ها، توانایی‌ها و استعدادهای افراد را پرورش خواهد داد و این قابلیت را در آن‌ها به وجود خواهد آورد که چگونه زندگی خود را بسازند و محیطی مطلوب و منطبق با نیازهای خود به وجود آورند.
متولیان تعلیم و تربیت باید تدوین برنامه‌های تحصیلی متناسب با نیازهای حقیقی و فلسفۀ اجتماعی، پرورش تفکر منطقی و ارتقای تفکر اقتصادی، رشد انگیزه‌های ملی و دینی و توسعۀ توانمندی‌های فردی و روحیۀ ابتکار و خلاقیت را ملحوظ نظر قرار دهند.

علی اسماعیلی (عضو هیئت علمی دانشگاه)

29-06-1394, 15:35
بازگشت