حرف شمال

کد خبر: 572
نباید اجازه داد نهاد شورا عرصه "نمایش حُسن و برتری طلبی" عده ای بشود که به هر دلیلی جای دیگری و ویترین مناسب تری نیافته اند. نخبگان این حق را ندارند که از حضور کسی ممانعت کنند، اما این وظیفه را دارند که به پیکره این جامعه آگاهی تزریق کنند.

حرف شمال/*جواد کیاکجوری: کشور ایران در طول یک سده گذشته، بارها و بارها دموکراتیزاسیون را تقویت و تجربه کرده است. گاهی کند و گاهی در برخی از مصادیق پیشروتر از بعضی از کشورهای دموکراتیک غربی مانند حق رای در انتخابات به زنان. یکی از نمونه های فوق الذکر تجربه داشتن پارلمان شهری و به عبارتی نهاد شورا می باشد. شورایی که منتزع از مشروعیت های حقوقی و سیاسی، از معدود نمونه های موفق و مورد توجه در ممالک غربی است که از قضا در اسلام نیز از مشروعیت فقهی پر مهابتی  برخوردار است. اما باید توجه داشت که استقبال، حمایت و البته تلاش در جهت تقویت هر نهاد مدنی کمترین رسالت انسان مدرن معاصر میباشد و این حمایت نه به منظور تایید یک جریان سیاسی، بلکه در این راستا که جهان به سمتی گرایش دارد که برای حفظ صلح، تصمیم سازی های کم هزینه و تحویل این امانت به آیندگان؛ چاره ای نیست که از میزان نفوذ و اثرگذاری های فردی، کاسته و نقش اراده های جمعی را برجسته نماییم. این مسیر البته به خطا نیز می افتد. ما در دوره ای از تاریخ اجتماعی و سیاسی زیست میکنیم که نه میشود اراده مردم را به هر بهانه ای تقلیل داد و نه می بایست نسبت به خطر "پروپاگاندا" یا تبلیغات منفعل بود. تصور میکنم توازن این فرایند بر دوش نخبگان و روشنفکران فکری میباشد. همانانی که پیش و بیش از دیگران به جهت دستیابی به منابع متعدد، کنکاش در امر اجتماعی و ورزیدگی در عالم سیاست به حداقلی از دانش میرسند که دست کم میتوانند در جهت تنویر افکارعمومی گام موثری بردارند .

سلامت نهادی مانند شورا به قوه تعقل و انتخاب مردم بر می گردد. به این اعتبار کمی طنز گونه است اگر کسانی را انتخاب کنیم و به فاصله چندی پس از این انتخاب، در محافل عمومی و گعده های شبانه، افسوس ها از ناکارایی این نهاد برکشیم و موها از این نالایقی ها پریشان کنیم و آن چنان از معیارهایی که یک عضو شورا باید بدان مجهز و مزین باشد، داد سخن سر دهیم که گویی همین چند ماه قبل و در آستانه انتخابات هنوز چشم در جهان هستی نگشوده بودیم. و این تکرار تراژدی، انسان را اساسا به ساختار بی زبان و بی گناه نهاد شورا ناامید و مایوس می کند. مقصودم از نگاشتن این سطور و غایت عرایضم، متوجه نخبگان فکری است.

به گمانم نباید اجازه داد نهاد شورا عرصه "نمایش حُسن و برتری طلبی" عده ای بشود که به هر دلیلی جای دیگری و ویترین مناسب تری نیافته اند. نخبگان این حق را ندارند که از حضور کسی ممانعت کنند، اما این وظیفه را دارند که به پیکره این جامعه آگاهی تزریق کنند. آگاهی و تمرین انتخاب درست، همانی که جامعه می آموزد تا کرسی های پارلمان شهری را در اختیار کسانی بگذارد که "امر عمومی" دغدغه آن ها می باشد.

از آفت هاي حضور اين جنس از كانديدا كه گمان مي كنند كت شلوار نمايش حُسن  "جامه اي بود كه بر قامت او دوخته بود"، خانه نشيني و كم تحركي كثيري از چهر هاي علمي كارآمد است كه ترجيح مي دهند به ورطه هولناك لمپنيسم رقابت هايي از اين دست نيفتند تا آبرو را كه مهم ترين سرمايه اجتماعي و ماحصل عمري زيستن آنان در كنج قناعت و پشت پا زدن به گنج قارون است را در يك شب، بي اعتبار نسازند. نخبگان مي بايست با روشنگري و دعوت از متنفذين شايسته و درخواست از مردم جهت چگونگي انتخاب افراد لايق به بي رونقي پارامتر عاطفه، قبيله، پول و موضوعاتي از اين دست دامن بزنند تا هزينه هاي ورود كارشناسان خبره به عنوان كانديدا را بكاهند كه حتي با لحاظ كردن مقوله منافع ملي و چشم اندازه توسعه كيفي و كمي، اين مهم ميتواند تا آن جا پیش برود که هزينه هاي نظام را نیز تقليل دهد.

مردم عزيز و نخبگان فكري

اگرچه زمان اندكي باقيست ليكن بدانيم و عمل كنيم كه به تعبیر حضرت حافظ:

"خامان ره نرفته چه دانند ذوق عشق

دريا دلي بجوي، دليري، سرآمدي"

*استاد دانشگاه و دانشجوی دکترای علوم سیاسی
 


31 فروردین 1403 16:37
نقل قول
میهمان
امتیاز مثبت 0
سلام
استاد فرمایشاتون طبق معمول متین و بحقه

نظرگاه شما
نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی شود
مجوزها
تازه ترین عناوین