حرف شمال

کد خبر: 434
دانشگاه های مازندران همچنان از فضای بسته سیاسی و فرهنگی رنج می برند
در سه سال گذشته معدود میتینگ های سیاسی و فرهنگی در دانشگاه های استان یا به حاشیه کشیده است، یا هیچ نتیجه ای از دل آن برای توسعه سیاسی و فرهنگی مازندران بیرون نیامده.

حرف شمال _ عالین نجاتی: وزارت علوم بعد از استیضاح رضا فرجی دانا بیشتر شبیه پرچمی شده است که هیچ بادی آن را تکان نمی دهد. مجلات روشنفکری به حاشیه رانده شده اند، بحث های سیاسی دردسرساز است و برای برگزاری یک همایش و دعوت از مهمانی که به مذاق اقلیتی خاص در دانشگاه خوش نمی آید باید اضطراب فراوانی را به جان خرید.
اگرچه پیام ها از همه کشور تقریبا بر روی یک فرکانس مخابره می شود اما قضاوت درباره وضعیت دانشگاه های مختلف کشور از مازندران ، آنهم بدون کار میدانی و جمع آوری اطلاعات کار درستی نیست. اما با گذشت سه سال از عمر دولت در مازندران می توان نگاهی جامع به عملکرد دولت در حوزه آموزش عالی در استان انداخت. در این یادداشت البته تمرکز تنها بر وضعیت سیاسی و فرهنگی آنهاست. نگاهی گذرا و مملو از پرسش و تردید که احوال این روزهای دانشجویان در مازندران نیز هست!
از حواشی فراوان در دوران مدیریت اصغری آقمشهدی در دانشگاه مازندران گرفته تا فشارهای فراوان بسیج دانشجویی دانشگاه نوشیروانی به واثقی امیری یا افزایش سیطره، نفوذ و قدرت تصمیم گیری محافظه کاران در دانشگاه کشاورزی ساری، همگی نشان می دهد که وضعیت دانشگاه ها در استان برخلاف وعده انتخاباتی رئیس جمهور همچنان بسته، سخت و امنیتی است.
این واضح است که نظرات فرهنگی اصولگرایان و اصلاح طلبان در مورد دانشگاه و دانشجو اختلافاتی جدی دارد. محافظه کاران تاریک ترین دوره آموزش عالی را دوران ریاست جمهوری محمدخاتمی می دانند و اصلاح طلبان نیز از دوران ریاست جمهوری محموداحمدی نژاد به عنوان سقوط آزاد یاد می کنند.
اما «حسن روحانی» کجای این معادله ایستاده است؟ او که هم از بیژن نامدار زنگنه و اسحاق جهانگیری در کابینه سود می برد و هم مصطفی پورمحمدی و رحمانی فضلی را دارد. او که بارها گفته است نه اصلاح طلب است و نه اصولگرا، بلکه مرد اعتدال و تدبیر است. او که تنها رئیس جمهوری است که تا این اندازه به آمریکا نزدیک شده و در مقابل نیز تنها رئیس جمهوری است که با تورم 40 درصدی و نفت 40 دلاری ریاست کرده است. او که به مدد  یک حمله گاز انبری و یک ویدئوی چند دقیقه ای از رئیس جمهور اسبق ناگهان به صدر نظرسنجی ها رسید. او که مملو از تناقض هاست اما به مراتب بهتر از قبلی است. او که ...
در این بلبشوی سیاسی و اقتصادی ، دانشگاه ها در کجا قرار دارند و چقدر برای دولت مهم است که مثلا فضاهای تازه گفتمانی در دانشگاه ها شکل بگیرد و آنها به محل تولید گفتمان های سیاسی و فرهنگی بدل شوند و به جای اینکه این سیاست ها از جای دیگری برای آنها ترسیم شود، آنها سیاست را برای جای دیگری ترسیم کنند. نقش فرمانداری ها به عنوان نمایندگی سیاسی در شهرستان ها چیست؟ رابطه آنها با دانشجویان نخبه و فعال چقدر قوی است و ایا اصلا چنین رابطه ای وجود خارجی دارد؟
 

وزیر بی کیفیت، استاندار بی تفاوت و روسای بی برنامه/ هیس! دانشجو فریاد نمی زند

 

 نقش فرهادی ؛ وزیر علوم در این معادله چیست؟ نقش دانشگاه مازندران به عنوان قطب اصلی علوم انسانی در شمال کشور چیست؟ این دانشگاه تا چه اندازه موفق شده است بر وضعیت سیاسی و فرهنگی استان اثر بگذارد و آیا اصلا سیاستگذاران این نهاد علمی چنین ضرورتی را احساس می کنند یا نه بر این عقیده اند که این وظیفه دانشگاه نیست که چنین کاری کند، بلکه اینجا تنها محل تولید علم و ایده است و اجرای آن نه کار دانشگاه است و نه کار دانشجو!

استانداران نماینده گان عالی روسای جمهور هستند و شیوه برخورد و مواجه آنها با امور، مبیّن نگاه و روش رئیس جمهور و دولت است. بنابراین با بررسی رویکردی که «دکتر فلاح» به عنوان شخصیتی دانشگاهی در برابر نهاد آموزش عالی در استان اتخاذ کرده است می توان موفقیت و ناکامی دولت را در این حوزه سنجید.
نگاهی گذرا به اظهارات، بازدیدها و شیوه مدیریت استاندار مازندران نشان می دهد که وی در این سه سال کمترین اظهارنظر را در حوزه فرهنگی و سیاسی دانشگاه ها داشته است. اگرچه در اظهارات ایشان بارها به فارغ التحصیلان بیکار اشاره شده است، اما حتی یک مورد نمی توان یافت که پیشنهاد یا حرفی در مورد وضعیت فرهنگی و سیاسی در دانشگاه های استان مطرح کرده باشند.
استاندار مازندران مطلقا در این حوزه سکوت کرده و حتی در معدود دیدارهایش با دانشجویان(آنهم به مناسبت های تقویمی) عموما مجلس را با حرف های کلی و تکراری ختم به خیر کرده است.
حتی در دیدار رئیس جمهور با نخبگان و برگزیدگان استان در سفر هیات دولت به مازندران ، هیچ سخنرانی به وضعیت سیاسی و فرهنگی دانشگاه های استان اشاره نکرد و طرح و پیشنهادی در این مورد نداشت. افزایش کمّی دانشگاه های غیردولتی که پذیرش دانشجو بدون آزمون را در دستور کار خود قرار دادند در واقع حمله مستقیم به مغز علمی استان است. این دانشگاه ها نه تنها برنامه ای در حوزه سیاست و فرهنگ ندارند، بلکه عمدتا از کمبود فضای آموزشی رنج می برند و اساتید آنها کسانی هستند که خودشان مشغول تحصیل اند و عموما حکم معلمانی را دارند که دوره کارآموزی شان را می گذرانند.
در سه سال گذشته معدود میتینگ های سیاسی و فرهنگی در دانشگاه های استان یا به حاشیه کشیده است، یا هیچ نتیجه ای از دل آن برای توسعه سیاسی و فرهنگی مازندران بیرون نیامده. هرچند نباید از نمونه های موفق همکاری دولت و دانشگاه مخصوصا در زمیه زباله چشم پوشی کرد، اما سیم ارتباط فرهنگی و سیاسی دانشگاه با استانداری مازندران قطع است و دولت هیچ طرحی برای گفتمان سازی در مازندران ندارد.
روسای خود دانشگاه ها نیز بسیار فشل و بی عمل هستند، آنها به دلیل خلط دانشگاه سیاسی و سیاسی کاری در دانشگاه می ترسند پا را از خط قرمز فراتر بگذارند و به همین خاطر از روسای دوران احمدی نژاد هم بسته تر شده اند. مثلا میرنیا در دانشگاه مازندران هرزگاهی حرف هایی می زند اما این گلوله های مشقی نه صدای کسی را در می آورد و نه از سرعت و قدرت کافی برخوردار است و این در حالی است که این دانشگاه پایگاه علوم سیاسی نظری در استان است.
حالا با نزدیک شدن به روزهای پرهیجان انتخابات، حسن روحانی بازهم به دانشجویان به عنوان موتور محرک رای نیاز مند است، بی شک او بازهم شعارهای دلچسب و امیدوارکننده خواهد داد و از استاندار گرفته تا فرمانداران از وضعیت دانشگاه ها گلایه می کنند و وعده های مجدد می دهند که چنینی می کنند و چنان!
سوال این است که آیا ما بازهم باورمان می شود؟ بازهم مجبور می شویم برای اینکه کسی مثل جلیلی رای نیاورد حسن روحانی را انتخاب کنیم؟ بازهم حماسه مسجد جامع ساری را تکرار خواهیم کرد؟ جواب از طرف دانشجویان شاید مثبت باشد، اما پاسخ دولت واقعی و قابل اعتماد  نیست و این درست وضعیتی است که دانشگاه های ما در 3 دهه گذشته همواره با آن روبرو بوده اند.


نظرگاه شما
نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی شود
مجوزها
تازه ترین عناوین