حرف شمال

کد خبر: 267
انتخابات بهترین تجلی گاه "تنوع در عالم انسانی است" و میدانی است که تفکرات مختلف، بر آفتاب می افتند و رودروی هم صف می کشند تا در شرایطی برابر، با یکدیگر، برای پیروزی محاجه کنند و در اقناع اذهان و عقول مردم کامیاب گردند.

انتخابات بهترین تجلی گاه "تنوع در عالم انسانی است" و میدانی است که تفکرات مختلف، بر آفتاب می افتند و رودروی هم صف می کشند تا در شرایطی برابر، با یکدیگر، برای پیروزی محاجه کنند و در اقناع اذهان و عقول مردم کامیاب گردند.
حرف شمال/ حامد افشاریاناختلافات دو دسته اند : یک دسته اختلافاتی هستند که از جنس جنگ و نزاع اند و طرفین در تلاشند که همدیگر را، خارج از میدان رقابت، حذف کنند. در اینگونه اختلافات، هیچکس ملتزم به ضوابط بازی نیست و به هر طریقی می خواهد اسکات رقیب کند و بزبان دیگر به هر روش متوسل می شود تا به هدفش برسد.
 
انتخابات، اختلافی از جنس بازی
اما نوع دیگر اختلافات، آنها هستند که از جنس بازی اند و بازیگران چنین میدانی، به قواعد رقابت ملتزمند و عزم شان بر آن است که در رقابتی عادلانه، پیروز شوند و این حق را برای رقیب قائلند که آزادانه به میدان بیاید و نظرات خود را عرضه کند، چونان که خویش را در برخورداری از این حق، محق می دانند.
اختلافات نوع اول در حقیقت زحمتی است که بر انسانها تحمیل می شود و نمی تواند کمکی به رشد و تعالی آنها بکند، اما اختلافات نوع دوم، عین رحمت است و شرط تحقق کمال وجودی و رشد عقلی آدمیان. بدین معنا بود که رسول اکرم می فرمود:

"اِختِلافُ اُمَّتی رَحمَةٌ" (اختلاف امت من رحمت است).

انتخابات بهترین تجلی گاه "تنوع در عالم انسانی است" و میدانی است که تفکرات مختلف، بر آفتاب می افتند و رودروی هم صف می کشند تا در شرایطی برابر، با یکدیگر، برای پیروزی محاجه کنند و در اقناع اذهان و عقول مردم کامیاب گردند.
در ضمن انتخابات، بهترین نشاندهنده ی سطح آزادی در یک کشور است و هر چه کیفیت کاندیداها بالاتر باشد، بهتر می تواند تکثر عقاید در آن جامعه را نمایندگی کند. البته در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، تصمیم گیران، مصلحت را در آن دیدند که معبر را تنگ کنند و از عرض مسیر احراز صلاحیت ها بکاهند و بدین دلیل بود که برخی افراد را توان عبور از آن مسیر نبود و تحت دو عنوان "رد صلاحیت" و یا "عدم احراز صلاحیت" از ورود به میدات بازی باز ماندند. این مصلحتی بود که سنجیده شد و امید که خیر در آن باشد.
اما با توجه به همین مضایق هم در این انتخابات امکان رقابت فراهم گشت و اکنون کمتر از سه روز دیگر، به پایان زمان این بازی در میدان سیاست رسیده است.
برای اینکه انتخابات پیش رو، در هیيت یک "بازی عادلانه و انسان نواز" باشد رعایت چند نکته ضروری است:

اولا اینکه، همه ما باید بدانیم که این تنوع در اندیشیدن و زیستن، از اقتضائات عالم انسانی است و آنانکه این سودای خام را در سر می پرورانند که این "اختلاف محمود" را تبدیل به یک "وحدت مذموم" کنند، آب در هاون می کوبند و باد در غربال می پیمایند و باید بدانند که این تقدیر الهی است که تکثر در این عالم زوال نپذیرد. خداوند اراده کرده است که این عالم بسان باغستانی باشد مالامال گلهای رنگ رنگ و بدین دلیل، اختلاف زدایی از این عالم، یکسره باطل است. اصولگرایان و اصلاح طلبان بدون به رسمیت شناختن یکدیگر قادر به ساختن یک میدان منصفانه برای بازی انتخاباتی نیستند و حذف رقیب، نه مقدور آنهاست و نه مطلوب است برای ایران عزیز ما. در قرآن خطاب به پیامبر آمده است که اگر خداوند می خواست مردم را بصورت یک امت واحده خلق می کرد ولی بدان که اختلافات زوال نمی پذیرد " و َلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ " (هود 118).
ثانیا، پذبرش چنین نگرشی موجب می شود که جریانهای سیاسی، تواضع لازم را برای گفتگو با یکدیگر پیدا کنند و این تصور باطل را نداشته باشند که همه حقیقت نزد آنهاست و طرف مقابل کوچکترین حظی از حقیقت ندارد. برخی گمان می کنند، که حقیقت آنقدر کوچک است که در جیب شان جا می شود. این طایفه را مستبدان نظری می توان خواند و استبداد معرفتی جز استبداد عملی به ارمغان نخواهد آورد. در قلم این طایفه، جز پرخاش و در عملشان، جز درشتی یافت نمی شود.
ثالثا در چنین فضایی، شنیدن انتقادها شیرین تر از استماع چاپلوسی هاست. اگر کاندیداها و حامیانشان، بازی و قواعد بازی را بپذیرند و تواضع همنشینی با یکدیگر را داشته باشند، "اهل تجلیل" را کنار می زنند و "اهل تحلیل" را بر صدر می نشانند. از "رذیلت مدح" می گریزند و "فضیلت نقد" را در آغوش می کشند و تشنه آن هستند تا با بهره گیری از انتقادات درست رقیب، اصلاحی در دیدگاه و تصحیحی در روش خود صورت دهند. پیامبر گرامی اسلام در دعایی لطیف می فرمود که رحمت خداوند بر کسیکه عیوب مرا بر من هدیه کند.
" رحم الله امرئ أهدى إليّ عيوبي "
سعدی هم با تاسی به سیره نبوی، در کتاب گلستان می گوید که از مصاحبت با کسیکه نقائص مرا خوب جلوه می دهد و عیوب مرا کمال می بیند، گریزانم و شیفته "دشمن شوخ چشم چالاک" و یا بزبان امروز، منتقد سلیم النفسی هستم که تا در زیر باران انتقاداتش جان مرا از عیب ها بشوید.

از صحبت دوستی برنجم
کاخلاق بدم پسند نماید
عیبم هنر و کمال بیند
خارم، گل و یاسمن نماید
کو دشمن شوخ چشم چالاک
تا عیب مرا به من نماید
از احصاء نکات دیگر می پرهیزم، چرا که اطناب کلام است و مایه تکدر خاطر خوانندگان می شود.
امید
به زیستن در ایرانی که این نکات اصول زندگی هر اصولگرایی شود و مبنای اصلاح گری هر اصلاح طلبی.
امید به برگزاری انتخاباتی سالم و شفاف و اخذ نتیجه ای نیکو برای ایران ما و ایمان ما.
العاقبة للمتقين



نظرگاه شما
نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی شود
مجوزها
تازه ترین عناوین