صفحه نخست | رونق تولید در انحصار شرق مازندران!

رونق تولید در انحصار شرق مازندران!

حرف شمال/ یادداشت سردبیر؛صفر لَفُوتی:
هر دم از این باغ بری می رسد؛ تازه تر از تازه تری می رسد!!
به فهرست افتتاح پروژه های قابل افتتاح و بهره برداری استان مازندران در زمان سفر آینده ی رئیس جمهوری نگاهی بیاندازید؛ سهم شهرستان های غرب استان چه شده است؟! این تبعیض ها چرا و چگونه رخ می نمایند؟! در پشت پرده شرق نشینان چه می گذرد و به کجا می روند و چه می خواهند؟!

آقای استاندار! مگر نه اینکه مقام رهبری سال 98 را سال رونق تولید نامگذاری فرموده اند؟! چرا رونق تولید را در انحصار شرق استان در آورده اید و تا کی باید تاوان این نگاه های جزیره ای را بپردازیم و افکار عمومی غرب مازندران را به آینده ای توجه دهیم که متأسفانه در آن هر از چند گاهی، چشم اندازهای جعلی به خورد مردم داده می شود و هنگام افتتاح از پروژه ها، صدای جعلی بودنِ وعده ها در می آید؟!
چرا بعضی مسئولان تسلیم احساسات ناسیونالیستی و یا منافع زودگذر و یا حتی شخصی خود می شوند که متأسفانه بارها و بارها به آنها متهم هم شده اند؟!
لطفا بیشتر به رسالت های الهی مسئولیت خود بیاندیشید و بدانید که امانت دار همه شهروندان مازنی هستید و در قبال یکایک آنها مسئولیت دارید و علاوه بر آن، باید خود را پاسخگوی بازخواست الهی هم بدانید!!
دلیل سکوت نمایندگان مردم شریف شهرهای غرب مازندران در مجلس شورای اسلامی را در مقابل این بی عدالتی و تبعیض آشکار، چیست؟!
کجایید؟! چرا با این مردم همصدا و هم نوا نمی شوید و فریاد بر نمی آورید که جلوی اینگونه ناجوانمردانگی های اجرایی را در شرق و پایتخت استان را بگیرید؟! نکند خدایی ناکرده اعلام مخالفت با تبعیض های دولت، در انتخابات آینده به ضررتان تمام می شود؟!
آقای استاندار...!!
با توجه به کم لطفی های صورت گرفته در ادوار مختلف به غرب استان مازندران و کمتر توسعه یافتگی این دیار غنی که باعث گردیده جامعه شهروندی این خطه با دلخوری و گله مندی زیاد، متحد و یکصدا درخواست ایجاد استانی مستقل تحت عنوان مازندران غربی و فریاد جدا شدن از شرق مازندران را سر دهند؛ می رود تا نگاه بسیاری از مردم نسبت به مهجوریت این منطقه برای همیشه نهادینه گردد...!!
امیدوارم آندسته از همکاران رسانه ای که در همه‌ ی احوالات و همیشه سنگ حمایت از دولت و نمایندگان مجلس را میزنند، این بار سکوت خود را بشکنند و باز هم محافظه کاری خود را بر رساندن صدای شهروندان ترجیح ندهند و پا بر رسالت اصلی و واقعی و حرفه ای خود نگذارند و از اعتراض و مخالفت با مرکز نشینان استان نهراسند!!
یادمان باشد که انسان صالح، بدون نفرت و کینه، اما با حس مسئولیت، در مقابل ظلم می ایستد و همواره از حق دفاع می کند!!
اگر روزنامه‌نگار به وظیفه‌ی خود عمل نکند و جامعه‌ای را که غرق در مشکلات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و بیکاری است یادآوری نکند، فراموشی به بار می‌آید و اگر بنا باشد به مصلحت شخصی یا جمعی بگوییم "الان زمانش نیست" هیچ‌ وقت، زمان آن فرا نخواهد رسید، چراکه ما همیشه در بحران بوده و هستیم...!!
یک روزنامه نگار واقعی، با هر عقیده و باوری، موظف است برای حمایت از منفعت جامعه به نقد خود ادامه دهد و مطالبات جامعه،‌ وعده‌های دولت‌ مردان و از همه مهم‌ تر وعده های رییس‌ جمهوری و نمایندگان مجلس و اعضای شوراهای شهر و روستا را که در اوج ناامیدی و بی‌اعتمادی، مردم را امیدوار و به پای صندوق های رای کشانده اند؛ پیگیری کند.
وعده‌های انتخاباتی که اگر قرار باشد در حد حرف باقی بماند، جامعه در رفتارهای هیجانی خلاصه خواهد شد! در حالی‌که دقیقا در این موعد است که وظیفه‌ ی یک روزنامه‌نگار پُر رنگ‌تر می‌شود.
به عقیده من، روزنامه‌نگار حق دفاع از دولت را به هیچ وجه ندارد! بلکه وظیفه‌ ی او نقد است و با این نقد می‌توان مشکلات را بهبود بخشید.
البته اگر دولت‌ مردانِ دل‌ سوزی داشته باشیم و گوش شنوایی داشته باشند و بشنوند؛ و اگر رندانه راه به فرار به جلو را برنگزینند!!
27-06-1398, 12:54
بازگشت