حرف شمال: کافی است در گوشهای از دنیا، هزاران کیلومتر آن طرفتر جوانکی ساعتی اختراع کند که به جای زنگ زدن به صورت فرد سیلی میزند یا کنترلی برای تنبلها اختراع کند که دیگر لازم نباشد افراد به خود زحمت خاموش و روشن کردن برق را بدهند یا کاشف به عمل میآید کودکی با آیکیو 130 آن سر دنیا زندگی میکند آن وقت فضای مجازی و رسانه و سایت و خبرگزاریای نمیماند که این اتفاق را پوشش ندهد اما کافی است یک ایرانی در کشور وسیلهای اختراع کند یا نابغه باشد آن وقت نه رسانهای مجالی برای پرداختن به آن دارند نه آن را دارای ارزش خبری میدانند و این در حالی است که تازه پس از مهاجرت این گونه افراد از کشور است که تازه مسئولان و رسانهها یادشان میافتد در کشور ما هم کم نیستند نخبگان و نوابغی که بیخ گوشمان بودند اما هیچ گاه دیده نشدند.
این روزها در گوشهای از ایران دختری 9 ساله روزگار میگذراند که او را «فرانخبه» نامیدهاند اما کمتر کسی او را میشناسد و نامش را شنیده است. سارینا بابایی کودک 9 ساله نخبه با ضریب هوشی 148 است که تا کنون 800 طرح، طراحی کرده و 18 جلد کتاب نوشته است؛ از جمله نزدیکترین راه، روباه تنبل، باز هم تابستان، بزی و آهو، پاییز و آخرین کتابش هم به نام باران خوبان را به تازگی تمام کرده است.وی درباره موضوع این کتاب به آفتاب یزد میگوید: «من با هرکسی که آشنا شدم و آدمهای خوبی هستن تو این کتاب دربارشون نوشتم و نام هاشون رو آوردم.» وی در باره کتاب دیگرش یعنی " نزدیکترین راه" نیز میگوید:« این کتاب رو درباه کتاب و کتابخوانی نوشتم چون دوست دارم همه رو به سمت کتابخوانی بکشونم و فرهنگ کتابخوانی را به مردم نشان بدم و اینکه مردم را تشویق کنم تا به سمت کتابخانهها برن و از فضاهای کتابخانه استفاده کنن.»سارینا زمانی لقب «فرانخبه زبان انگلیسی» را از آن خود کرد که توانست طی چهار ترم خواندن زبان انگلیسی مدرک 20 ترم را بگیرد و حالا او آیات و سورههای قرآن را با زبانهای عربی و انگلیسی حفظ کرده و به زبان انگلیسی نیز ترجمه میکند:« سورههای چون توحید، حمد، کوثر، ماعون، قریش و فیل و ... را حفظ هستم و به زبان انگلیسی ترجمه کردهام.احساس میکنم سورههایی قرآن به هر زبانی خوانده شوند قشنگ است و به همین دلیل تصمیم گرفتن زبان انگلیسی را کامل کنم تا موفقتر باشم.» برخلاف همسنو سالانش، سارینا کمتر فرصت حضور در فضای مجازی را دارد و بیشتر وقتش را با نوشتن کتاب، طراحی و خواندن زبان انگلیسی و درس میگذراند.
کودک 9ساله صاحب 18 جلد کتاب؛ مگه داریم، مگه میشه؟!
فریدون بابایی، پدر سارینا در پاسخ به اینکه از چه زمانی متوجه نبوغ دخترتان شدید؟ میگوید:« سارینا از حدود سه سالگی به بعد خوندن و نوشتن رو یاد گرفت، همان زمان آموزش حروف انگلیسی و فارسی را با او آغاز کردیم و با تست هوشی که از او گرفتم متوجه شدم او از تیزهوشان هم بالاتر است.در کنار اون گاهی اوقات طراحی هم میکرد،به مرور با کتاب داستان که حاوی پیام های آموزنده ای مثل احساس مسئولیت، نظم، همکاری وغیره آشنا شد، از این زمان به بعد متوجه شدیم سارینا نیاز به برنامه ریزی داره.» بابایی در ادامه میافزاید:
« گاهی اوقات چیزایی که به ذهنش میرسید رو مینوشت،حدود۴ سالگی با واژه های انگلیسی هم آشنا شد. سارینا حافظه بسیار قوی داره، حتی واژه های مشکل رو هم تو 4سالگی یاد میگرفت و دایره لغاتش بسیار زیاده.
اولین بار مادرش یه سوره از قرآن کریم روبه زبان انگلیسی دراختیارش گذاشت و بلافاصله حفظش کرد. واقعا سارینا این کار رو دوست داشت.» بابایی تاکید میکند: «درکنار این موضوع با زندگینامه دانشمندان نیز آشنایی پیدا کرد. گاهی اوقات هم اشعار شعرای کهن و معاصر روهم حفظ میکرد. طراحیاش که فوق العاده بود. یک استاد طراحی با دیدن یکی از طراحیهاش گفت این طراحی به سن سارینا که اون زمان 6ساله بود نمیخوره و ۱۵سال بزرگتر از سنش طراحی میکنه.» پدر سارینا با اشاره به مدرک زبان سارینا هم میگوید:«سارینا کلاس زبان رو در آموزشگاه آکادمیک آغاز کرد و در مدت سه ماه مدرک certificate که حدود۱۴ ترم طول میکشد رو بهش دادن.در یک مسابقه انشا با موضوع وقف که بین کلاسهای چهارم تا ششم برگزار شد، سارینا با اینکه کلاس دوم بود به عنوان تنها دانشآموز کلاس دومیشرکت کرد و برگزیده استان شد.» بابایی با اشاره به استعداد سارینا در زمینه سخنرانی هم اظهار کرد: «سارینا علاوه بر نویسندگی، سخنران خوبی هم هست و از هشت سالگی تاکنون کتابهای روانشناسی را مطالعه میکنه. سارینا تا حالا در دانشگاه فرهنگیان، خوارزمی، اداره کل اوقاف، اداره کل آموزش وپرورش ، روز جهانی کودک و مراسم نشست کتابخوان به عنوان کوچکترین عضو شرکت و سخنرانی کرده و حتی طرح «کتابت را جا بگذار» برای اولین بار در ایران با سارینا شروع شد. در انجمن جهانی فلسفه برای کودکان مجموعه کارهاش برای اساتید و دانشجویان دوره دکترا به نمایش درآمد.»
میخوام پزشک بشم تا بیماران کلیوی را خوب کنم!
نکته تحسینبرانگیز و قابل توجه در ارتباط با این نخبه 9ساله آرزوی او برای بیماران دیالیزی است؛ تا جایی که همه آمال و آرزوهای این کودک فرانخبه خلاصه شده در بیماران دیالیزی و تلاش برای ساختن کلیه مصنوعی برای بیماران کلیوی و رهایی آنان از درد و رنج این بیماری است:« میخوام پزشک بشم تا بیماران کلیوی را خوب کنم. می خوام کلمه دیالیز را از کشورم پاک کنم و با اختراع کلیه مصنوعی، کلیهای بسازم که بدن نتونه اونو پس بزنه و به اندازه بدن قوی باشه تا دیگه بیماران کشورم درد نکشن.»
سارینا در پاسخ به اینکه این همه بیماری، چرا دیالیز؟ میگوید: من اول دوست داشتم چشم پزشک بشم اما یک روز تو تلویزیون بیماران کلیوی رو دیدم و از پدر و مادرم پرسیدم قضیه این بیماران چیه؟ اونا هم گفتن که بیمارانی که کلیه ندارن باید دیالیز بشن. منم پرسیدم اصلا دیالیز چیه؟ مادر گفت دیالیز دستگاهیه که خون رو تصفیه میکنه و اگر نباشه بیماران کلیوی نمیتونن به زندگیشون ادامه بدن.» این کودک نخبه ایرانی در ادامه میافزاید: «من همونجا برام سوال پیش اومد که چرا مثل قلب مصنوعی کلیه مصنوعی ساخته نمیشه و فهمیدم که تا حالا کسی این کار رو نکرده از همونجا علاقهمند شدم که قدمیبرای این بیماران بردارم و در آینده کلیه مصنوعی اختراع کنم.»
ایران در قلب من جای دارد
پدر سارینا در ارتباط با اقداماتی که او در حمایت از بیماران کلیوی قرار است انجام دهد میگوید: «سارینا قرار است هفته آینده که هفته حمایت از بیماران کلیوی است یکی از کتابهاش رو که جدیدا نوشته در یک بیمارستان مرکز دیالیز تقدیم به بیماران کلیوی کنه، سایتشو برای حمایت از این بیماران افتتاح کنه و هدیه تولدش رو -که رییس آموزش و پرورش برایش فرستاده- تقدیم به این بیماران کنه و حتی کیک تولدش رو هم با نماد حمایت از بیماران کلیوی به شکل کلیه سفارش داده است.»سارینا نیز در باره سایتش میگوید:« همزمان با روز تولدم سایتم را با نام "ایران زیباتر" راهاندازی میکنم که در آن به معرفی خودم پرداختهام.»وی علت انتخاب این نام را نیز اینگونه بیان میکند:
« چون ایران در قلب من جای دارد.»
مسئولان همیشه در کنار ما بچهها باشند
سارینا که اکنون در کلاس سوم دبستان درس میخواند در پاسخ به اینکه چرا درسش را با توجه به توانایی که دارد جلوتر نمیخواند، پاسخ میدهد:
« من ترجیح میدم آرام و آهسته درسهام رو پیش ببرم. برای من عجله هیچ معنایی نداره چون ممکن است با عجله بعضی اتفاقات و موضوعات رو تو زندگیم از دست بدم یا نادیده بگیرم که مانع پیشرفتم بشه به خاطر همین آروم مسیر زندگیم رو طی میکنم تا انشاءلله به جایی برسم و لااقل بتونم به بیماران کلیوی کمک کنم.» این کودک فرانخبه خواسته خود از مسئولان را اینگونه بیان میکند:« مسئولان همیشه در کنار ما بچهها باشند که ما هیچ وقت فکرنکنیم تنها هستیم.»
میخوام تو وطن خودم باشم؛ تحت هر شرایطی
وی در پاسخ به اینکه قصد ادامه تحصیل خارج از ایران دارد یا خیر نیز بیان میکند:«راستش رو بخواهید نه اصلا دوست ندارم. میخوام تو وطن خودم باشم؛ تحت هر شرایطی.»پدر سارینا نیز در این باره خاطرنشان میکند: متاسفانه سارینا تاکنون خیلی دیده نشده است و تنها خواستهام این است که او حمایت معنوی و مادی شود تا مجبور به ترک ایران نشود.
بعد از تحریر
به امید روزی که در رسانهها نبینیم و نخوانیم سارینا بابایی دانشمند فرانخبه ایرانی مهاجرت کرد!!!/آفتاب یزد