حرف شمال: انتخابات ریاست جمهوری، با اعلام 6 نامزد "احراز صلاحیت شده"، وارد مرحله نیمه نهایی شد تا در روز 29 اردیبهشت، ایران آخرین رئیس جمهور قرن جاری خورشیدی را بشناسد و تا سال 1400، کلید ریاست جمهوری را به او بسپارد.
در این انتخابات، از دو جریان اصلی سیاسی کشور، نمایندگانی هر چند نه تام و تمام، وجود دارند:
مصطفی میر سلیم ، نماینده راست سنتی در انتخابات ریاست جمهوری است. "مؤتلفه اسلامی" به عنوان یکی از قدیمی ترین و ریشه دارترین احزاب ایران شناخته می شود. معروف ترین چهره این حزب، مرحوم حبیب الله عسگراولادی بود که در آبان 1392 درگذشت و اینک با کاندیداتوری میرسلیم، بار دیگر این حزب در صدد مطرح کردن خود است. به بیان دیگر، میر سلیم چه رأی بیاورد (که شواهد خلاف این است) و چه نیاورد، حضور کاندیدایی از مؤتلفه، به معنای احیای سیاسی این حزب قدیمی است که بسیاری از نیروهای اصیل مذهبی، همچنان بدان اعتماد دارند.
محمد باقر قالیباف که سومین نامزدی خود در انتخابات ریاست جمهوری را تجربه می کند، نماینده راست میانه محسوب می شود. او رکورددار حضور در شهرداری تهران به عنوان شهردار است و پیش از اولین کاندیداتوری ناکامش در انتخابات ریاست جمهوری 1384، به عنوان یک چهره نظامی شناخته می شد که در نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی انتظامی، تیپ امام رضا(ع) و لشکر 5 نصر خراسان فرماندهی کرده است و سپس رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز شد و نهایتاً به شهرداری تهران رسید.
سید ابراهیم رئیسی نیز جناح انقلابی جریان راست را در این انتخابات نمایندگی می کند. او از ابتدای جوانی وارد دستگاه قضایی شد. با حکم آیت الله محمد یزدی دادستان تهران شد، سپس ریاست سازمان بازرسی کل کشور را بر عهده گرفت، به مدت یک دهه معاون اول قوه قضاییه شد و تا سال 1394 که با حکم رهبر معظم انقلاب، عهده دار تولیت آستان قدس رضوی شد، دادستان کل کشور بود و هم اینک نیز دادستان ویژه روحانیت است. جریان های انقلابی از او که داماد آیت الله علم الهدی، امام جمعه مشهد است، حمایت می کنند.
بدین ترتیب، طیف های مختلف جناح راست، در این انتخابات نماینده دارند ولی از جناح مقابل نیز که همانند جناح راست، سه کاندیدای تأیید صلاحیت شده است، اصلاح طلبان میانه در انتخابات حضور دارند و سنتی ها و رادیکال ها، غائب صحنه اند.
حسن روحانی، رئیس جمهور کنونی ایران، کاندیدای اصلی این جریان است و معاونش اسحاق جهانگیری نیز با هماهنگی او به میدان آمده است و آن طور که گفته اند قرار نیست تا پایان بماند.
در این میان، مصطفی هاشمی طبا نیز به عنوان یک چهره میانه روی اصلاح طلب که البته در سپهر سیاسی ایران، سال هاست حضور ندارد، تأیید صلاحیت شده است.
او در دولت های مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی و اصلاحات، رئیس سازمان تربیت بدنی بود و در انتخابات ریاست جمهوری سال 1380نیز یکی از کاندیداها بود که البته نفر آخر شد. او پیشتر درباره روحانی گفته بود: "هرچه توفیق روحانی در دولت بیشتر شود برای جریان اعتدال بهتر خواهد بود."
با این حال معلوم نیست که هاشمی طبا تا آخر در صحنه خواهد ماند یا علاوه بر رأی نیاوردن خود - که بسیار محتمل است - از آرای روحانی خواهد کاست. از این رو، عده ای بر این باورند که هاشمی طبا کاندیدا شده است تا جریان کارگزاران بتواند از روحانی سهم خواهی کند، تحلیلی که درستی یا نادرستی آن به زودی عیان خواهد شد.
با این اوصاف می توان گفت که رقابت های انتخاباتی بیشتر حول و حوش سه نام خواهد چرخید: "روحانی، رئیسی و قالیباف" ؛ چرا که جهانگیری قطعاً و هاشمی طبا احتمالاً بعد از مناظره ها انصراف خواهند داد. میر سلیم اگر انصراف ندهد ، تنها رأی جریان مذهبی و اصیل جناح راست سنتی را خواهد داشت که هر چند برای احیای مؤتلفه بسیار حائز اهمیت است ولی قطعاً برای رسیدن به پاستور ناکافی است.
روحانی، به عنوان رئیس جمهور مستقر و نماینده جریان اصلاح و اعتدال، تا آخر می ماند.
رئیسی که گزینه نهایی ائتلاف اکثر نیروهای اصولگرا (جمنا) است، اگر کنار برود به معنای شکست این جریان و پنیه شدن آن همه نشست و برخاست های انتخاباتی است.
همچنین کنار رفتن رئیسی بدین معناست که جریان راست انقلابی برای اولین بار در انتخابات غائب است که پدیده ای نامطلوب و خطرناک برای آینده سیاسی این جریان به شمار می رود.
محمد باقر قالیباف که پیش از این و بعد از اجماع "جمنا" بر روی رئیسی، طی بیانیه ای تصریح کرده بود که کاندیدا نمی شود، خواهد کوشید رئیسی را متقاعد کند که در قیاس با خودش، رأی کمتری دارد تا او به نفع قالیباف کنار برود.
نظر سنجی ها نیز تا کنون نشان می دهد قالیباف، شناخته شده تر و مقبول تر از رئیسی است ولی ائتلاف اصولگرایان، رئیسی را برگزیده و از قالیباف انتطار دارد که آرای خود را به سبد رئیسی هدایت کند و از گود رقابت ها خارج شود؛ امری که برای قالیباف که دو بار در انتخابات ریاست جمهوری شکست خورده، بسیار سخت و گران خواهد آمد.
برعکس اگر قالیباف بماند و رأی بیاورد خواهد توانست این ادعا را بکند که وامدار جریان اصولگرا نیست چرا که آنها رئیسی را برگزیده بودند و قالیباف، شخصاً پا به میدان رقابت ها گذاشت.
با چنین تصویری، اینک سوت آغاز رقابت دمیده شده است و حال نوبت مردم ایران است که کدام چهره را راهی ریاست جمهوری کنند و اداره دولت را به او بسپارند:
حسن روحانی؛ شیخ دیپلمات
ابراهیم رئیسی؛ قاضی پرسابقه
محمد باقر قالیباف؛ سردار دکتر خلبان
اسحاق جهانگیری؛ معاون بی ادعا
مصطفی میر سلیم؛ مهندس سنتی
مصطفی هاشمی طبا؛ قدیمی ناگهان پدیدار شده
29 اردیبهشت، بسیار نزدیک است، روزی که سنگ بنای حرکت ایران برای قرن آینده خورشیدی خواهد بود و فرزندان ایران سود و زیان انتخاب این روز را خواهند برد.منبع: عصر ایران