بگذارید فیش حقوقی رئیس سازمان سینمایی را همه بدانند. حقوق پایه دانشیار دانشگاه تهران ( چهارمیلیون و هشتصد و ... تومان بدون کسورات) از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، این میشود فیش حقوقی رئیس سازمان سینمایی.
حرف شمال بنقل از سايت عبارت؛ اگرچه انتظار می رفت بعد از انتشار فیش حقوقی دلاور حیدرپور؛ رئیس سازمان جهادکشاورزی مازندران، موجی که به راه افتاده بود به ساحل دیگر مدیران استان نیز برسد اما در کمال تعجب آن اتفاق خوب، اولین و آخرین نمونه در استان بود و حالا هم ادامه آن کار اگرچه مورد تقدیر اما دیرهنگام و کم اثر می نماید.
اما حالا جور مدیران مازندرانی داخل استان را یک مدیر مازندرانی ملی و پایتخت نشین کشیده است. حجت الله ایوبی؛معاون وزیر فرهنگ و رییس سازمان سینمایی با اعلام رقم فیش حقوقیاش که در حدود 4 میلیون و 800 هزار تومان است به دومین مدیر عالی رتبه مازندرانی بدل شد که دست به این کار زده است.
شاید این فرصت مناسبی برای انتشار فیش حقوقی کشاورزیان، صالحی امیری و دیگر مدیران ملی مازندران باشد، اما به نظر می رسد دیگر زمان مناسب برای این کار گذشته و امروز آن اثرگذاری خاص خود را در زمانه مورد نیازش از دست داده است. لکن هرخبر و اقدامی که به شفافیت بیشتر کمک کند، آنهم در هم زمانی قابل تحصین است.
در متن رییس سازمان سینمایی آمده است: «باز هم انتخاباتی دیگر در راه است و چه خوب که ما میتوانیم به خودمان ببالیم که انتخابات داریم. مردم سالاری دینی داریم. حالا که آب از آسیابهای بهارستان افتاده و تکلیف کرسیهای ریاست و غیر ریاست هم روشن شد. ناخودآگاه ذهنها میرود به سوی سال 96.
سال پایان یک دوره از یک دولت. دولتی که میکوشد پیام آور امید باشد در عرصههای داخلی و خارجی. اتفاقا همین امید را باید نشانه گرفت. پس باید سراغ آن جاههایی رفت که نسیم امید در آنجاها وزیدن گرفته. و این است فلسفه ماجراهای این روزهای سینما. سینمایی که سرپاست. پیش میرود. قلمروهای از دست رفتهاش را فتح میکند. سینمایی که مخاطب دارد. سینمایی که میفروشد. سینمایی که سرمایه اصلیاش یعنی مردم را باز مییابد.
صفهای طولانی در برابر سینماها همان اندازه که برای دوستداران فرهنگ وهنر این سرزمین و برای علاقه مندان به نظام جمهوری اسلامی ایران یک خبر خوب است، میتواند خبری ناخوشایند برای آنهایی باشد که پر هستند از کینه نسبت به مردم و نظام. میتازند از سرخشم با تیرهای آشکار و پنهان. مفاهیم ارزشمند، میشود دستاویزی برای تسویه حسابهای سیاسی. گوشهای ناشنوایی که نشنید فریادهای برخاسته از دل و جان پیر دیر و رهبر هشیار را درباره «شبیخون فرهنگی»،« تهاجم فرهنگی» و«ناتوی فرهنگی».
اینک به بهانه «ولنگاری فرهنگی» میتازد بیرحمانه بر مدیران امین و پاکدست و با غیرت سینمای ایران. آنها که این همه فریاد را در روزگاری که زور در بازو و زر در ترازو داشتند نشنیدند، امروز دایههای مهربانتر از مادر شدهاند. فیش حقوقی میخواهند. در این فیش بازار سیاسی که راه افتاده کمی هم خودمان را به جای مردمی بگذاریم که در اوج سختیها با این خبرها بمباران میشوند. و آن وقت ما انتظار داریم به دولت و نظام اعتماد کنند.
به این دوستان میگویم نگران نباشید.خیالتان راحت در سازمان سینمایی هیچ مدیری در دو سال و ده ماه ( یک میلیارد و چهارصد شصت و نه میلیون و نه صد و هشتاد وشش هزار و نه صد و چهل و هفت تومان) نمیگیرد ( تقیسم بر هزار کنید می شود معادل دلاری).
از پاداشهای چند ده میلیونی خبری نیست. اینجا دیگر به بهانه خرید تجهیزات سینمایی از اروپا صدهزار دلار گم نمیشود. بدون گذر از هیچ شورا و فیلتری به شخصیتهای حقیقی و حقوقی دوست و زحمتکش پولهای بی حساب و کتاب چندصدمیلیونی و میلیاردی داده نمیشود. ( به رغم همه فشارها هنوز منتشر نشده ولی ...). هیچ سایت خبری با هزینه دولت برای برای شخصی سازی در روزمباد تاسیس نمیشود. اینجا همه چیز روشن است. این چند کلمه هم اگر نبود درخواست صریح دوستان گفته نمیشد.
ماجرای شیرین فیشها ادامه دارد. قطار سیاست راه افتاده. از بخت بدِ اهالی فرهنگ، قطار سیاست که دراین سرزمین چندان هم خالی نمیرود، ایستگاههای پرشماری در سرزمین فرهنگ و هنر و بویژه سینما دارد. حالا در این فیش بازار سیاست بگذارید فیش حقوقی رئیس سازمان سینمایی را همه بدانند. حقوق پایه دانشیار دانشگاه تهران + 48.627.224 ( چهارمیلیون و هشتصد و ... تومان بدون کسورات) از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، این میشود فیش حقوقی رئیس سازمان سینمایی.
بگذریم انتخابات 96 در پیش است. قطار سیاست ایستگاههای پرشماری در عرصه فرهنگ و هنر و بویژه سینما دارد. سینماگران اما هوشیارند. دست رقیبان سینما را خواندهاند. فریب این فیشبازیها و رجز خوانیها را نمیخورند. با آرامش دستاوردهایشان را پاس میدارند. سینما به پیش میرود. موفقیتهای سینماگران در ایران و جهان ادامه خواهد داشت.»