حبیب محبیان معروف به حبیب (خواننده قدیمی) به دلیل ایست قلبی در روستای نیاسته کتالم رامسر درگذشت.
دلیل مرگ
زکریا اشک پور سخنگوی مرکز اورژانس مازندران افزود: صبح امروز جمعه در ساعت ۹ و ۱۷ طی تماس با مرکز پیام اورژانس غرب استان مازندران درخواست آمبولانس شد و مورد مأموریت در روستای نیاسته در کتالم رامسر بود.
وی اظهار داشت: پس از اعلام مأموریت بلافاصله، همکاران به محل اعزام شدند و پس از بررسی وضعیت متوجه شدند که متأسفانه ایشان فاقد هرگونه علائم حیاتی و سیانوز کامل و مردمکها گشاد شده بود.
اشک پور افزود: وی سابقه مشکل قلبی داشته و اقدامات احیا مؤثر نبود.
حبیب که بود؟
حبیب در ۴ مهر ۱۳۳۱ مهر بهدنیا آمد. در خانواده او، برادرانش نیز به موسیقی علاقه داشتند اما تنها خود حبیب به موسیقی حرفهای روی آورد. برادران او منوچهر، منصور و محمود، و خواهران او مریم و افت هستند. منصور برادر حبیب در سال ۱۳۹۲ از دنیا رفت. فرزندان منصور محبیان عبارتند از: مهدیس، پردیس، رضا و نوادگان او، آریان حقیقی، ملودی حقیقی و پارسا قدرتیپور هستند.
علیرغم تمایل سایر برادرانش به ویولن علاقه وی از ابتدا به گیتار بود. دوران نوجوانی حبیب مصادف با پیدایش گروه بیتلز شد و این باعث علاقه بیشتر وی به موزیک گردید. با پذیرفته شدن در آزمون صداوسیما، زیر نظر حنانه به فراگیری اصول و تدابیر آهنگسازی روی آورد. بعدها وی توانست بهعنوان خواننده در تلویزیون استخدام شود. وی بعد از ۲ سال از استخدام در رادیو و تلویزیون به سربازی رفت.
همسر اول حبیب، شادی نام داشت. احمدرضا تنها فرزند حبیب از وی است که در ایران زندگی میکند.
بنا به روایت دوستداران حبیب؛ روزی شادی در خیابان پایش پیچ میخورد و به علت آنکه احمدرضا را در آغوش داشته به زمین میافتد و در بیمارستان به دلیل حساسیت به آمپول در عرض چند دقیقه فوت میکند. تقریباً همزمان با فوت همسر حبیب، مادر او نیز، بهعلت حمله قلبی فوت میکند و این حوادث باعث میگردد که در اولین آلبومش مرد تنهای شب که در سال ۱۳۵۶ انتشار یافت بیشتر آهنگها را بهیاد ایشان بخواند.
بعد از آن بود که شایعه شد آهنگهای مادر و «خرس کوکی» را بهیاد مادرش، شهلای من «خواب سرخ بوسهها» را بهیاد همسرش و «نگاهم» را بهیاد هر دوی ایشان خواند.
همسر دوم حبیب ناهید نام دارد که «محمد محبیان» ثمره ازدواج با اوست. وی از معدود خوانندگانی است که در اجرای آهنگهایشان از گیتار دوازده سیم استفاده میکرد
ترک ایران و بازگشت مجدد
حبیب در سال ۱۳۶۰ ایران را ترک کرد و در سال ۱۳۶۴ در آمریکا ساکن شداو در سال ۱۳۸۸ با نگاشتن نامهای به رئیس جمهور وقت، احمدی نژاد خواستار حضور در کشور شد و با موافقت ضمنی و پذیرفتن رعایت برخی شرایط به همراه خانواده اش به ایران بازگشت و در رامسر پهارصد دستگاه اقامت کرد
آلبوم و کنسرت در ایران
حبیب در سال ۱۳۸۹ درخواست خود برای دریافت مجوز انتشار آلبوم را ارائه کرد و اعلام کرد که میخواهد در ورزشگاه آزادی نسرت برگزار کند؛ و ادعا کرد که این کنسرت اگر ۱۰ شب هم برگزار شود، ۱۰۰ هزار نفری آزادی خالی نمیشود
رحیم مشایی رئیس دفتر محمود احمدینژاد در واکنش به حضور حبیب در ایران گفت: اینکه یک ایرانی بخواهد فعالیتی در داخل و خارج از کشور داشته باشد، مطابق چارچوب و قوانین آزاد است و مشکلی ندارد. فعالیت هنری در همه بخشها از جمله موسیقی برای همه هنرمندان در داخل و خارج از کشور آزاد است و برگشت به ایران برای کسی مشکلی ندارد
اما حمید شاهآبادی معاون هنری وزیر ارشاد دولت دهم در سال ۱۳۹۱ گفت: «خوانندهای که به ایران بازگشته از وزارت ارشاد مجوزی ندارد و آنچه گفته و شنیده شده شایعه است
در سال ۱۳۹۳ نوش آبادی )سخنگوی وزارت ارشاد دولت روحانی گفت: «ایشان میتواند با توجه به نگاه و رویکرد دولت یازدهم به محتوای آثار فرهنگی و هنری، مجدداً به ارائه آلبوم خود برای اخذ مجوز اقدام کند. ارائه مجوز به آثار هنری ربطی به تولید در دولت قبل ندارد و ویژگیهای اثر ارائه شده در شرایط حاضر ملاک است»
بعد از آن بود که سید احمد خاتمی موقت تهران در واکنش بهاین موضوع (حضور حبیب در ایران) گفت: «ایران جای خوانندههای لس آنجلسی نیست. حبیب در آخرین مصاحبهخود اعلام کرد که با اختیار خود به ایران برگشته و قطعهای بهنام «عشقهای خدایی» را در آلبوم جدید خود ساخته است.
انتشار کتاب مرد تنهای شب
در سال ۱۳۹۳ کتاب «مرد تنهای شب» به قلم حبیب انتشار یافت و در نمایشگاه کتاب تهران همانسال ارائه شد. این کتاب برگزیدهای از آثار و ترانههای حبیب در همه سالهای فعالیت اش را تشکیل داده است
حاشیهها
حبیب در ۲۶ آبان ۱۳۹۳ برای عرض تسلیت به خانه پاشایی رفت
در طول مراسم ختم همسر بنیامین شایعه شده بود که حبیب در مراسم حضور داشته است
حبیب در مراسم ختم علی طباطبایی ازیگر حضور پیدا کرد.
حضور در سومین جشن موسیقی ما در ۱۸ مهر ۱۳۹۴ در تهران و اهدای جایزه به ناصر فرهودی
گفتگوی با یکی از همسایگان حبیب
بعد از این واقعه در گفتگویی تلفنی با آقای شمس یکی از همسایگان حبیب در رامسردرباره این حادثه پرس و جو کرد. آقای شمس با اظهار تاسف و ناراحتی فراوان ضمن تسلیت این واقعه به جامعه هنری کشور گفت: ایشان حالشان خوب بود و مشکلی نداشتند البته سابقه بیماری قلبی داشتند و خوردنی های مضر را مصرف نمی کردند، مثل گوشت و نمک و غیره... حتی ورزش هم می کردند و خیلی امیدوار بودند که یک کنسرت خوب در رامسر یا ساری داشته باشند.
وی افزود: حبیب مازندران را خیلی دوست داشت و به مردم ایران عشق می ورزید، صبح واقعا این جا شلوغ شده بود و همه مردم متاثر شدند در مدت اقامتشان واقعا آزادی به کسی نرساندند و همه ما خاطره خوبی از آقای حبیب داریم.
آقای شمس ادامه داد: امیدواریم تشییع جنازه خوبی را برای او شاهد باشیم، خدا را رحمتش کند، در ماه رمضان از دنیا رفت که ماه پربرکتی است.
شهریور ماه سال 93 خبرگزاری ایسنا گزارشی از محل زندگی حبیبی منتشر کرد که در ادامه آن را از نظر می گذرانید:
اینجا شهرک چهارصد دستگاه است. شهرکی کوچک در رامسر. جایی در مرکز شهر. خیابان کاخ را که به سمت دریا بروید، به شهرک میرسید. شهرکی که ۱۷ خیابان دارد و یکی از شیکترین بخشهای رامسر به حساب میآید. اما الان چند ماهی میشود که ویلایی ساده در این شهرک برای اهالی رامسر خبر ساز شده، ویلایی که حبیب در آن زندگی میکند.
به گزارش ایسنا، هفتهنامه تماشاگران امروز در گزارشی با این مقدمه نوشت: شاید نیازی به توضیح نباشد که شهرک چهارصد دستگاه، ۴۰۰ ویلا دارد. ویلاهایی که قیمت بعضی از آنها به بالای یک میلیارد تومان هم میرسد. اما این ویلا که حبیب محبیان در آن زندگی میکند نسبت به ویلاهای دیگر شهر چهارصد دستگاه متمایز است. او از سال ۱۳۸۸ که از آمریکا به ایران برگشت، مستقیم به رامسر رفت؛ اما چرا رامسر؟ شاید ابتدا تصور شود که حبیب محبیان اصالتی مازندرانی دارد. اما در صفحه رسمی حبیب در سایت ویکیپدیا نوشته شده: «حبیب در ۴ مهرماه سال ۱۳۳۱ در شمیران تهران متولد شد. البته بعضی از سایتهای خبری محل تولد او را آذربایجانغربی میدانند. او سه سالی را در ارومیه سپری کرده و چند سالی را هم در تبریز گذراند. سپس همراه خانوادهاش به تهران آمده و در محله شمیران ساکن شد.» پس با این حساب چرا حبیب پس از بازگشت به ایران مازندران را برای زندگی انتخاب کرد؟
چرا رامسر؟
براساس شنیدهها، اسفندیار رحیممشایی نقش تاثیرگذاری در بازگشت حبیب به ایران داشت. رییس دفتر محمود احمدینژاد که در سال ۱۳۸۸ مشاور فرهنگی رییس دولت هم به حساب میآمد، یکی از واسطههای بازگشت او به ایران بود. حتی یکی دو سایت خبری هم گزارشهای کوتاهی از نقش رییس دفتر احمدینژاد در بازگشت حبیب منتشر کردند. سایت خبری موسیقی ما سوم بهمن ماه ۱۳۸۸ نوشت: «اسفندیار رحیممشایی اخیرا با حبیب محبیان یکی از خوانندگان موسیقی که تا چند سال پیش در آن سوی مرزها به برگزاری کنسرتهای آنچنانی مشغول بود، دیدار کرده. مشایی در دیدار خود با حبیب محبیان مطالبی را در خصوص مسایل هنری و فرهنگی مطرح کرده است. یک منبع آگاه در توضیح این خبر گفته بود: چند تن از فعالان عرصه موسیقی هم در دیدار خصوصی مشایی و حبیب حضور داشتهاند که هنوز خبری از جزییات و مسایل مطرح شده در این دیدار منتشر نشده است.» اما ارتباط با این موضوع با اقامت حبیب در رامسر چیست؟ اصالت اسفندیار رحیممشایی به روستای مشاکلا برمیگردد. روستایی در حاشیه رامسر که رحیممشایی در سالهای گذشته هم به آنجا رفت و آمد زیادی داشته. شنیده میشود در روزهای ابتدایی بازگشت حبیب به ایران رحیممشایی باعث دوستی آقای خواننده با نجفی رییس تلهکابین رامسر میشود. این دوستی نوپا باعث میشود حبیب رامسر را برای اقامت انتخاب کند تا از هیاهوی تهران دور باشد. او در روزهای ابتدایی حضورش در رامسر در خانهباغی در بالای تله کابین رامسر زندگی میکرد و توریستهایی که به بام رامسر میرفتند، «مرد تنهای شب» را میدیدند که به تنهایی در ارتفاع بالای شهر ساحلی زندگی میکند. اما او چند ماهی است که دیگر خانهباغ در ارتفاع را رها کرده و به ویلایی آمده که فاصله کمی با دریای خزر دارد، فاصلهای کمتر از ۱۰۰ متر!
ویلا برای کیست؟
شهرک چهارصد دستگاه ۱۷ کوچه دارد. به شهرک که بروید از هر کسی آدرس منزل حبیب را بپرسید به راحتی شما را راهنمایی میکنند: وقتی به در ورودی ویلا میرسید باور نمیکنید کسی که در رسانهها اینقدر جنجالساز است، در ویلایی به این سادگی زندگی کند. وقتی از مشاور املاکی که در شهرک چهارصد دستگاه است، میپرسیم، قیمت ویلا را چیزی حدود ۵۰۰ میلیون تومان تخمین میزند. البته حبیب این ویلا را نخریده است. مشاور املاک رامسری که نمیخواهد نامش فاش شود، گفت: «تا جایی که من میدانم در سالهای گذشته این ملک خرید و فروش نشده. اگر کسی آن را به آقای حبیب میفروخت، حتما ما هم در جریان بودیم. فکر میکنم این ویلا برای یکی از دوستان آقای حبیب باشد که آن را برای اقامت ایشان به او داده است. شاید هم ایشان این ویلا را رهن کرده باشند.» اما حبیب در این ویلا با چه افرادی زندگی میکند؟
چه تفریحاتی دارد؟
غیر از روزهایی که به تلهکابین رامسر میرود تا به دوستانش سر بزند، دیگر کسی او را در شهر ندیده است. از خانه بیرون نمیزند. اگر بخواهد با دوستانش دور هم جمع شوند، باز هم ترجیح میدهد دوستانش به ویلای او بروند. در رامسر شایعه شده که او تعهد داده در هیچ میهمانی شرکت نکند. اما دوستان صمیمیتر حبیب این ماجرا را تکذیب میکنند. یکی از دوستان حبیب گفت: «روحیه خودش اینطوری است. اصلا محدودیتی در این زمینه ندارد. اما روحیه خاصی دارد که اگر هم کسی از دوستان او را به منزلش دعوت کند، قبول نمیکند و او همه را به ویلایش دعوت میکند. بیشتر وقتها آقای حبیب میزبان هستند و ما را میهمان میکنند. ایشان همیشه به ما لطف دارند.» اما برخلاف حبیب که گوشهگیر و منزوی است، هر وقت پسرش محمد به رامسر میرود، همه او را در خیابانهای شهر میبینند که بدون هیچمشکلی در سطح شهر میگردد.
چرا بازداشت شد؟
یکی دو ماه پیش بود که خبر بازداشت حبیب منتشر شد. او یکی دو روز بازداشت شد و بعد بدون هیچ مشکلی آزاد شد. نکته اصلی در این اتفاق سفر او به ماسوله بود، چراکه در رامسر نیروی انتظامی با حضور حبیب در شهر کنار آمده و دو طرف ارتباط محترمانهای با هم دارند. حبیب تفریحات زیادی در رامسر ندارد. غیر از حضور چند روز یک بار در تله کابین که دیگر همه به حضورش عادت کردهاند، او هر یکی دو هفته سری هم به ویلای دوستش در جواهردره میزند. جایی در ارتفاعات رامسر که آبوهوای مطبوعی دارد و آقای خواننده زیاد به آنجا سر میزند.
روزهایی که در بیمارستان بستری شد
حبیب در سال ۱۳۳۱ به دنیا آمده. چهارم مهرماه او ۶۲ سالش میشود، ولی بد نیست بدانید که با وجود این سن و سال، بدن سالم و ورزیدهای دارد. ظاهرا تنها باری که او در دوران زندگی در رامسر مشکل داشته، به سال ۱۳۹۰ برمیگردد. حبیب در آن سال عارضه قلبی پیدا کرد و برای چند روز در بیمارستان امام سجاد رامسر بستری شد. یکی از کارکنانی که در دوران بستری شدن حبیب در بیمارستان شاغل بوده، گفت: «آن روزی که آقای حبیب در بیمارستان بستری شد، هیچ کسی از اقوام همراهشان نبود. یکی، دو نفر از دوستانشان همراهشان بودند. البته در پرونده پزشکی ایشان ذکر شده بود که سابقه عارضه قلبی هم دارند. در روزی که آقای حبیب مرخص شدند خانم و آقایی آمدند و کارهای ترخیص را انجام دادند. در روزهایی که در بیمارستان بستری شده بود، با کارکنان برخورد گرمی داشت و با ما خوب برخورد میکرد. البته کم حرف بود و بیشتر ترجیح میداد در تنهایی استراحت کند.»/منبع: عبارت و ايسنا