عده ای فرصت طلب ، در اثر این انشقاق پیش آمده، کف و سوت و هورا کشیدند و درهمان میانه ایام انتخابات مجلس دهم ، نفوذی های خود را مامور خروج از طیف و اتاق فکر خود؛ و وارد شدن به طیف گله مند، نمودند!
به گزارش حرف شمال، محمدصفرلفوتی ، فعال سیاسی و رسانه ای استان مازندران ، طی ارسال یادداشتی ، به خطر ورود نفوذی های اصلاح طلب نما و استارت پروژه مخفی جذب جوانان مستعد، اما دلخور از رفتار برخی بزرگان اصلاحات در استان ها و شهرستان ها و داغ شدن بازار مغالطه گران سیاسی به بهانه رویش نسل نوین و گفتمان جدید ، هشدار و تحلیل موشکافانه ای ارائه نموده است که متن کامل آن به شرح ذیل می باشد:
پس از گذشت چند ماه از برگزاری دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی ، شاهد اختتامیه مجلس نهم و افتتاح مجلس دهم بودیم و چندی دیگر بیش از پیش به صورت جدی وارد مباحث دوازدهمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری و پنجمین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا می گردیم و روز به روز به آن نزدیک و نزدیکتر می شویم؛ بازار انتخابات که داغ بشود، بازار مغالطه هم داغ می شود و این روزها که تنور انتخابات به سمت گرم شدن می رود ، خطر مغالطه ها نیز بیشتر حس می شود! به همین جهت ، درگیری های کلامی آهسته و پیوسته ، بیشتر از قبل ، خودشان را نشان می دهند؛ واژه هایی چون اصلاح طلب تندرو،اصولگرای افراطی،اصلاح طلبان یا اصولگرایان سنتی،اعتدالگرایان دولتی،اصلاح طلب نما،اصولگرا نما،اصلاحات نوین،جریان سوم، گفتمان جدید، ووو... واژگانی هستند که از سوی فعالین سیاسی و انتخاباتی و رسانه ای ، تبدیل به سوژه اصلی برای جدال گفتمانی گردیده اند که متاسفانه گاه همراه با توهین می باشد!!!
در مسائل کلان کشور و تصمیم گیری هایی که همیشه همراه با حاشیه بوده اند،همانند مبحث توافق هسته ای ، وقتی که صحبت به تنش زدایی می رسد، حرف آمریکا هم پیش میاید و کم نیستند افرادی که در مقابل واژه تنش زدایی ، اندیشه نرمش در برابر آمریکا در ذهنشان تداعی می گردد و البته از آنسو تندروهایی هم هستند که معتقدند، فصل شلیک موشک هاست!!!
دراین یادداشت نیز قرار است صحبت از تنش زدایی میان دو گروه مدعی اصلاح طلبی نوین و رویش جریان و گفتمان جدید و نیز بزرگان استخوان خرد کرده اصلاح طلب شود و همه آنها دعوت به آرامش و اتحاد گردند! اما در همین ابتدا عرض می کنم که قرار نیست نرمشی در برابر آمریکا داشته باشیم و یا موشکی شلیک کنیم!!! بلکه مقصود پرده برداری از نفوذ آمریکایی های داخلی! است و هشدار از این بابت که مراقب باشیم به دام آنها نیافتیم! منظورم این نیست که حالا عده ای در داخل کشور وصل به آمریکا هستند و می خواهند نفوذ کنند ، نه! منظور نگارنده این است که عده ای فرصت طلب ، از اختلافات فی مابین جوانان و بزررگترها، در حال سوء استفاده هایی هستند که اگر در نطفه خفه نشود ، خطر آنها برای جریان اصلاح طلبی ، کمتر از خطر آمریکا برای مصالح کشور نخواهد بود!!
یکی از واقعیت های تلخ جامعه ما ، گسل و فاصله میان نسل گذشته و نسل آینده است و این به جریانات سیاسی کشور ازجمله طیف اصلاحات نیز رسوخ کرده ، و معلوم نیست چه کسی باید به این فاصله بیاندیشد؟! متاسفانه جوانانی که به طرق و دلایل مختلف ، دلخور می باشند و به دلیل اینکه کمتر مورد توجه و مشارکت در تصمیم گیری های کلان قرار می گیرند، قلب و ذهنشان از رفتارهای بزرگان اصلاحات به ویژه در استان ها و شهرستان ها ، دل چرکین شده است ؛ امکان دارد براساس شور و اشتیاق جوانی ، به صورت احساسی تصمیم هایی بگیرند که باعث فروپاشی کل جریان اصلاحات شود!
این جوانان به دلیل عدم توجه ، می خواهند خودی نشان دهند و بگویند ماهستیم و می توانیم جای شماها باشیم و حالا که ما را در گردونه مدیریتی سیاسی خود راه نمی دهید و باید پشت در فال گوش بایستیم تا ببینیم چه تصمیمی برای ما و آینده اصلاحات می گیرید و توجه ای به اندیشه و تجربه ها و نظرهای ما جوانانی که سال های سال است چه از لحاظ فکری و طرح و ائده و چه به عنوان نیروی انسانی ، در عرصه های مختلف سیاسی و انتخاباتی مورد بهره برداری اتان قرارگرفته ایم ، ندارید ، پس خودمان بلند می شویم و یک خانه ای بنا می کنیم تا در پس گردونه های شب نشینی های آن ، کاری کنیم که درب خانه را به رویمان بازکنید و شاید هم اصلا درب خانه اتان را پلمب کنیم!!!
در این میان نیز عده ای فرصت طلب ، در اثر این انشقاق پیش آمده، کف و سوت و هورا کشیدند و درهمان میانه ایام انتخابات مجلس دهم ، نفوذی های خود را مامور خروج از طیف و اتاق فکر خود؛ و وارد شدن به طیف گله مند، نمودند! تا با برنامه ریزی زیرکانه ، خود را دلگیر و دلچرکین از گروه قبلی نشان داده و وارد زمین بازی حریف شوند و الان در دوران پسا انتخابات، جوانان سرخورده تیم مقابل را گرد خود جمع کرده و به این بهانه که آنور مرا تحویل نمی گیرند و اینور شما را ، پس بیاییم خودمان کاری کنیم...!!! و این جوانان دل پاک و بی خبر از زد و بندها و حیله های خفته ی پنهان اتاق فکر آقایان خاص! ، تن به بازی عضو مثلا جدا شده ، داده اند که اگر ادامه پیدا نماید ، سرانجامش نامعلوم و مبهم است...! چراکه معلوم نیست چه اتفاقات ناخوشایندی رقم زده شود و چه افرادی در زیر این عقده ها له شوند و چه بزرگانی لگدمال گردند و استارت عبور از آنها کلید بخورد!
روی سخنم با بزرگانی است که همواره به طور شفاهی به حضور ونقش جوانان تاکید دارند ولی در عمل اثری از این اعتقاد دیده نمی شود و گویا این بی اعتمادی به جوانان برای بزرگان ما دیکته و نهادینه شده است! کسی دست پیش نیاورده که این جوانان رد کرده باشند! کسی نپرسیده که این ها پاسخ نداده باشند! کسی نخوانده که این ها نیامده باشند! پس شاید بتوان به آنها هم حق داد !
عدم بکارگیری اصلاح طلبان از نیروهای جوان ، در گذشته آسیب های جدی را به جریان اصلاحات وارد کرده است. به طور نمونه می توان به انتخابات سال 84 اشاره کرد، بسیاری وجود کاندیداهای متعدد از جریان اصلاحات را دلیل به قدرت رسیدن اصولگرایان می دانند ولی به واقع نمی توان از نا امید شدن بدنه ی اجتماعی و به طور اخص جوانان که طی برخوردهایی که در سالیان گذشته انجام شده بود به راحتی گذشت.
در انتخابات 92 نیز همه دیدند که جوانان نقش تعیین کننده و محوری را ایفا کردند ؛ به اعتقاد بسیاری از سیاسیون در انتخابات سال گذشته هم این جوانان اصلاح طلب بودند که با درایت و واقع بینی حماسه سیاسی را رقم زدند و بالواقع اینها بودند که با ارائه طرح و ائیده هایی ناب ، به صورت غیر رسمی مدیریت اتاق فکر اصلاح طلبان را در استان ها و شهرستان ها برعهده داشتند و بسیار ماهرانه توانستند از عهده هدایت افکارعمومی برآیند.
حال کسی نمی تواند تردیدی در حضور موثر جوانان داشته باشد، به عقیده بنده بهتراست قبل ازاینکه جریان های مخالف اصلاح طلبی ، موفق شوند تا به بهانه رویش نسل جدید و نوین اصلاحات،جوانان دلخور و ناراحت از روش های دیکتاتورمابانه برخی از بزرگان اصلاحات در شهرستان ها و استان ها، را جذب خود کنند و انقلابی نرم در داخل جریان اصلاح طلبی راه بیاندازند و بصورت خاموش پروژه عبور از بزرگان را استارت بزنند و موفق به نابودی اصلاحات دراین مناطق شوند، با بکارگیری جوانان اندیشمند،خردمند،فعال،صاحب نظر،منتقد و پراز شکایت از رفتارهای گذشته شما بزرگان ، آنها را گردهم آورید و در یک نشست دوستانه و صمیمی ، به پرسش ها و انتقادهای فراوان و شاید گاه تند و تیز و بدون رودربایسی های جوانانه اشان ، پاسخی ارائه و ذهن آنها را درخصوص عملکرد خود روشن و شفاف کنید.
دربین آنها جوانانی وجود دارند که شاید به معنای واقعی کلمه بتوان بعنوان یک تئوریسین مورد استفاده قرارگیرند، دست آنان را به گرمی بفشارید و بگذارید به صورت رسمی در مرکز تصمیم گیری حضور داشته باشند و از خلاقیت های بی نظیر آنها بهره مند شوید، تا با تکیه بر تجارب نسل پیشین خود و بدور از هیاهو و جنجال و تنش های موجود و خارج از کینه و بغض و حب های حاضر ، پا به عرصه بگذارند و نسل قدیم و جدید اصلاح طلبان ، بتوانند در کنار یکدیگر به مسیر آگاه سازی و آبادسازی کشور تحت تفکر اصلاح طلبانه ادامه دهند و اینگونه از وجود انشقاق های اینچنینی و نیز سو استفاده دیگرانی که می خواهند از این اختلاف ها ، مصادره به مطلوب کنند جلوگیری شود.
ما می توانیم با کمک یکدیگر بر فتنه انشقاق در جریان اصلاح طلبی فائق آییم و باور داشته باشیم به راستی که پیروزی از آن راست کرداران است.
محمدصفر لفوتي/ روزنامه نگار