حرف شمال_ «یک طرح خطرناک» عنوانی است که بارها برای انتقال آب خزر به کویر استفادهشده، طرحی که این روزها به کابوس دریای مازندران و رویای کویر ایران تبدیلشده، متخصصان میگویند فاجعهای درراه است.
از سالیان قبل بحران آب و تشدید آن در برخی از مناطق کشور، فکر انتقال آب را در ذهن مسئولان ایجاد کرد تا بتوان از این طریق مشکل را برطرف کرد. اجرای طرح انتقال آب خزر به استانهای مرکزی ایران طی یک ماه اخیر دوباره با اعلام رئیسجمهور سر زبانها افتاده است، طرحی که هنوز هم اماواگرهای بسیاری با خود دارد.
پیشینه طرح ایجاد کانال آب شمال - جنوب
ایجاد کانال آبی که شمال و جنوب ایران را به هم متصل کند رؤیایی دیرینه است، اولین طرح توسط مهندس هومان فرزاد در سال ۱۳۴۵ نوشتهشده که وی این طرح را به سازمان پژوهشهای علمی کشور ارائه داد.
بر اساس این طرح باید بین دریای خزر و خلیجفارس دریاچههایی ایجاد شود تا این دو دریا به هم متصل شوند، سالها بعد و در دوران پس از انقلاب نیز طرح دیگری هم توسط مسعود قمی به نخستوزیر وقت ارائه شد و ساخت این کانال در دوران دولت سازندگی و اصلاحات نیز بررسی شد. این طرح جزو آن طرحهای پرسروصدایی بود که در زمان ریاست جمهوری احمدینژاد نیز مطرح شد و در آن زمان نیز با انتقادات بسیاری روبهرو بود.
وقتیکه همه متخصصان و منتقدان انتقال آب خزر به کویر را تصمیمی عجولانه و غیر کارشناسی نامیدهاند، چرایی ادامه این طرح در دولتی که باید به دیدگاههای محیطزیستی احترام بگذارد و دیدگاههای کارشناسی را محور برنامههای خودش بداند، پرسش مهمی است.
سرانجام کلنگ این پروژه توسط محمود احمدینژاد زده و بعد از مدتی متوقف شد ولی متأسفانه مجدد وزارت نیرو قصد دارد این طرح را اجرا کند و حتی در این خصوص نیز ارزیابی زیستمحیطی را انجام دادهاند و طرح آن به سازمان محیطزیست نیز ارائهشده ولی جوابیهای از سوی محیطزیست در این خصوص صادر نشده است.
یکی از مهمترین نگرانیهایی که درزمینهٔ اجرای این طرح ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده عواقب و نتایجی است که اجرای این طرح برای محیطزیست منطقه چه در مبدأ، چه در مسیر و چه در مقصد در پی خواهد داشت. این طرح علاوه بر اینکه ازنظر اقتصادی دارای بار مالی بسیار بالایی است، رؤیایی است که دولتهای قبل و بعد از انقلاب درگیر آن بودهاند.
فاجعه دیگری درراه است...
این بار تصمیم گیران کلان کشور قصد دارند با انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی ایران، فاجعه زیستمحیطی دیگری را برای این کشور رقم بزنند. این پروژه بهاصطلاح کلان را پیش از این برخی کشورها مانند عربستان، لیبی و اتحاد جماهیر شوروی تجربه کرده و نتیجه اسفبار آن را دیدهاند.
به اعتقاد کارشناسان و صاحبنظران، بیشک مطرح کردن چنین پروژههایی نشان از عدم اطلاع و درک اکولوژیک نسبت به پهنههای طبیعی هم چون بیابان، مرتع، جنگل و دریا دارد.
شوربختانه دولتمردان ما میخواهند تجربه چندباره شکستخورده را بار دیگر تجربه کنند درحالیکه تنها با ۳۰ درصد صرفهجویی در مصرف آب کشاورزی و آمادهسازی زیرساختهای آبیاری مدرن، اجرای چنین طرحهایی بلا موضوع میشود.
نابودی اکوسیستم دریای خزر و هجوم ریز گردهای نمک برای مردم شمال کشور، نابودی جنگلها در مسیر البرز و گسست اکولوژیک در طبیعت فجایعی است که با انتقال آب دریای خزر رقم می خورد
به اعتقاد کارشناسان، یقیناً با انتقال آب دریای خزر همه زیستبومها حتی بیابان را هم نابود خواهیم کرد، نابودی اکوسیستم دریای خزر و هجوم ریزگردهای نمکی برای مردم شمال کشور، نابودی جنگلها در مسیر البرز و گسست اکولوژیک در طبیعت، فجایعی است از این تفکر بهاصطلاح توسعه مدارانه که کوچکترین توجهی نسبت به توان تابآوری طبیعت و پایداری سرزمین ندارد.
پرفسور عطاءالله قبادیان عضو هیئتعلمی دانشگاه وین اتریش در رابطه با اثرات زیستمحیطی انتقال آب دریای مازندران به سمنان میگوید: دریای مازندران با اطلاعاتی که من از سال ۱۳۷۰ دارم، حدود هشتتا ۱۰ میلیارد مترمکعب با کمبود آب مواجه است، یعنی دارای بیلان منفی است و برداشت آب از این دریاچه، در حدود ۲۰۰ تا ۵۰۰ میلیون مترمکعب، در صورتی امکانپذیر است که جایگزینی صورت گیرد. جایگزینی بدینصورت است که باید سرشاخههای برداشتهشده پس داده شود و همچنین در مازندران یک سری کارهای ساماندهی، همچون تقویت سرشاخهها و بازسازی حوزههای آبخیز انجام شود.
وی افزود: سمنان در حال تبدیلشدن به یک مرکز جمعیتی بوده و این امر اجتنابناپذیر است و در حال حاضر، سمنان سرشاخه آب مازندران را میبرد و تاکنون آب چند چشمه را انتقال داده است.
وی بابیان اینکه غلظت آب دریای مازندران پایینتر از دریاهای معمولی است، افزود: آبی که از دریای مازندران برداشت میشود، نباید در ساحل تصفیه و نمک در مازندران ریخته شود. بلکه باید آب مستقیماً به مرکز ایران رود و در آنجا باانرژی خورشیدی تصفیه شود، بنابراین اساس طرح تصفیه آب در مازندران اشتباه است زیرا ما حق نداریم در مازندران آبشیرینکن بگذاریم. این امر یک فاجعه است.
پرفسور قبادیان همچنین افزود: در منطقه ساحلی مازندران ما باید نوار عریض جنگلی ایجاد کنیم که تا گرگان را بپوشاند. چراکه اگر ذرهای اختلال در آب دریای این منطقه صورت گیرد، کویر از سمت گرگان پیشروی میکند، در صحرای ترکمنستان تالابهای جذب نمکداریم که سالیانه دهها میلیون تن نمک از دریا جذب و در آن منطقه انباشته میشود و کویر و شورهزاری در منطقه شرق داریم. و اگر اختلالی در اینجا رخ دهد آن منطقه شورهزاری امکان پیشروی مییابد. ازاینرو، کار کارشناسی بسیار دقیقی برای ساماندهی این امر نیاز است.
۲۰۰ تا ۵۰۰ میلیون مترمکعب آب با طرح انتقال برداشت میشود
وی در ادامه گفت: همچنین باید آبخیزها نیز تقویت شود، تمام ارتفاعاتی که رودخانههای ما از آنجا به دامنههای البرز سرازیر میشود و در دریای مازندران میریزد، مسیر بسیار کوتاهی دارند، این ارتفاعات باید بازسازی و رودخانهها تقویت شود، با اجرای طرح انتقال، ۲۰۰ تا ۵۰۰ میلیون مترمکعب آب از دریای مازندران برداشت میشود و این طرح اساساً مشکل دارد.
پرفسور قبادیان در ادامه گفت: ما با بحران روبرو هستیم. رودخانههای کوچک در حال بلعیده شدن هستند و باید بازنگری در انتقال آب صورت گیرد.
اما علیمحمد شاعری قائممقام معاون رئیسجمهور و معاون محیطزیست کشور در دولت گذشته نیز میگوید: مخالف طرح انتقال آب خزر به فلات مرکزی و سمنان هستم چراکه این انتقال آب به صلاح نیست و در سمنان نیز با مشکل روبرو خواهیم شد.
وی اظهار داشت: اساساً دریای خزر دریاچه و دارای اکوسیستم بسته است و ازلحاظ زیستمحیطی بسیار شکننده است که کوچکترین دستکاری در اکوسیستم دریای خزر میتواند موجب بههمریختگی و اختلال در کل دریای خزر شود.
کوچکترین دستکاری در اکوسیستم دریای خزر میتواند موجب بههمریختگی و اختلال در کل دریای خزر شود
وی یادآور شد: اصولاً در اکوسیستمهای آبی و پهنههای اینچنینی کارشناسان زیستمحیطی توصیه نمیکنند که برداشت آب انجام شود و یا اینکه شیرین سازی آب را داشته باشیم چراکه فرایند شیرین سازی اثر نامطلوب بر این اکوسیستم دریای خزر دارد و مهمترین آسیب آن، افزایش غلظت شوری آب، به هم زدن بستر زایش و اختلال در شرایط زیستی آبزیان دریایی، کاهش سطح آب و پسروی آب دریای خزر و در مقصد نیز با توجه به اینکه اگر انتقال آب و میزان شیرین سازی در حد لازم نباشد؛ موجب آسیب به اراضی کشاورزی و واحدهای صنعتی در سمنان میشود.
شاعری ادامه داد: تخریب مسیر انتقال آب که از دل جنگلهای انبوه خزر میگذرد ولولههایی که برای انتقال آب در نظر گرفتهشده است نیز خود آسیبپذیری این بخش را افزایش میدهد و تخریب جنگل و منابع طبیعی را در پیش خواهد داشت و هزینه بسیار زیادی به همراه دارد و به همین دلیل این طرح اقتصادی نیست و آن را مطابق با استانداردهای زیستمحیطی نمیبینیم.
به گفته وی، برداشت آب از دریای خزر با قوانین کنوانسیون بینالمللی مغایرت دارد و لذا کارشناسان محیطزیست انتقال بینحوزهای را توصیه نمیکنند.
برداشت آب در حجم زیاد از خزر تبعات غیرقابلپیشبینی به دنبال دارد
منتخب مردم بهشهر، گلوگاه و نکا در انتخابات مجلس دهم افزود: البته شیرین سازی آب اقیانوسها و دریاها در کشورهای مختلف حاشیه خلیجفارس و همچنین در دریای عمان و خلیجفارس ایران هم در حال انجام است که بخشی از آب موردنیاز را از این طریق تأمین میکنند چراکه در کل این دریاها، دریای آزاد است و در کمیت و کیفیت آب خلیجفارس تأثیر زیادی ندارد و مشکلی ایجاد نمیکند؛ اما دریاچه خزر بسته است و برداشت آب در حجم زیاد و شیرین سازی آن، تبعات غیرقابلپیشبینی به دنبال دارد.
قائممقام معاون رئیسجمهور و معاون محیطزیست کشور در دولت دهم ادامه داد: ضمن اینکه هنوز طرح مطالعات کامل نشده و نیازمند مطالعات تخصصی زیستمحیطی است که فرایند تهیه و تصویب آن در محیطزیست باید انجام شود و به تصویب برسد تا عملیاتی شود و لذا به نظر میرسد در شرایط فعلی آبهای زیادی در سطح کشور داریم که میتوانیم از شیوهها و راههای مختلف به تأمین آب سمنان برسیم.
وی افزود: از مهمترین این راهها میتوان اجرای طرح آبخیزداری، کنترل بیولوژیکی آبهای سطحی، مدیریت آبهای سطحی و ذخیرهسازی اشاره کرد.
شاعری ادامه داد: تقویت حوزههای آبی، احیای مراتع و جنگلها، جلوگیری از تخریب پوشش گیاهی، افزایش بهرهوری و مدیریت تولید و مدیریت آب ازجمله راههای مناسب برای جبران کمآبی در کشور و عبور از این بحران است و بهطور اصولی انتقال آب دریای خزر به سمنان را پیشنهاد نمیکنم و مخالف این طرح هستم چراکه این انتقال آب به صلاح نیست و در سمنان نیز با مشکل روبرو خواهیم شد.
آب خلیج فارس به کویر منتقل شود
علیمحمد شاعری ادامه داد: آبی که از خلیجفارس در حال شیرین سازی و انتقال به یزد و کرمان است بهترین گزینه برای انتقال آب به سمنان و بخش مرکزی است که میتوان با افزایش و توسعه ظرفیت انتقال آب از خلیجفارس آب موردنیاز استان سمنان را نیز تأمین کنیم که کوچکترین آسیب به خلیجفارس که متصل به دریا است وارد نمیشود.
وی تصریح کرد: از سال ۹۱ مجوز آبشیرینکن در خلیجفارس صادرشده و این کار عملیاتی شده است و در حال لولهگذاری است که این انتقال آب قابل توسعه در بخش مرکزی و سمنان نیز است و زیرساختهای انتقال آب از خلیجفارس به بخش مرکزی آماده است و در این راستا نیز سه هزار میلیارد تومان توسط شرکت آبشیرینکن خلیجفارس هزینه شده است و در حال شیرین سازی است.
به گفته وی، با افزایش ظرفیت این پروژه و توسعه آن از هرمزگان، یزد و کرمان به سمنان و بخش مرکزی میتوان آب موردنیاز این بخشها و استانها را نیز تأمین و شبکهای را در سراسر کشور ایجاد کنیم که این شبکه آب را از خلیجفارس تأمین و برداشت و شیرین سازی کند و در بخش کویری ایران آب را به گردش درآورد و به هر میزانی که آب موردنیاز باشد از این شبکه برداشت شود.
وی بابیان اینکه اکنون ۱۰ درصد آب دنیا با فرایند آبشیرینکن از دریای آزاد تأمین میشود، یادآور شد: استفاده از آب خلیجفارس ظرفیت و استعداد خوبی برای انتقال آب به سمنان و بخش مرکزی است چراکه سرمایهگذاریها و زیرساختها در این بخش آماده است و با توجه به اینکه خلیجفارس دریای آزاد است مشکلی ایجاد نمیشود و همچنین میتوان از سرمایهگذاری جدید در دریای خزر که دریاچه بسته است و توجیه مناسبی ندارد، جلوگیری شود و اثرات زیستمحیطی کمتری نیز داشته باشیم.
طرح انتقال آب دریای خزر به سمنان درحد تحقیقات است
ربیع فلاح جلودار استاندار مازندران که تاکنون درباره انتقال آب دریای خزر به سمنان سکوت کرده بود سکوتش را شکست و گفت: این طرح در حد تحقیقات است و دولت تدبیر و امید که درواقع دولت محیط زیست است و حفظ محیطزیست سرلوحه کارش قرار دارد، کاری بدون ارزیابی زیستمحیطی انجام نمیدهد.
وی درعینحال تصریح کرد: در دولت گذشته با بیل و بولدوزر اقدام به اجرای طرح انتقال آب دریای خزر به سمنان کرده بودند و در این دولت این کار متوقف شد و هماینک در حال بررسی است.
فلاح جلودار یادآور شد: مطمئن باشید دولت کاری بدون ارزیابی زیستمحیطی انجام نخواهد داد و همه جوانب طرح را بررسی خواهد کرد.
با جدی شدن طرح انتقال آب دریای خزر به سمنان، در روزهای اخیر فعالان محیطزیست و منابع طبیعی به همراه متخصصان اعتراض خود را به فاجعه بزرگ زیستمحیطی انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی ایران اعلام کردند و قاطعانه خواستار جلوگیری از اجرای این پروژه مخرب شدند.
کمپین نه به انتقال آب دریای خزر
همچنین کمپین «نه به انتقال آب دریای خزر به سمنان» در فضای مجازی شکل گرفت که شماری از اعضای انجمنهای مردمنهاد محیطزیست، استادان دانشگاه، نمایندگان مجلس و فعالان رسانهای در آن عضویت دارند.
به گفته کارشناسان محیطزیست حتی فکر کردن به این پروژه بسیار خطرناک است خواه آنکه بخواهد به مرحله اجرا درآید. به عقیده این کارشناسان اثرات اجرای پروژه انتقال آب خزر به سمنان، علیرغم اتلاف سرمایه ملی بهمراتب از سد گتوند وخیمتر و وحشتناک خواهد بود.
به گفته آنان اجرای این طرح مستلزم دستاندازی و ویرانی غیرقابلبازگشت باارزشترین اکوسیستمهای آسیبپذیر و حساس کشور دربرگیرنده دریای خزر، جنگلهای هیرکانی، استپهای کوهپایهای، کوهستانی و آلپی البرز است.
از دیگر اثرات مخرب زیستمحیطی اجرای طرح مذکور، نابودی زیستبومهایی است که نقش مهمی در پایداری سرزمین کهن و باستانی ایران دارند، لذا اجرای آن نهتنها برخلاف موازین تعهدات و کنوانسیونهای بینالمللی است، بلکه زیر پا گذاشتن اصل مترقی ۵۰ قانون اساسی است که دولتها را برای تداوم حیات اجتماعی نسل امروز و فردا از چنین فعالیتهای مخربی منع کرده است.
یک کار خطرناک!
عقل و تدبیر جهانی طرحهای انتقال آب بینحوزهای حتی اگر با صرف انرژی همراه نباشد را بسیار خطرناک میدانند و کمتر ارزیابی محیطزیستی آنها را تأیید میکند، چه رسد که چنین طرحی همراه با فشار بر دریا باشد که از انواع مشکلات زیستی، بهخصوص کاهش شدید سطح آب و آلودگیهای بسیار رنج میبرد.
مساحت جنگلهای هیرکانی که باقیمانده جنگلهای دوران سوم زمینشناسی است در همین چند دهه به نصف کاهشیافته است و اکوسیستم البرز که ازجمله نقاط بینظیر و مهم تنوع زیستی دنیا است و بقای آن تضمینکننده حیات ساکنان داخلی فلات ایران است به مخاطره افتاده است.
مسئلهای که از سوی دیگر مطرح است نمک باقیمانده از شیرین کردن میلیونها مترمکعب آب دریا است که در مبدأ میتواند مشکلات بسیاری را با خود به همراه بیاورد.
نخست آنکه آبی که از خزر گرفته میشود مقدار زیادی نمک بر جای میگذارد که اگر به دریا بازگردد غلظت نمک را در آب منطقه بالا میبرد و اکوسیستم ساحل را تحت تأثیر قرار میدهد و اگر در خارج از دریا تخلیه شود مشکلات دیگری را برای منطقه ایجاد میکند.
همچنین باید به یاد داشته باشیم که مسیری که آب از آن رد میشود نیز میتواند مشکلاتی را در اکوسیستم مسیر ایجاد کند، نمکی که از فعالیت کارخانههای آبشیرینکن باقی میماند به طبیعت برمیگردد و حیات را تا شعاع چندین کیلومتری تحت شعاع قرار میدهد و زندگی گیاهان و جانوران را با خطر مواجه میکند.
کاملاً منطقی به نظر میرسد که بهرهبرداری از آب خزر و انتقال آن به منطقهای دیگر با عکسالعمل کشورهای صاحب حق در این دریاچه همراه باشد
از منظر اجتماعی هم میتوان گفت بر اساس بررسی و طرح مطالعاتی ارائهشده به محیطزیست، پروژه شیرین سازی آب خزر و انتقال آن به سمنان حدود شش هزار میلیارد تومان (و برآورد دقیقتر آن ۹ هزار میلیارد تومان) بودجه لازم دارد، البته در این محاسبه فقط هزینه اجرای پروژه در نظر گرفتهشده و خسارتهای اکولوژیکی در نظر گرفته نشده است.
چنانچه همگان میدانند خزر میان پنج کشور ایران، روسیه، ترکمنستان، قزاقستان و جمهوری آذربایجان مشترک است و بعد از تقسیمبندی این دریا میان کشورهای تازه استقلالیافته شوروی سابق، سهم ایران از این دریاچه از ۵۰ درصد به ۱۱.۳ درصد کاهش یافت و البته بعد از تعیین رژیم حقوقی خزر توافق شد هرگونه بهرهبرداری و عملیاتی در این دریاچه با توافق همگانی انجام شود کما اینکه ساخت جزیره در خزر توسط جمهوری آذربایجان اعتراضات کشورهای همسایه ازجمله ایران را در پی داشت.
بنابراین به نظر میرسد که بهرهبرداری از آب خزر و انتقال آن به منطقهای دیگر با عکسالعمل کشورهایی که خود را صاحب حق در این دریاچه میدانند، همراه باشد.
هرچند عدهای بهاشتباه معتقدند با توجه به اینکه خزر ۴۰۰ هزار کیلومترمربع مساحت و ۳۰۰ متر عمق میانگین دارد و میزان برداشت ما تأثیری در شرایط آن نمیگذارد، اما بسیاری از کارشناسان اعتقاددارند اگر طرح انتقال آب دریای خزر به سمنان کلید بخورد، فاجعهای دیگر در محیطزیست ایران رقمزده میشود/ منبع:مهر