Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /home/harfeshomal/public_html/engine/classes/jdatetime.class.php on line 445 Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /home/harfeshomal/public_html/engine/classes/templates.class.php on line 211 Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /home/harfeshomal/public_html/engine/modules/sitelogin.php on line 103 نسخه قابل چاپ > هشدار رئيس انجمن جنگلبانی ایران به عاقبت آفت پذیری جنگلهای شمال /شکست طرح های مدیریت جنگل در حوزه آفات!

harfeshomal News Agency
حرف شمال

اخبار ویژه / خبر تاپ اصلی / حرف شمالی ها / گفتگو
نسخه چاپی
کد خبر : 793
10-01-1403, 16:57
رئیس انجمن جنگلبانی ایران مطرح کرد:
هشدار رئيس انجمن جنگلبانی ایران به عاقبت آفت پذیری جنگلهای شمال /شکست طرح های مدیریت جنگل در حوزه آفات!

حفظ حیات شمشاد ایرانی در گرو تخصیص ۵۰۰ میلیون تومان اعتبار برای قلمه‌گیری است اما گویا عزم و برنامه‌ای در این رابطه وجود ندارد. شاید به همین دلیل است که هادی کیادلیری رئیس انجمن جنگلبانی ایران تمام پروژه‌های مدیریت آفات جنگلی ایران را ناموفق توصیف می‌کند. زیرا در مبارزه با آفت و بیماری شمشاد، بسته‌ای مدیریتی توسط تیمی از کارشناسان طراحی شده که گویا فقط بخش‌هایی از این بسته، مد نظر تصمیم‌سازان قرار گرفته و بخش‌های دیگر آن از جمله قلمه‌گیری، به دست فراموشی سپرده شده است.

حرف شمال: طغیان آفات در جنگل‌های ایران در دهه‌های گذشته نسل برخی از گونه‌های گیاهی کشور را در معرض خطر نابودی قرار داده است. جمعیت شب خسب، ملج، شاه بلوط و بسیاری از گونه‌هایی که در مقابل تهاجم آفات جنگلی نتوانستند از خود مقاومت نشان دهند، به شدت کاهش یافته و این روزها شمشادهای سبز هیرکانی در معرض حمله آفت و بیماری سمج شب پره و بلایت شمشاد قرار گرفته است. حفظ حیات شمشاد ایرانی در گرو تخصیص ۵۰۰ میلیون تومان اعتبار برای قلمه‌گیری است اما گویا عزم و برنامه‌ای در این رابطه وجود ندارد. شاید به همین دلیل است که هادی کیادلیری رئیس انجمن جنگلبانی ایران تمام پروژه‌های مدیریت آفات جنگلی ایران را ناموفق توصیف می‌کند. زیرا در مبارزه با آفت و بیماری شمشاد، بسته‌ای مدیریتی توسط تیمی از کارشناسان طراحی شده که گویا فقط بخش‌هایی از این بسته، مد نظر تصمیم‌سازان قرار گرفته و بخش‌های دیگر آن از جمله قلمه‌گیری، به دست فراموشی سپرده شده است. بنابراین، دور از ذهن نیست که بلایی که بر سر سایر گونه‌های درختی جنگل‌های شمال در دهه‌های گذشته آمد، این بار گریبان شمشاد را هم بگیرد و این گونه نیز به کیمیای جنگل‌های ایران بدل شود. آفات تاثیر مهمی در تغییر ساختار جنگل‌ها دارند. تغییرات اقلیمی سبب می‌شود حشرات با تغییر مکان، خسارات زیادی به گونه‌های درختی وارد کنند و در نتیجه ترکیب گونه‌ها در جنگل تغییر کند. در گفتگوی حاضر، رئیس انجمن جنگلبانی به بررسی دلایل طغیان حشرات و تبعات آن پرداخته است که با هم می‌خوانیم:

آفت چیست؟

برای آفت در قانون تعریف خاصی در نظر گرفته شده است اما به لحاظ علمی، آفت حشره‌ای است که جمعیت آن از حد قابل قبول یا آستانه بالاتر می‌رود. گاهی برای آفت یک آستانه اقتصادی و یا اکولوژیکی را در نظر می‌گیرند. صرفا وجود یک حشره در منطقه از نظر جنگلبان و اکولوژیست آفت محسوب نمی‌شود. اما شاید از نگاه حشره شناس‌ها هر حشره‌ای که پتانسیل تبدیل شدن به آفت را داشته باشد، آفت محسوب شود، چون این گروه بیشتر با معیار اقتصادی مسایل را بررسی کرده و به همین دلیل حشره مربوطه را آفت می‌نامند. به دلیل همین تفاوت دیدگاه‌ها، از نظر جنگلبانان تعداد آفات جنگل‌های شمال خیلی زیاد نیست اما اگر به لیست یک گیاهپزشک مراجعه کنید، فهرستی طولانی از حشرات به شما ارائه می‌دهند به این دلیل که این گروه از‌ حشرات ممکن است روزی تبیدل به آفت شوند.

ما در طبیعت بر اساس جنبه‌های اکولوژیکی، آفات را تعریف می‌کنیم. نگاه جنگلبان‌ها با حشره شناس‌ها این تفاوت را دارد که ما حشرات درجه دوم از قبیل چوبخوارها را آفت نمی‌دانیم بلکه جزئی از چرخه اکولوژیکی می‌دانیم. چوبخوارها سبب می‌شوند درختان ضعیف و بیمار حذف شوند و جوان‌ترها و نسل‌های بعدی در جنگل جایگزین شوند اما از نگاه حشره شناس‌ها، انواع چوبخوارها آفت هستند. ما در زاگرس چوب‌خوارها را آفت نمی‌دانیم زیرا به دلیل ضعف درختان در سطوح وسیع، جمعیت این حشرات افزایش یافته و نمود بیشتری پیدا کرده است. در واقع این حشرات وظیفه طبیعی خود را انجام می‌دهند و هیچ وقت به درختان سالم و جوان و سرپا آسیبی وارد نمی‌کنند. به همین دلیل آفت به حساب نمی‌آیند.

البته باید بگویم که آفت درجه یک هم داریم. این دسته از آفات جدا از شرایط فیزیولوژیک به درخت حمله می‌کنند، یعنی اگر درخت جوان و سرحال و سرپا هم داشته باشید، شاهد هجوم آفات درجه یک به این درختان هستید. حمله این آفات به درختان تابع شرایط خاصی است.

چرا حشرات طغیان می‌کنند؟

در کشاورزی درباره دلایل طغیان حشرات همواره به عدم وجود دشمنان طبیعی اشاره می‌کنند. وجود غذای فراوان و خشکی طبیعت را عاملی برای طغیان حشره در بخش کشاورزی معرفی می‌کنند زیرا در این بخش یک محصول خالص در سطح وسیع می‌کارید، این گونه خالص عموما بومی منطقه نیست و از جای دیگری آن رابه منطقه وارد کرده‌اید. یک حشره از این غذای فراوان موجود در محیط تغذیه می‌کند و به دلیل نبود دشمن طبیعی، اقلیم مساعد، خشکی و شرایط دیگری که برای طغیان آفت مناسب است، جمعیتش افزایش می‌یابد. اما درطبیعت این‌گونه نیست. در جنگل‌های بکر، طبیعت قدر خود تنظیمی دارد. به همین دلیل آفت در طبیعت به راحتی نمی‌تواند طغیان کند مگر اینکه تعادل اکوسیستم را به دلایل مختلف به هم بزنید. از آنجا که اکثر جنگل‌های ایران از نظر تعادل و ترکیب، وضعیت به هم ریخته‌ای دارند، به کانون آفات و بیماری‌ها تبدیل شده‌اند.

آفات و بیماری‌ها از هم جداست. حشرات بیشتر در دسته آفات جای می‌گیرند. بیماری‌ها نیز به دو دسته زنده و غیر زنده تقسیم می‌شوند. بیماری‌های زنده شمال شامل ویروس‌ها باکتری‌ها و قارچ‌ها هستند و غیره زنده‌ها عوامل محیطی نظیر خشکی، سرما، یخبندان و غیره را شامل می‌شوند که بر روی گیاه تاثیرگذارند. در زاگرس به دلیل توسعه کشاورزی در زیرآشکوب جنگل، حضور دام و کوبیدگی خاک همچنین بهره‌برداری بیش از حد از منابع، درختان ضعیف شده و اکوسیستم مستعد پذیرش آفات و بیماری‌ها شده است. با تغییر شرایط محیطی ابتدا آفات درجه اول مثل آفات برگ‌خوار، خشکی و سرما و گرما در کوتاه مدت طغیان کرد و سبب شد جمعیت آفات دیگر شروع به افزایش کند. در زاگرس منطقه‌ای نمی‌یابیم که آلوده به آفت نباشد. شاید شدت خسارت کم باشد اما آفت در همه جا دیده می‌شود. در شمال کشور هم این اتفاق به نوعی افتاده است.

مهاجرت حشرات تحت تاثیر تغییر اقلیم انجام می‌شود؟

تغییر اقلیم روی مهاجرت حشرات تاثیر می‌گذارد. خیلی از حشرات در کشورهای اروپایی مطالعه شده است که از عرض‌های پایین به سمت بالاتر حرکت کرده‌اند. زیرا حشرات برای زندگی نیاز به دمایی خاص دارند که وقتی در عرض‌های بالاتر این میزان دما برای آنها مهیا می‌شود، به سمت ارتفاعات بالاتر حرکت می‌کنند. وقتی که حشرات مهاجرت می‌کنند در مسیر حرکت خود به میزبان‌های جدید می‌رسند.

مهاجرت به داخل و خارج دو نوع مهاجرتی است که درباره حشرات مطرح می‌شود. مهاجرت به خارج باعث گستردگی آفت در جهان می‌شود. آفات در جریان مهاجرت به خارج به میزبان جدید می‌رسند و چون در محیط جدید دشمن طبیعی وجود ندارد و غذا هم به اندازه کافی وجود دارد، شاهد طغیان حشرات هستیم. این حشرات دوره زندگیشان کوتاه است اما تعداد تخم‌‌یزی و نسلشان زیاد است. بنابراین به راحتی خود را با تغییر اقلیم و محیط سازگار می‌کنند ولی میزبان‌ها چنین توانایی را ندارند. به همین دلیل آسیب‌پذیری میزبان‌ها در مواجه با چنین آفاتی افزایش یافته و نمی‌توانند در مقابله با شرایط جدید از خود مقاومت نشان دهند .آفات با تغییر شرایط محیطی به سمت عرض‌های بالاتر حرکت می‌کنند.

آفات به راحتی تغییر میزبان می‌دهند؟

برخی آفات همه خوار هستند و از همه گیاهان تغذیه می‌کنند. وقتی شرایط محیطی باعث می‌شود به سمت ارتفاعات بالاتر حرکت کنند، میزبان‌های جدیدی هم پیدا می‌کنند. اگر این آفات تا کنون از برخی گونه‌ها تغذیه نمی‌کردند به این دلیل بوده که در موقعیت قبلی این میزبان‌ها وجود نداشته‌اند. گاها آفات ترجیحات غذایی دارند. این‌ها از یک گونه تغذیه می‌کنند ولی در جاهای دیگر از سایر گونه‌ها هم تغذیه می‌کنند. یکسری گونه‌ها هم هستند که الیگو فاژ هستند یعنی به تعداد معدودی گونه حمله می‌کنند. برخی آفات به صورت تخصصی از یک گونه تغذیه می‌کنند که به آنها مونوفاژ می‌گوییم. مثل شپشک سفید راش که خیلی هم خطرناک است و ناقل بیماری‌ها به شمار می‌رود. اگر این آفت در ایران مشاهده شود، شاهد یک فاجعه بزرگ در جنگل‌های شمال خواهیم بود.

مونوفاژها خطرشان کمتر از همه خوارهاست؟

مونوفاژها از یک میزبان تغذیه می‌کنند. این دسته از آفت‌ها می‌توانند میزبان را از پای در بیاورند، ولی زود فروکش می‌کنند زیرا دیگر میزبانی ندارند. اما پلی فاژها یا همه خوارها چون صدمات آن سرشکن می‌شود یک گونه را از پا در نمی‌آورند ولی مدت زمان بیشتری در طبیعت می‌مانند.

می‌توان گفت مونوفاژها قادرند نسل یک گونه را منقرض کنند؟

مونوفاژها نمی‌توانند نسل یک گونه را منقرض کنند اما می‌توانند یک گونه را از پای درآورند. اگر جمعیت گونه میزبان کم باشد و آسیب‌پذیری آن بالا باشد، شاید با حمله مونوخوارها گونه در معرض تهدید و خطر جدی قرار گیرد. گاهی مونوفاژها می‌توانند رانش ژنتیکی ایجاد کنند یا در جوامع جنگلی اثرات منفی داشته باشند. البته این یک قاعده کلی برای همه حشرات نیست. وقتی حشرات حمله می‌کنند گونه‌ای که در رژیم غذایی آفت قرار می‌گیرد، زادآوری نمی‌کند اما گونه‌هایی که در رژیم غذایی این حشره نیست، زادآوری می‌کنند. در نتیجه در جایی که باید بلوط داشته باشید، به دلیل اینکه این گونه مورد حمله آفت قرار گرفته است، بلوط دیده نمی‌شود و به جای آن شاهد حضور ممرز خواهید بود. یعنی آفت در تغییرات، توالی و جانشینی گونه‌ها به نوعی اثر می‌گذارد.

تغییر اقلیم و خشکی دوره زندگی حشرات اثر گذاشته و آن را کوتاه می‌کند. اگر دوره لاروی یک حشره ۲۵ روز باشد، به خاطر خشکی به ۱۵ روز می‌رسد اما حشره تغذیه را در همان ۱۵ روز انجام می‌دهد. مزیت این تغییر رفتار این است که حشره در یک مدت کوتاه مقدار زیادی غذا به دست می‌آورد زیرا در شرایط خشکی مواد مغذی برگ‌ها و گیاهان بیشتر می‌شود. با افزایش دریافت مواد مغذی قدرت باروری حشره افزایش می‌یابد و از سوی دیگر با کوتاه شدن مدت لاروی، شفیرگی و غیره دشمن طبیعی به این حشره حمله نمی‌کند. در تحقیقی که هنوز باید کامل شود، به این نتیجه رسیدیم که استرس‌های غذایی بر روی لاروها تاثیر گذاشته و سبب تغییر جنسیت آنها می‌شود. یعنی استرس‌های غذایی ضریب جنسی حشرات را تغییر داده و بخشی از آنها را تبدیل به حشره نر می‌کند.

تغییر جنسیت زمینه کاهش جمعیت حشره را فراهم می‌کند؟

بله، با افزایش تعداد نرها، سال بعد جمعیت حشره به شدت سقوط می‌کند. برای تعیین جمعیت حشرات یک ضریب جنسی داریم که برای تعیین آن نسبت ماده به کل جمعیت اندازه‌گیری می‌شود. شاخص دیگری نیز به نام ضریب انبوهی داریم. برای محاسبه این شاخص جمعیت امسال و سال قبل را با هم مقایسه می‌کنیم. هر دوی این شاخص‌ها باید به یک حدی برسند تا بگوییم حشره طغیان کرده است. اگر یکی از شاخص‌ها به شدت سقوط کند، جمعیت حشرات سقوط نمی‌کنند. بر اساس این پارامترها، جمعیت حشرات را رصد می‌کنیم و پیش‌بینی می‌شود که آیا سال بعد این حشره می‌تواند طغیان کند یا خیر.

مجموعه عوامل در طغیان آفات نقش دارند اما دخالت‌های بشر کاراترین و موثرترین عامل در بروز طغیان حشرات است. دخالت‌های بشر هم می‌تواند در جهت منفی و هم مثبت روی جمعیت حشره تاثیر بگذارد. وقتی جمعیتی را همسال و همگن می‌کنید مثل شیوه‌هایی که ما در جنگل به کار بردیم، زمینه را برای طغیان آفت فراهم می‌کنیم. شیوه پناهی یکی از بزرگترین ضربه‌هایی که به جنگل می‌زد توده را خالص و همسال می‌کرد. همسالی با خالص شدن همخوانی دارد و ناهمسالی با ناخالص شدن. مسیری که ما رفتیم سبب شد توده‌ها را خالص کنیم و شرایط برای طغیان آفات مهیا شد. به این ترتیب آفات اثرات بیشتری روی جنگل گذاشتند.

منظور از دخالت، صرفا دخالت‌ها در قالب طرح‌های جنگلداری است یا تغییر کاربری پروژه عمرانی و غیره هم روی جمعیت حشرات تاثیر دارد؟

این سئوال خوبی است. آفات درجه اول که جدا از شرایط فیزیولوژیک به درختان حمله می‌کنند، اکثرا در حاشیه جاده‌های جنگلی، روستاها و ویلاسازی داخل جنگل که نور و گرمای بیشتری هست، طغیان می‌کنند. شرایط نور و گرما برای حشره مفید است و حشرات دوست دارند در جایی که نور و گرما هست، ساکن شوند. وقتی حشره در چنین مکان‌هایی طغیان کرد، همه جا را می‌گیرد. وقتی مراتع را از بین می‌برید و گندم می‌کارید، یکسری حشراتی مثل سن گندم طغیان می‌کنند که قطعا بر روی گیاهان بومی منطقه تاثیرگذار است.

وقتی یک گونه در زمین‌های زراعی کشت می‌شود و با بارندگی مناسب، محصول خوب تولید می‌شود اما محصول مورد حمله ملخ‌ها قرار می‌گیرد، چربی در بدن حشره افزایش یافته و این حشره مجبور است که برای سوزاندن این چربی مسیرهای طولانی را مهاجرت کند. تمام شدن غذا هم عامل دیگری است که زمینه مهاجرت ملخ‌ها را فراهم می‌کند. این حشرات می‌توانند با طی مسافت‌های طولانی به جاهای دیگر هجوم برده و به مناطق جدیدی را برای تغذیه انتخاب کنند.

تغییر کاربری مرتع سبب می‌شود حشره به سمت جنگل حرکت کند؟

احتمال دارد این تغییر اتفاق بیفتد. در مرتع یک آفت خاص، قطعا دشمنان طبیعی دارند. اگر در دیم‌زار یک محصول کشاروزی بکاریم، به دلیل دیم بودن محصول آسیب‌پذیری بالایی برای آن ایجاد می‌شود. زیرا هم شرایط خشک است و هم یک محصول خالص در محیط کاشته‌ایم. بنابراین اگر در این منطقه جمعیت کوچکی از یک حشره که احتمال طغیان آن وجود دارد، مثل سن گندم زندگی کند، طبیعی است که با افزایش مواد غذایی حشره به دلیل کشت دیم، شاهد طغیان آفت باشیم.

حشرات استراتژی‌های متفاوتی در مقابل تغییرات دارند به همین خاطر پیش‌بینی وضعیت آنها سخت است. نمی‌توانیم استراتژی متقنی برای رفتارهای حشرات در نظر بگیریم و بگوییم صد درصد در آینده چنین شرایطی رخ می‌دهد. به عنوان مثال در گذشته چندین بار بر اساس شواهد موجود پیش‌بینی کردیم که یک آفت خاص طغیان می‌کند اما دو هفته بارندگی سبب شد، پیش‌بینی ما محقق نشود و شاهد طغیان حشره نباشیم. زیرا بارندگی لارو حشره لهیده کرده و حالت ویروسی در آن ایجاد می‌کند. گاهی نیز گرمای زودرس قبل از بهار لاروها را زودتر از تخم خارج کرد و به دلیل نبود غذا، لاروها تلف شدند و جلوی طغیان آفت گرفته شد. تغییرات ناگهانی و کوتاه مدت در محیط، کار مدل‌سازی را با عدم قطعیت بیشتری همراه می‌کند.

در مدل‌سازی، شرایط محیط را در نظر نمی‌گیرید؟

صد درصد شرایط محیط هم در نظر گرفته می‌شود اما عوامل محیطی کوتاه مدت مثل دو هفته بارندگی و غیره بر جمعیت حشرات تاثیر می‌گذارد. اصولا در مدل‌سازی با یک عدم اطمینان پیش بینی‌ها انجام می‌شود. با توجه به روند تغییر اقلیم هم می‌توانیم بگوییم در کجا طغیان گونه‌های خاصی از آفات را خواهیم داشت. ما سال ۸۱ پیش‌بینی کردیم پروانه زمستان گذران (از خانواده ژئومتریده) ۱۰ سال دیگر طغیان می‌کند. بر اساس مدل‌سازی‌هایی که انجام دادیم، شاهد بودیم که جمعیت دو گونه از پروانه زمستان گذران از سال ۷۷ تا ۸۱ سقوط کرده است و مشخص کردیم که ۱۰ سال بعد، جمعیت این حشره به سطح خسارت اقتصادی می‌رسد و با طغیان مواجه خواهد شد.

بعد مسافت مهاجرت حشرات چقدر است؟

بعد مسافت متفاوت است. اگر حشره به وسیله انسان حرکت کند، هر بعد مسافتی را می‌تواند طی کند. گاهی حشرات به‌وسیله پرندهها هم مهاجرت می‌کنند. در این صورت حشره می‌تواند مسافت‌های طولانی را طی کند. اما گاهی حشره در سطوح کم منتقل می‌شود که دیگر به آن مهاجرت نمی‌گوییم و جابه‌جایی نامیده می‌شود. وضعیت مهاجرت بسته به نوع حشره و شکل زندگی آن، می‌تواند متفاوت باشد. ملخ‌های دریایی از آن سوی خلیج فارس به سمت بیابان‌های ایران می‌آیند. پوست‌خوارها و باک بیتل‌ها توسط چوب به سایر مناطق وارد می‌شوند. بسته به نوع حشره وضعیت مهاجرت متفاوت است.

اگر عوامل انسانی برای مهاجرت حشره کنترل شود، تعداد محدودی حشره خواهیم داشت که مهاجرت می‌کنند؟

عامل عمده انتقال حشرات، انسان و محصولات منتقل شده توسط انسان است. به همین خاطر در سراسر جهان بحث قرنطینه را خیلی جدی می‌گیرند. در ایران هم این‌گونه بوده است. اکثر آفت‌هایی که به جنگل صدمه زده‌اند از سایر نقاط به ایران وارد شوند، حشرات بومی ایران بعد از یک مدتی، خودبه‌خود توسط دشمنان طبیعی کنترل شده‌اند. البته گاهی برخی گونه‌های بومی ما نیز طغیان کرده‌اند زیرا به اکوسیستم صدمه زدیم و طبیعت امکان کنترل جمعیت آفت را از دست داده است.

گاهی گونه‌هایی که در داخل کشور جابجا می‌شوند زمینه بروز خسارت را فراهم می‌کنند. حشراتی که از زاگرس به سمت شمال آمده‌اند هم به جنگل‌های هیرکانی خیلی آسیب زده‌اند. مثل پروانه جوانه خوار بلوط که قطعا با عامل انسانی و محصولات چوبی یا گیاهی جابجا شده است.

چه مدت زمانی برای کنترل یک آفت توسط دشمنان طبیعی نیاز است؟

بر اساس مشاهداتی که دارم به حداقل دو تا سه سال زمان برای کنترل آفات توسط عوامل طبیعی نیاز داریم. دشمن طبیعی به هیچ وجه در کوتاه مدت نمی‌تواند جمعیت حشره را کنترل کند. اگرچه یک عامل کنترل کننده دشمن طبیعی است و ما در مورد ژئومتریده‌ها یک مگس و زنبور به عنوان دشمن طبیعی این آفت شناسایی کردیم. اما این عوامل طبیعی به سرعت نمی‌توانند ژئومتریده‌ها را کنترل کنند. البته با طغیان ژئومتریده شاهد بودیم که جمعیت مگس به عنوان کنترل کننده طبیعی به شدت افزایش یافت اما این عوامل طبیعی به راحتی نمی‌توانند جمعیت آفت را کنترل کنند.

تغییر عوامل طبیعی در طغیان حشرات موثر است. دشمنان طبیعی قبل از طغیان می‌توانند موثر باشند و جمعیت را کنترل کنند. ما باید طبیعت را رصد کنیم و بلافاصله پس از بروز مشکلات، در کانون آفت را سرکوب کنیم. در غیر این صورت به دلیل محدودیت‌های زیست محیطی زیادی که وجود دارد، کنترل آفت کار ساده‌ای نخواهد بود. زیرا حتی از کنترل کننده‌های بیولوژیک در سطح وسیع نمیتوانید استفاده کنید. B.t و دیمیلین که در حال حاضر برای مبارزه با شب پره شمشاد مطرح است هم تبعاتی دارند. در جنگل از دشمنان طبیعی برای کنترل آفت نمی‌توانیم استفاده کنیم. مثلا زنبور تریکوگراما را تکثیر و در جنگل برای کنترل آفت رها کنیم. اصولا در محیطی مثل جنگل از مدیریت تلفیقی آفات استفاده می‌شود. مدیریت تلفیقی به ما می‌گوید که با یک روش نمی‌توان آفت را کنترل کرد و باید مجموعه‌ای از روش‌ها را برای مبارزه به کار برد. این مجموعه روش‌ها به همراه روش‌های جنگلشناسی در بلند مدت، آفات را کنترل می‌کند با اصلاح ساختارها، ترکیب سنی درختان و غیره می‌توانیم جنگل پایدار داشته باشیم.

چه گونه‌های درختی بیش از سایر گونه‌ها از طغیان آفات آسیب دیده‌اند؟

ما درختان بلوط را داریم که در شمال و زاگرس به شدت آسیب دیده‌اند. به نظر می‌رسد که بلوط از کشور ما در حال کوچ کردن است. زوال بلوط در اکثر دنیا رخ داده است. در کشور ما هم این اتفاق افتاده است. گونه بلوط یک گونه پر نیاز است و خاک عمیقی می‌خواهد. در سنین اول نیاز به سایه دارد. در زاگرس بی‌نهایت نور داریم و این گونه نمی‌تواند زادآوری کند. شاه بلوط که سطح بسیار کمی از جنگل‌ها را به خود اختصاص داده در گیلان تحت تاثیر طغیان آفت قرار گرفته است. نارون‌ها در گذشته مورد حمله آفات قرار گرفتند. شب خسب‌ها به‌وسیله فوزاریوم مورد حمله قرار گرفتند. راش و شمشاد را ما بررسی کردیم. راش تحت تهدید است. آفاتی روی آن داریم که بارها درباره آنها هشدار داده‌ام که اگر راش به دلایلی آلوده به این بیماری‌ها شود، خواهد مرد و بی‌نهایت در جنگل‌های شمال فاجعه به بار می‌آید. نشانه‌های از بیماری‌ها را در ایران دیده‌ایم و اینها خیلی خطرناک است. باید رصد شود که ما این کار را انجام نمی‌دهیم. جمعیت ناقلین بیماری‌های راش بر اساس تحقیقاتی که ما داشته‌ایم خیلی افزایش داشته است. هرجا که راش‌ها هستند، دیده‌ام که به نوعی جمعیت ناقلین افزایش داشته است اما هنوز این ناقلین عامل بیماری که قارچ است را با خود انتقال نداده‌اند مگر در چند مورد جزئی که می‌تواند تهدید کننده باشد.

سلامت جنگل را بیشتر آفت تهدید می‌کند یا بیماری؟

ترکیب این دو عامل باعث تهدید جنگل‌ها می‌شود. در نارون قارچی به نام "اوفیوستوما اولمی" بیماری ایجاد می‌کند که ناقل آن حشره است. برخی موارد آفت و بیماری در بروز مشکلات جنگل قابل تفکیک نیستند. به شب خسب را فوزاریوم اکسیسپوروم حمله کرده است. یا شمشاد را یک قارچ دچار مشکل کرده است اما آفت خطرناک هم داشته‌ایم مثل ژئومتریده‌ها، جوانه خوار بلوط و غیره که زمینه ساز بیماری‌ها است. این عوامل با هم یک اثر متقابل دارند.

برای مبارزه در مرحله طغیان آفت می‌توان موفق عمل کرد یا اینکه بهتر است مانع از طغیان حشرات در محیط شویم؟

ما باید مسایل را مدیریت کنیم. بزرگترین اشتباه ما این است که بعد از طغیان، سراغ آفت رفته‌ایم. در همه موارد هم بلا استثنا شکست خورده‌ایم. محدودیت‌های زیستی اجازه نمی‌دهد هر اقدامی در جنگل انجام دهید. برای مدیریت باید گام‌هایی برداشته شود که متاسفانه هیچ وقت در سازمان این گام‌ها برداشته نشده است و گوش شنوایی نبود که این مسایل را بشنود. هیچ وقت اطلاعات را ثبت نکرده‌ایم. باید سوابق تاریخی منطقه را داشته باشیم. به تازگی طغیان آفات جنگلی در حال ثبت است. باید نقشه بایوژئوکلیماتیک داشته باشیم. نقشه اقلیم، زمین، پوشش گیاهی و غیره را داشته باشیم که بدانیم مناطق آسیب پذیر کجاست. دلیل استعداد طغیان آفت چیست تا در درازمدت آن را کنترل کنیم. بعد از آن باید از فنون دیگر استفاده کنیم. برای هر آفت روش آماربرداری خاص خود را پیش‌بینی کنیم و بدانیم که هر آفت چه زمانی طغیان می‌کند. باید استراتژی بلند مدت و کوتاه مدت برای مدیریت جنگل تعریف کرد و مناطق با استعداد بالا برای طغیان آفات را در جریان برنامه مدیریت جنگل ترمیم کرد. آفات باید در کوتاه مدت و زمان اولیه سرکوب شوند. در کنار این‌ها نیاز به بانک اطلاعاتی داریم. باید از وضعیت کشورهای حاشیه خود هم خبر داشته باشیم تا بتوانیم در صورت ورود آفات به ایران، برنامه‌ریزی کنیم. متاسفانه تا کنون وارد این بحث‌ها نشده‌ایم. برای تحقق این اهداف نیاز به ابزار، آگاهی، کارشناس و اعتبار داریم که حتما باید تامین شود. اگر بپذیریم که آفات چه خسارات میلیاردی به عرصه‌های طبیعی ما می‌زند، راحت‌تر می‌توانیم تصمیم بگیریم./ایلنا



بازگشت

©2015 harfeshomal.ir All Rights Reserved