Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /home/harfeshomal/public_html/engine/classes/jdatetime.class.php on line 445 Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /home/harfeshomal/public_html/engine/classes/templates.class.php on line 211 Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /home/harfeshomal/public_html/engine/modules/sitelogin.php on line 103
harfeshomal News Agency
حرف شمال
بیش از ده هزار پرنده از گونههای مختلفی چون فلامینگو، چنگر، پرلا، قو و پلیکان در محدودهی یک سوم از کل مساحت تالاب میانکاله بر اثر مسمومیت شدید از بین رفتند.
حرف شمال/ بقلم *سحر جعفرصالحی
امروز، محیط زیست مازندران در حالی سیزده بهمن و روز جهانی تالابها را پشت سر گذاشت که حامیانش از مرگ هزاران پرندهای که طی این روزها در پناهگاه میانکاله نقشِ تالاب شدند سخت اندوهگین هستند.
بیش از ده هزار پرنده از گونههای مختلفی چون فلامینگو، چنگر، پرلا، قو و پلیکان در محدودهی یک سوم از کل مساحت تالاب میانکاله بر اثر مسمومیت شدید از بین رفتند. این در حالیست که طبق آمار اعلام شده توسط دیدهبان میانکاله تعداد پرندگان تالاب در سال گذشته کمتر از ۲۷۰ هزار بال برآورد شده بود و نشان از کاهش نگران کننده شمار پرندگان در ده سال اخیر داشت.
علت مسمومیت این پرندگان عامل طبیعی (بوتولیسم) باشد یا عامل انسانی (سمپاشی عمدی شکارچیان، سموم کشاورزی، پساب صنعتی) به طور حتم دیگر فرقی به حال بالهای خاکشده آنها ندارد. بهانه نوشتن این یادداشت هم نیست. تخصصی میطلبد که در حیطه دانش حقیر نمیباشد. آنچه اینجا محل مداقه است، معنی سکوت و انکار و انفعال نهادهای متولی، رسانههای رسمی و مردم است.
اینکه آشویتسی که در میانکاله به پا شده به سان سایر مسائل محیطزیستی تا جایی پیگیری میشود که دریابیم خطری ما (گونهی انسان) را تهدید میکند یا خیر، یک مساله اجتماعی_ سیاسی جدی است. چراکه رها کردن مساله میانکاله به همان اندازه کشتار یا مسموم کردن مهاجرانِ تالاب میتواند مصداق خشونت علیه حیات گونههای غیرانسانی باشد. بیتفاوتی نسبت به سرنوشت ذخایر گونههای موجود در این پناهگاهِ در معرض خطر، مختومه کردن بدون ارائه برنامههای حمایتی، حتی نگرانی عمومی مردم که تنها محدود به خطر شیوع آنفولانزای احتمالی پرندگان به انسان است و نه بعد دیگر فاجعه، گویای درجهی قابل ملاحظهای از #گونهپرستی است.
#باب_تورس معتقد است گونهپرستی ما انسانها به شیوهی مشابه نژادپرستی و استثمار انسانها عمل میکند. او در کتاب #اقتصاد_سیاسی_حقوق_حیوانات به تحلیل خشونت علیه حیوانات در جامعهِ نابرابر انسانی میپردازد و اذعان میدارد که نظم اقتصادی و اجتماعی حاکم، به همان شکل ساختاریافتهای که مردم را استثمار میکند و حقوقشان را نادیده میگیرد، حیوانات را نیز استثمار میکند. تورس مدعی است که حیوانات را باید بخشی از طبقه فرودست جامعه در نظر گرفت که همه ابعاد وجودیشان مغفول است مگر نقششان در تولید کالایی و پیشبرد منافع فرادستان. همچنین تاکید میکند که منطقهای مشخص اجتماعی، اقتصادی و قانونی به گونهای ساختار یافتهاند که بیحقوق کردن حیوانات را در نظم اجتماعی نهادینه کردهاند. به این ترتیب گونهپرستی و محق بودن گونهی انسان در همه حال، عادی و طبیعی جلوهگر میشود.
حال در نظر بگیرید، نظریه انتقادی تورس از جامعهای برخواسته که #حقوق_حیوانات یک مفهوم تعریف شده است. بنابراین میتوان درباره ابعاد آن بحث کرد و آن را توجیه یا نقد کرد. همچنین عمده بحث این کتاب متوجه مساله #بهره_کشی و عرصههای سلطه انسان بر طبیعت است. نه اساسا عرصههایی چون پناهگاهها و مناطق حفاظت شده که انسان متعهد شده برای صیانت از آن، کمی از مواضع سلطهگرانهاش کوتاه بیاید! بنابراین وقتی به تحلیل وضعیت پرندگان #پناهگاه_میانکاله، چگونگی تبرئه شدن ما (گونه انسان) با محکوم کردن باکتریهای طبیعی(!!)، عدم اعلام استراتژیهای حمایتی و جبرانی و همهی موارد اینچنینی میاندیشیم، باید عمق مساله فقدان توجه عمومی و شدت بعد اجتماعی گونهپرستی را مدنظر قرار دهیم.
*پژوهشگر اجتماعی، عضو کمیته علمی شبکه سمنهای محیطزیست مازندران