حرف شمال: شوراهای شهر و روستا یک فرصت خوب است که با تدبیر ایجاد شد، فرصتی که اگر به خوبی دیده شود و شرایط کار شورایی مهیا شود بازویی قدرتمند برای دولت خواهد بود.فرصت ها و چالش های فراروی شوراها و کاندیداهای این دوره نیاز به یک بحث مستمر و سریالی دارد که معتقدم رسانه ها باید بیشتر به آن بپردازند. در یادداشت پیش رو که به قلم "اباذر طاهرنژاد" می باشد فرصت ها و تهدیدهای شوراهای شهر و روستا را مورد واکاوی قرار داده است که با هم می خوانیم:
انقلاب اسلامی زمانی به وقوع پیوست که علی رغم مثبت بودن تمامی شاخص های اقتصادی مردم هرگز احساس آزادی و سهیم دانستن خود در سرنوشت خود وکشورشان را نداشتند و شاخصه های توسعه سیاسی درکشور پس از سالهای اولیه مشروطه روز به روز تنزل یافته و در این اواخر تنها پوسته از مشروطه باقی مانده بود .لیکن با این شرایط مردم به رهبری امام خمینی بر علیه این نوع زمامداری قیام نمودند و پایه های حکومتی که به ظاهر بسیار مستحکم بود و هرگز تحلیل گران سیاسی تصور نمیکردند که به آسانی فرو بپاشد ،در یک حرکت 15 ساله مردمی فرو پاشید و تمام استراتژیست های سیاسی دنیا را مبهوت نمود .
اما این فقط ابتدای راه برای ملتی بود که یک قرن مبارزه کرده بودند که طعم مشارکت سیاسی در سرنوشت مملکت خود را بچشند لذا امام راحل با علم به این موضوع و درک صحیح از این مهم نوع حکومت جدید در کشور را از پادشاهی به جمهوری اسلامی تغییر داد و این جمهوریت را به اندازه ای عمق بخشید که در تمامی ارکان حاکمیتی خود را نشان دهد و قانون اساسی کشور را بر مبنای مردم سالاری دینی پایه گذاری نمود و اهمیت این مطلب به حدی بود که یک فصل از قانون اساسی شامل اصول 100تا 106 این قانون را به موضوع مهم شوراها اختصاص دهند .یعنی نظام حاکمیتی ما از صدر تا ذیل مبتنی بر اراده و رای مردم بنا نهاده شده است که تجلی این مردم سالاری در نهاد شوراها مستتر گردیده است .
حال اگر ممكن است شكلهاي ديگري از نارضايتي در آحاد ملت ما ايجاد شده باشد ليكن تمامي حكومتهاي مترقي وپيشرفته دنيا مسيرشان را از گذر دموكراسي انتخاب نموده اند . اگرچه ايرادات بسياري در قوانين مرتبط با انتخابات ممكن است به ذهن همه ما برسد ، ليكن بر ماست که قدر این حق مسلم خود را بدانیم و از این حقوق که حاصل خون هزاران شهید است محافظت نماییم و از هر فرصتي (اگرچه اندك ) نهايت استفاده را ببريم .
اما برای دست یابی به این مهم ابتدا باید بدانیم که پاسداری از این اصول و حقوق در کشور ما که فاقد احزاب مجرب و سازمان داده شده قوی می باشد بیش از هر نهاد یا ارگانی در دست تحصیل کردگان ،روشنفکران ، و گروهای مرجع بوده و جور نبودن احزاب فعلا بر دوش این عزیزان می باشد .
در چند سالی که از تجربه شوراها در کشور میگذرد ما شاهد فراز و نشیب های متعددی در نقاط مختلف کشور اعم از شهرها و روستاها بودیم . هر زمان و در هر شهری که منتخبین شورا بر اساس معیارهای عقلانی و کارشناسی و بدور از آفت های سیاسی و آفت های قبیله گرایی روی کار آمده اند و یا تهدیدات این آفت ها حداقلی بوده به همان نسبت توسعه یافتگی در آن نقاط بیشتر بوده و برعکس هر جا که این آلودگی بیشتر بود عدم توسعه یافتگی در این مراکز بیشتر مشاهده میشود و البته دراین بین در شهرهایی که بافت جمعیتی متنوع تری دارند این تهدیدات بیشتر و بیشتر نمایان شده است و به مراتب نگهداری از میراث مردم سالاری بیشتر طلب میکند. لذا بر تمامی نخبگان است که همه ی تلاش خود را در درجه اول معطوف به دور نگهداشتن شوراها از این دو آفت نمایند و در درجه دوم به دنبال مصداق های لازم برای توسعه یافتگی در محلات وشهرها باشند